دانلود رایگان کتاب تسنیم زهرا شهرکی عین علی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تسنیم اثر زهرا شهرکی عین علی

کتاب تسنیم

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تسنیم

کتاب تسنیم سرودۀ زهرا شهرکی عین علی است. این مجموعه شعر معاصر ایرانی را انتشارات کتابداران منتشر کرده است.

درباره کتاب تسنیم

کتاب تسنیم شامل بیش از ۴۰ شعر است. این اشعار با زبانی ساده و صمیمی نوشته شده‌ است. بیشتر این اشعار رنگ‌وبویی عاشقانه دارد.

می‌دانیم که شعر فارسی عرصه‌های گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرن‌ها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به‌دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصه‌ها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بی‌محابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفت‌اقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشه‌های اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدان‌گونه که هیچ جامعه‌ای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشه‌هایش بی‌نیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.

خواندن کتاب تسنیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به شعر معاصر ایران، کتابی خواندنی و جذاب است.

بخشی از کتاب تسنیم

«تسنیم

آیینهٔ شب را شکست افسون عشقت

تا تشنه‌ای سرخورده شد مجنون عشقت

بی‌نور چشم مست تو در حوض خلوت

بی ماه ماهی می‌شوم در خون عشقت

شبگیر کردن کار بی‌دردان مست است

نه کار این شب مانده در بیرون عشقت

شب آه پروانه است یا پایان یک شمع؟

یا آخر کار من محزون عشقت

برگیرد از رود دو چشمت دل چگونه

چشمی که دام افتاد در کارون عشقت

قلبی که در شب‌های شعرش راست نوشید

مستانه و پروانه سان معجون عشقت

با توست پیمانه کش میخانهٔ عشق

لیلی منم این غم‌زده مجنون عشقت

او رفت و دل ماند اسیر غم هجرت

تر شد پر احساس و خم شد سر قامت

رفته است سری پای وفاداری و عهدش

مانده است دلی در طلب عرض ارادت

رفتی و بروی در امید نهادی

رنگ رخی از روی غبار غم غربت

مانده است دلم تشنهٔ دیدار رخ یار

در گوشهٔ جان در قفس بستهٔ عزلت

از آمدنت نیست خبر تا که شود باز

قلبی پر اعجاز و دلی زمزم عصمت

دیگر نفسی نیست به ماندن، پر و بالم

آویخته دل را به سراشیبی حسرت

گفتم به دل این کیست که این‌گونه پریده

افراشته سر بر سپر گنبد عزت

خواهد چه مگر دوست؟ دلم گفت به گوشم

از یار به‌غیراز سر تسلیم و ارادت

دل دلخسته‌ام هر شب زند فریاد بیمارم

که از عطر گلی سرمستم و از هجر بیزارم

من از عمق تنی خسته که با تو آشنا گشته

به بوی نغمه‌ای شبگرد راه کوچه‌بازارم

و دانی از ترنم‌های این حس شایق وش

که بی تو، ناله‌ای محبوس در نجوای گیتارم

ز بعد رفتنت دیگر سکوت دل فراگیر است

و من در پیچش موجی عطشناکی گرفتارم

دو چشمم وامدار آن خط و ابروی مشکینت

من آن جان را به‌نقد جان خود شخصاً خریدارم

من و لامذهب این دل کوله باری از گناهان وه

چه می‌شد در حضور تو مسلمان می‌شد انسانم

غریب دشت‌های نابسامانی دلم وا دل

بیا جامی بیاور از می دیدار سرشارم»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۴۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
رایگان