کتاب اعجاز هنر در یادگیری
معرفی کتاب اعجاز هنر در یادگیری
کتاب اعجاز هنر در یادگیری نوشتهٔ تاتیانا چمی و ساراگرامز دیوی و برت لاند و ترجمهٔ فهیمه السادات صاحبی و فرشته ناظری تیله نویی و صونا عبداله زاده بقایی است. انتشارات آپریس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از نقش عواطف در شکوفایی خلاقیت گفته است.
درباره کتاب اعجاز هنر در یادگیری
کتاب اعجاز هنر در یادگیری درمورد اهمیت نقش ابراز عواطف و احساسات در محیط آموزشی و تأثیر ویژهٔ آن بر روند یادگیری و شکوفایی خلاقیت سخن گفته است. این کتاب که به قلم پژوهشگران حوزهٔ هنر و آموزش نوشته شده، ما را با اصول و قواعد رسیدن به یک محیط آموزشی شاداب و پربازده آشنا کردهاند. تاتیانا چمی، سارا گرامز دیوی و برت لاند در کتاب حاضر و پیش از هر چیز، اهمیت جایگاه عواطف و خلاقیت در آموزش را برایمان روشن کردهاند و در مرحلهٔ بعد، ضرورت امر خلاقیت در آموزش را به ما یادآور شدهاند. نباید فراموش کنیم که پس از خانواده، مدرسه اولین محیط اجتماعی و در حقیقت خانهٔ دوم کودکان است. دور از منطق نیست اگر بگوییم نحوهٔ آموزش و ارائهٔ اولین درسهای زندگی در محیطی چنین مهم، سنگبنای داشتن یک جامعهٔ شاد و سرزنده است. این کتاب در قدم بعدی به معلمان و مربیان خواهد آموخت که چگونه پناهگاهی امن برای تجارب عاطفی دانشآموزان خود فراهم آورند؛ سپس به آنها یاد خواهد داد تا از سد دشواریها و چالشهای بیان عواطف در کلاس عبور کنند. در مراحل بعد بهطور مفصل درمورد فرایند یادگیری دانشآموزان بر اساس عواطف و ارزیابی ایشان صحبت خواهد شد و در فصلهای پایانی کتاب، نویسندگان به ۳ موضوع مهم در آموزش (عوامل یادگیری، ویژگیهای یک معلم موفق و مهارتهای ضروری در آموزش) میپردازند. این کتاب سرشار است از نکاتی ارزشمند درمورد بهبود فرایند آموزش و افزایش بازدهی روند یادگیری.
خواندن کتاب اعجاز هنر در یادگیری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی، به مادرها و پدرها و معلمها و مربیها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اعجاز هنر در یادگیری
«وقتی به دنبال یافتههایی برای تأیید هنر به عنوان یک پناهگاه امن عاطفی هستیم، مهم است که به این نکته هم توجه داشته باشیم که لزوماً هنر به معنای برانگیختن احساسات مثبت نیست و بسیاری از آثار هنری عکس این حالت را دارند. بسیاری از آثار هنری ممکن است هیچ احساس مثبتی در افراد ایجاد نکنند. یکی از نمونههای کلاسیک این مورد، نمایشنامه ایرلندی ساموئل بکِت (۱۹۸۹-۱۹۰۶) است که در مخاطبان احساس غمگینی، ناراحتی و سردرگمی ایجاد میکند. در نمایشنامهای از او به اسم «در انتظار گودو» مخاطبان احساس ناراحتی و اضطراب را به خصوص در پایان پرده دوم که همه مسائل به صورت تکراری اتفاق میافتد و شخصیتهای داستان ناامیدی و درماندگی را مجدداً تجربه میکنند و آنها منتظر رویکرد جدیدی هستند اما هیچ اتفاق تازهای نمیافتد. آنها مدام کارهای تکراری انجام میدهند: با هم حرف میزنند، غذا میخورند، میخوابند، همدیگر را سرزنش میکنند و همچنان منتظر گودو میمانند اما او نمیآید و این انتظار همچنان ادامه دارد.
چنین اثر هنری، نه برای سازنده و نه برای مخاطبین پیامد مثبتی نخواهد داشت. همه هنرمندان در آثار هنری خود به دنبال نشان دادن زندگی آسانتر و شادتر نیستند. مثلاً مایکل کیوم هنرمند تجسمی دانمارکی که در مصاحبه خود گفت: اگر به دنبال این هستید که هنر انسانها را به موجودات بهتری تبدیل کند باید این امر را در اماکن مذهبی دنبال کنید، اما در هنر نمیتوانید آن را بیابید. هنر ممکن است موجب غمگینی شود یا ما را با حقایقی آشنا کند که به فکر فرو رویم و همین موجب ناراحتی ما شود. گاهی این آگاهی باعث میشود به محدودیتها و حقارت خود پی ببریم و شاید با خود فکر کنیم که چطور میتوانیم این محدودیتها را از بین ببریم؟ یا چگونه میتوانیم از این محدودیتها فراتر رویم؟
کیوم به خوبی رابطه بین هنر و عواطف را نشان میدهد و به نظر میرسد به شکل خاصی از هنر استفاده ابزاری میکند: هنر توانایی انعطافپذیری و تمایل به جنبههای مثبت دارد. به نظر من کیوم مخالف احساسات مثبتی که هنر در انسان به وجود میآورد نیست، اما او دیدگاه فلسفی و هدف خاصی را در هنر جستجو میکند.»
حجم
۵۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه