کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی
معرفی کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی
کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی نوشتهٔ نسترن ادیب پویا است. نشر بید این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی
کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی از منظر زبانشناختی به بررسی آرایهٔ مجاز در خسرو و شیرین نوشتهٔ نظامی پرداخته است. «خسرو و شیرین» دومین مثنوی از مجموعهٔ پنجگنج به شمار میرود. این اثر را میتوان یکی از جذابترین آثار عاشقانهٔ ادبیات فارسی دانست که از آن با عنوان «شیرین و فرهاد» نیز یاد میشود. روایتهای متعددی از این افسانه، سالها در میان ملل مشرقزمین رایج بوده و شاعر بزرگ فارسی، ابوالقاسم فردوسی نیز در شاهنامهٔ خود، هنگام سخنگفتن از خسروپرویز، پادشاه بزرگ ساسانی به این موضوع پرداخته و مهر و محبت میان او و شاهزادهٔ ارمنی، شیرین را در قالب یکی از داستانهای حماسی شاهنامه آورده است. برخی بر این باور هستند که اصالت کُرد مادر نظامی و تعلق داستان شیرین و فرهاد به منطقهٔ کرمانشاه سبب شده است که او بر آن شود که این ماجرا را در قالب شعر بازگو کند، اما در تاریخ آمده است که نظامی این اثر را بنا به درخواست سلطان ارسلان (یکی از پادشاهان سلجوقی) سروده و برای سرودن این منظومهٔ عاشقانه در قالب ۶۱۵۰ بیت، بیشتر از ۱۶ سال زمان صرف کرده است.
خواندن کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران زبان و ادبیات پارسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مجاز از منظر زبان شناختی در خسرو و شیرین نظامی
«زبان شناسی علم مطالعه همه جانبه زبان است و از آنجا که زبان پدید آورنده ادبیات است می توان مدعی شد که ادبیات با زبان شناسی پیوندی ناگسستنی دارد. زبان شناسی ابزاری علمی و کاربردی در اختیار دارد که با استفاده از این امکانات می توان به شیوه ای علمی متون ادبی را تحلیل و بررسی نمود. یکی از رویکردهای زبان شناسی که نگاه متفاوتی به اصطلاحات دارد، رویکرد زبان شناسی شناختی است. این رویکرد یکی از مکاتب نوین زبان شناسی است که در اواخر دهه ۱۹۷۰ در مقابل نگرشهای صورت گرایانه به زبان ظهور کرد.
زبان شناسان شناخت گرا، مانند همه زبان شناسان، زبان را بعنوان موضوع علم خود مطالعه می کنند و سعی در توصیف نظام و نقش زبان دارند. آنها به بررسی رابطه میان زبان انسان، ذهن او و تجارب اجتماعی و فیزیکی او می پردازند. یکی از دلایل مهم آنها در مطالعه زبان بر اساس این فرض است که زبان الگوهای اندیشه و ویژگی های ذهن انسان را منعکس می کند.
اصطلاح «معنیشناسی شناختی» که نخستین بار به همت جورج لیکاف (۱۹۸۷) مطرح شد، باب جدیدی را در نگرش به معنی باز کرد. نگاهی که معنیشناسی شناختی به زبان و رفتار زبانی انسان دارد، دقیقاً همانند نگاه به سایر قوای شناختی همچون قوه بینایی، استدلال و جز آن است. معنی در واقع مفهومی است که در اثر کاربرد یک صورت زبانی و تجربه عینی و یا حتی یک موقعیت در ذهن شکل میگیرد و این تجسم مجدداً در ساختهای زبان منعکس میشود به عبارت دیگر، مقولات ذهن انسان از طریق تجربیات او شکل میگیرد.
معنیشناسی شناختی یکی از دو بخش عمده زبانشناسی است و بخش دیگر آن مطالعه دستور است. معنیشناسی شناختی در دهه ۱۹۷۰ واکنشی بود به معنیشناسی صدق و کذب که در زبانشناسی صورت گرا مطرح بود. آنها معنی را رابطهای میان واژه ها و جهان خارج میدانستند و نظام شناختی را از نظام زبانی کنار گذاشته. اما معناشناسان شناختی معنی زبانی را باز نمود ساختار مفهومی میدانند، یعنی معنی زبانی باز نمود سازمان ذهنی است و به این دلیل معنیشناسی شناختی رویکردی متمایز به بررسی معنی زبانی است.
تالمی میگوید: « معنیشناسی شناختی بررسی محتوای مفهومی و سازمان بندی آن در زبان است».
بسیاری از زبان شناسان الگویی را برای زبانشناسی معرفی میکنند که در یک سر آن آواشناسی و در سر دیگر معنیشناسی قرار دارد. این نگرش مبتنی بر این اعتقاد است که انسان از آواها برای انتقال معنی استفاده میکند؛ پس زبان با آوا آغاز و به معنی ختم میشود. اما باید متذکر شد که زبان شناسان در مورد جایگاه معنیشناسی در دانش مطالعه زبان متفق القول نیستند. معنیشناسی شناختی نیز مانند زبانشناسی شناختی مختص نظریه واحدی نیست بلکه مجموعهای از نظریه ها و رویکردهاست که میتوانند بر اساس اشتراکشان زیر یک چتر گرد هم آیند (راسخ مهند، 1392: 25). معنیشناسی شناختی شامل مفاهیم و مباحثی مانند استعاره و مجاز است استعاره ومجاز از بنیادی ترین مباحث معنیشناسی شناختی است. لیکاف و جانسون استعاره را ارتباط دو حوزه معنایی تعریف کرده اند که در آن یک حوزه معنایی بر اساس حوزه معنایی دیگر بیان میشود یا مثلاً حوزه معنایی زمان بر اساس حوزه معنایی مکان صورت بندی میشود اما مجاز، بر خلاف استعاره، فقط در یک حوزه معنایی بررسی میشود مثلاً دیشب حافظ خواندم. ما در علم بیان رمز و راز و تغییر معنی واژگان را میآموزیم و بدین ترتیب با اسرار و آیین و رسوم کلام آشنا میشویم. لذا میتوان گفت علم بیان علم رمزگشایی سخن ادبی است.»
حجم
۸۱۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۸۱۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه