دانلود و خرید کتاب خان کشی احسان قائدی
تصویر جلد کتاب خان کشی

کتاب خان کشی

نویسنده:احسان قائدی
انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خان کشی

کتاب خان کشی نوشتهٔ احسان قائدی است. نشر معارف این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان حاوی روایت مبارزهٔ مردم استان چهار محال و بختیاری علیه ظلم دو خان است.

درباره کتاب خان کشی

کتاب خان کشی حاوی یک رمان عاشقانه است که در فضای روستایی و بکر روایت می‌شود. اهالی روستا در برابر زورگویی‌های دو خان منطقه می‌ایستند و آنان را در رسیدن به اهدافشان ناکام می‌گذارند؛ به همین دلیل عنوان «خان‌کُشی» برای این اثر داستانی انتخاب شده است. این رمان درمورد اهالی روستای مارکده در استان چهار محال و بختیاری است؛ مردمی که در برابر ظلم و غارت خوانین بختیاری که در تلاش بودند همهٔ زمین‌های آن منطقه را به‌زور از مردم بگیرند، می‌ایستند و حماسه‌آفرینی می‌کنند. در زمان قاجار، یکی از خان‌های بختیاری، برای خرید زمین‌های روستای مارکده با کمترین قیمت، فرستاده‌ای را راهی آنجا می‌کند تا هر کسی که از فروختن امتناع کرد، با زور و تهدید، مجبور به امضای قبالهٔ فروش زمین‌ها شود. در همین حین، گروهی از یاغیان آن منطقه که تحت امر یکی دیگر از خان‌ها هستند، اقدام به غارت و تجاوز به روستاهای اصفهان و چهار محال و بختیاری می‌کنند و با شنیدن خبر ارسال طلا و پول به روستای مارکده، برای غارت راهی آنجا می‌شوند، اما برخلاف بقیهٔ روستاها، مردم مارکده با محوریت کدخدا و در برابر غارت‌گری‌ها و زورگویی‌های هر دو خان می‌ایستند. رمان خان کشی را عاشقانه‌ای واقعی، حماسی و پر التهاب از دل چهارمحال و بختیاری توصیف کرده‌اند.

خواندن کتاب خان کشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان بر اساس واقعیت پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خان کشی

«هوا خنک شده بود و از ابرها در آسمان خبری نبود. احمد چشم‌هایش را بسته بود تا نوازش باد را ذره‌ذره روی صورتش احساس کند و با تمام وجود خنکی بادی که از روی زاینده‌رود می‌گذشت را به ریه‌هایش بکشد. انگار اسب‌ها هم در این هوا کیفور شده بودند، بال می‌زدند و می‌رفتند. افسار را شل گرفته بود تا هرجور دلش می‌خواهد بتازد. بوی علف تازه بدجور در دماغش پیچیده بود. خودش را کمی روی اسب کش آورد. صدای نازک و زنانه اما پرهیبتِ هِی کردن اسب، رشته افکارش را پاره کرد. فراموش کرده بود هرکس مسابقه را ببازد، باید تاوان بدهد و وسط روستا آبرویش را به حراج بگذارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۹۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۶۹۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان