کتاب کافه باران
معرفی کتاب کافه باران
کتاب کافه باران نوشتهٔ محمد مهری جوکندان است. انتشارات راه ابریشم این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کافه باران
کتاب کافه باران رمانی معاصر و ایرانی است که از یک کافه در روزی بارانی آغاز میشود. پسرهایی جوان دور یک میز جمع شدهاند و درمورد تجربههایشان دررابطهبا دختران سخن میگویند. هر یک دیدگاه ویژهٔ خود را در این مورد دارد. این حرفها باعث میشود راوی رمان حاضر به فکر فرو برود و او هم به همین مضووع فکر کند. این رمان نوشتهٔ محمد مهری جوکندان است.
خواندن کتاب کافه باران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کافه باران
«هیچ وقت یادم نمیره. یک روز بارونی بود. مثل همیشه از کافی شاپ به بیرون خیره شده بودم. صدای بارون و بوی بارون بهم آرامش میداد. رفتم توی فکر که توی زندگی ام چه کار مهمی کردم. به چی افتخار میکنم. معنی زندگی چیه. توی کافی شاپ خیلی ها میان و میرن. وقتی که سفارشاتشون رو میبرم صداشون رو میشنوم که در مورد زندگیشون، کارشون حرف میزنن. دانشجو ها و کارمند ها و...
چند تا دانشجو که سفارشاشونو میبردم، بی هوا صداشون به گوش خورد. حرف هاشون رو گوش دادم یکی شون میگفت:
“ آره امروز با یکی آشنا شدم که بد خوشگله لامصب".
اون یکی که قیافه خوبی داشت گفت: "بابا تو هم دختر ندیدهای من تا حالا نشده که به یه دختر خط بدم، دختر جواب نه بده. حالاشم با سه تا هم زمان قرار میزارم".
یکی دیگشون که ساکت بود قیافهاش به بچه درسخونها میخورد گفت: "من درسامو میخونم بعد که دکترام رو گرفتم، هم پولدار میشم هم دخترکش. دخترها به آدم با سواد پول دار نه نمیگن".»
حجم
۳۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۳۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه