کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت
معرفی کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت
کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت نوشتهٔ احسان روحی است. انتشارات آویسا این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت
کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت و ۲ نمایشنامهٔ دیگر (راهرفتن روی ابرها و زرافه) مجموعه نمایشنامههایی است که از آن قدردانی شده است. رؤیایی خیس در حوالی پلک هایت در سال ۱۳۹۰ جایزهٔ دوم نویسندگی جشنواره رضوی را از آن خود کرد و در جشنواره نمایشنامهنویسی رضوی ۱۳۹۱ از آن تقدیر شد. در سال ۱۳۹۳ این نمایش در جشنواره بینالمللی تئاتر ایتوس آنکارا روی صحنه رفت.
خواندن کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رویایی خیس در حوالی پلک هایت
«در صحنه چیزی نیست جز قابی از آدمهای نمایش که چهرهشان با روبند پوشیده شده و نوری کم بر چهره آنهاست. صداهایی از بیرون میآید و همه در سکوتاند.
لختی نور در گوشهای به صحنه میآید. نقیب جوانی حدوداً بیست و پنج ساله با قدی متوسط، و دوتاری در دست خیره مانده است.
نقیب: (روی دوتار دست میکشد.) تمام تار و پود این دوتار یک طرف و درد بیدرمون این سازم یک طرف. انگار یک سیم این تار مال خودشه و یک سیمش مال دل من. ولی قرار نیست وقتی پنجههامو ول میکنم و چشمامو میبندم تو دلم آروم باشه. این ساز ساز دله. اگه با دلت نزنی هزار سال هم نمیتونی با پنجههات صداشو در بیاری. آقام اون روزای آخر وقتی که دیگه این مریضی لعنتی سل اَمونش رو بریده بود این ساز رو از لای اون دستمال ابریشمی درآورد و داد به من. خودش برای دلش میزد ولی من شدم نوازندة دوتار. اینم شد کسب و کارم. شدم نقیبِ دوتار زن.»
حجم
۶۴۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۶۴۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه