کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟
معرفی کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟
کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟ نوشتهٔ فاطمه احمدی دارانی و راضیه احمدی دارانی و رضوان جونبخش است. نشر برگ و باد این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی حاوی راهکارهایی اثربخش برای مدیریت اضطراب.
درباره کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟
اضطراب پدیدهای بسیار آشنا است و همهٔ انسانها در زندگی بارها آن را تجربه کردهاند. در مواجهه با شرایط سخت مانند بیماری عزیزان، شرایط بد اقتصادی، تغییرات بنیادی در زندگی فردی مثل ازدواج، امتحانات مهم، تصمیمگیریهای کاری و...، روانشناسان عقیده دارند میزانی از اضطراب برای پیشبرد کارها مفید است، اما وقتی اضطراب از حد مجازش بیشتر شود به مرض تبدیل میشود و بازدارنده خواهد شد. کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟ راهکارهایی اثربخش برای مدیریت اضطراب را در بر گرفته است. این کتاب در فصل نخست درمورد اضطراب و استرس در شرایط بحران و در دو فصل بعدی، دربارهٔ سلامت روان و راهکارهای کنترل اضطراب سخن گفته است. نویسندههای این اثر گفتهاند که ذهنآگاهی دربارهٔ دستیابی به حالتی از بودن در اینجا و اکنون است و این با روشهای تفکر فرهنگ غرب متفاوت است. آنها در ادامه پرسیدهاند که چقدر سعی میکنید افکارتان را به اشکال مختلف رنگآمیزی کنید تا بتوانید آنها را تغییر دهید؟ این کتاب را بخوانید تا در این باره بیشتر بدانید.
خواندن کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه در نبرد با اضطراب پیروز شویم؟
«سازمان بهداشت جهانی ابعاد سه گانه سلامت یعنی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی را مطرح کرد. در این تعریف سلامت روان عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه و مناسب است و همچنین دارا بودن معنا و هدف در زندگی تعریف میکنند. مفهوم سلامت روان شامل آسایش ذهنی، احساس خودتوانمندی، خود مختاری، کفایت، درک همبستگی بین نسل و شناخت توانایی خود در محقق ساختن ظرفیتهای عقلی و هیجانی خویش است. به گونهای دیگر میتوان گفت؛ بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد تواناییهایش را باز میشناسد و قادر است با تنشها یا استرسهای معمول زندگی مدارا کند، از نظر شغلی مفید و سازنده باشد، برای اجتماع خودنقشی ایفا کند و با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد
پیش از پرداختن به تعریف سلامتی روانی لازم است به یک نکته اشاره نماییم. سه واژهٔ «بهداشت روانی» و «سلامت روانی» و «بهزیستی روانی۴» گر چه دارای معانی متفاوتی هستند، ولی در مواردی بجای یکدیگر به کار میروند.
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را این طور تعریف میکنند: «سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب.
بهداشت روانی یک زمینه تخصصی در محدودهٔ روانپزشکی است و هدف آن ایجاد سلامت روان بوسیله پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی، کنترل عوامل موثر در بروز اینگونه بیماری ها، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است. پس بهداشت روانی علمی است برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش آمدهای زندگی.
سلامت روانی را میتوان براساس تعریف کلی و وسیعتر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گسترده ای تغییر یافته است. عمر طولانیتر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیکها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی راتغییرداده که نه تنها بیانگر عدم بیماری است، بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی میدهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تاثیر میگیرد و بر آنها تاثیر میگذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها عدم بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره میکند که فرد با خود و سبک زندگی اش آسوده و بدون مشکل باشد. در واقع، تصور براین است که فرد باید بر زندگی اش کنترل داشته باشد و فقط در چنین حالتی است که میتوان آن قسمتهایی را که دربارهٔ خود یا زندگیاش مساله ساز است تغییر دهد. همه این موارد، مفاهیم اصلی یکسان را در بر میگیرند. بنابراین وی پیشنهاد کرد به جای شمردن اینگونه موارد بهتر است ابعاد بهداشت روانی بر اساس اصول زیر انتخاب شود:
الف) نشان دادن ارزشهای مثبت بشری
ب) داشتن قابلیت اندازه گیری و تشخیص
ج) داشتن ارتباط با نظریههای شخصیت
د) مرتبط بودن با بافتهای اجتماعی که برای آن تعریف و مشخص شده اند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه