کتاب تاثیر درمان شناختی هیجان مدار در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ms)
معرفی کتاب تاثیر درمان شناختی هیجان مدار در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ms)
کتاب تاثیر درمان شناختی هیجان مدار در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ms) نوشتۀ مریم کریمی و فاطمه اشرفیان است. این کتاب را انتشارات پادینا منتشر کرده است.
درباره کتاب تاثیر درمان شناختی هیجان مدار در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ms)
بیماریهای روانتنی سالهای طولانی است که بر زندگی انسانها تأثیر منفی گذاشته تاکنون درمان قطعی برای آنها یافت نشده است به همین دلیل در بسیاری از فرهنگها علاوه بر درمانهای پزشکی کلاسیک روشهای درمانی مختلف و سازمانیافتهای برای مقابله با این نوع بیماریها در نظر گرفته شده است. در واقع بیماریهای روانتنی دستهای از بیماریهای جسمی هستند که عوامل روانی در تشدید و شیوع آنها نقش مهمی دارند. بیماری مالتیپل اسکلروزیس که بهاختصار آن را ام اس مینامند یکی از انواع بیماریهای روان - تنی مزمن است. ام اس یک بیماری ازبینبرنده و پیشرونده است که باعث اختلال در سیستم عصبی مرکزی میشود.
بیماریهای مزمن مانند ام اس باعث محدودکردن توانایی فرد در انجامدادن فعالیتهای عادی مانند شغل کارهای خانه و مراقبتهای شخصی میشود از جمله عواملی که باعث محدودشدن این فعالیتها میشود، تعداد نوع و شدت نشانهها و موقعیتهای مزمن است. محدودیت در فعالیتهای عادی فرد باعث کاهش کیفیت زندگی و در موارد مزمن باعث کاهش عملکرد فرد میشود.
افراد مبتلا به ام اس عزتنفس متزلزل، شیوه مقابلهای ناسازگار، کنارهگیری و تسلیم، افسردگی، اضطراب ، کیفیت زندگی پایین، مشکل در روابط اجتماعی، ناامیدی و دلهره بیشتری تجربه کنند، همچنین در مطالعات متعددی که صورتگرفته است آن چه در این بیماران بهوضوح مشاهده میشود نشانههای عصبشناختی نیست بلکه برآورد اختلالات خلقی، مشکلات شناختی مشکلات اجتماعی در دورههای ام اس و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس متمرکز شده است و این افراد پس از ابتلا به ام اس مشکلات زیادی را تجربه میکنند.
خواندن کتاب تاثیر درمان شناختی هیجان مدار در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ms) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب تاثیر درمان شناختی هیجان مدار در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس برای افرادی که در تماس با این بیماری هستند مناسب و کاربردی است.
بخشی از کتاب مهارت های زندگی و مداخلات درمانی در اختلالات
«مولتیپل اسکلروزیس پیشرونده اولیه
در حدود ۱۰ درصد از بیماران با نوع مولتیپل اسکلروزیس پیشرونده اولیه تشخیص داده میشوند که مشخصه اصلی آن فقدان حملات متمایز شروع آهسته و بدتر شدن مداوم آنها است. علائم و ناتوانیها در این نوع بیماری بهتدریج پیشرفت داشته و در برخی موارد ممکن است به سطحی ثابت و یکنواخت از علائم برسد یا در طی ماهها و سالها همچنان این ناتوانیها تداوم داشته و با پیشرفت بسیار کمی باقی بماند.
مولتیپل اسکلروزیس پیشرونده ثانویه
برخی از افرادی که در ابتدا با مولتیپل اسکلروزیس از نوع عودکننده و فروکشکننده تشخیص میشوند ممکن است در ادامه سیر بیماری دچار مولتیپل اسکلروزیس پیشرونده ثانویه شوند. در این نوع از بیماری ناتوانی پیشرونده اغلب با عودهایی همراه است با این تفاوت که در آن هیچ دورهای از فروکش یا تخفیف علائم وجود ندارد.
مولتیپل اسکلروزیس عودکننده پیشرونده:
مولتیپل اسکلروزیس عودکننده پیشرونده بهعنوان نادرترین نوع MS شناخته میشود و بهطورکلی درصدی از بیماران یک افت و تحلیل عصبشناختی در فرد دیده میشود که گاهی با حملات مشخص همراه میشود. پس این دورههای عود هیچگونه بهبودی و پیشرفتی در علائم دیده نمیشود و بیماری همچنان به پیشرفت خود ادامه میدهد. ازآنجاییکه بروز این بیماری اغلب ۹۰ درصد در اوایل بزرگسالی بوده است به نام بیماری بالغین جوان نامیده میشود. شیوع MS اغلب در طبقه بالای اجتماعی و افراد تحصیلکرده بیشتر دیده شده است.
تاریخچه بیماری
بررسی متون تاریخی نشان داده که این بیماری از قرنها پیش وجود داشته و در هر برههای از زمان به یک نام شناخته شده و روشهای تشخیصی نیز به بیماران پیشنهاد شده است. یافتههای ابتدایی برای اولینبار بیماری ام اس را در سال ۱۴۰۰ میلادی در شیدن که کشیشی هلندی و از اسکیبازان روی یخ بود تشخیص داده شد. در سال ۱۸۰۰، ترانس ول اولین کسی بود که نشانههای شروع حمله ام اس را مشاهده و توصیف کرد در سال ۱۸۶۸، جین و مارتین شارکو برای اولینبار تعریفی بالینی و آسیبشناسی ام اس را بیان نمودند که امروزه استفاده میشود. شارکو طبیعت عصبی بیماری را تشخیص داد و تلاشهای زیادی انجام داد که درمانی برای ام اس، بیابد؛ اما موفق نشد. در سال ۱۸۷۸ مشخص شد که میلین در انتقال عصبی نقش مهمی دارد.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه