کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول)
معرفی کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول)
کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول) نوشتهٔ علی عابدی شاهرودی و محمدعلی اردستانی است. سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول)
کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول) بر آن است تا اندازهٔ توان دستگاهی پردازششده بر پايهٔ نقاد عقل به عقل از شناخت را عرضه کند تا از يکسو شروط و حدود امکان و توان شناخت و سپس شروط و حدود عبور شناخت بهواقعْ تنقيح مناط شود و از ديگر سو خطاهای شناخت انسانها تحتانضباط درآيد؛ تا خطاها سبب درافتادن شناخت به سفسطه نشوند. در اين کتاب بيان شده است که دستگاه شناخت، بهطور ذاتی در نهاد عقل، استقرار دارد و عقل برحسب طبع عقلی خويش اين دستگاه را به کار میبرد. گفته شده است که خدا جهان را بر عقل نهاد و عقل را در آغاز و انجام جهان، بهراستی و پاکی و درستی نهاد و در اذهان، شناخت را بر عقل استوار گردانید و همهٔ قوههای ادراک را در ذیل عقل گنجانید تا از ترکیب عقل با قوههای ادراکی، قوه شناخت مستقر شد و شناخت را در درون کائنات، به عقل اذهان سپرد . بر این پایه و بدین شیوه، دانایی پدید میآید و عقل شناختاری دانا میشود؛ نیز بر این پایه و بدین شیوه خردمندی پدید میآید و عقل انگیختاری که از قانون اخلاق برانگیخته میشود، به راهنمایی قوهٔ اختیار میپردازد و سرانجام اراده را در راستای دانایی و نیکی، بیهیچ تحمیل دترمینیستی و بیهیچ جبر دینامیکی، بهشیوهٔ آزاد و مسئول تعین میدهد.
خواندن کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد نقد قوه شناخت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول)
«دستگاه شناخت، به طور ذاتی در نهاد عقل، استقرار دارد و عقل، برحسب طبع عقلی خویش، این دستگاه را به کار میبرد. بر این اساس، دانش ها پدید آمدهاند و همچنان پدید میآیند و پیشروی میکنند. مقصود از دستگاه شناخت استانده، همین دستگاه نهادینهٔ طبیعت عقل است، اما از آن حیث که به وسیلهٔ نقادی عقل به عقل، میتواند بیشتر آشکارسازی شود، بلکه میتواند به طور همیشه آشکارسازی آن فزونی یابد؛ زیرا نقادی عقل به عقل میتواند به طور همیشه به وقوع پیوندد. استاندگی دستگاه شناخت، فقط به معنای بودن آن تحت انضباط و قانون عقل است، و با آنکه استانده است، خطا در آن راه مییابد، لیک استانده بودن سبب میشود جای خطا و علت یا دلیل آن مشخص گردد و سفسطه به دانش راه نیابد.
بر این اساس، منطق عام که انضباط سنجشگر و اکتشافگر صوری است، میکوشد تا خطای منطقی استدلال را ردیابی کند و جای آن و علت یا دلیلش را مشخص سازد. خاصیت این منطق از حیث سلبی، پرهیز از خطا تا حد ممکن و پرهیز از سفسطه در استدلال (= مغالطه) است؛ اما منطق اکتشاف که قانون سنجش و اکتشاف را بیان میکند، بر آن است که خطای معرفت شناختی (= اپیستمولوژیک) و خطای اکتشاف عقلی یا تجربی و یا حسی را ردیابی کند و جای آن و علت یا دلیلش را مشخص سازد. بر این اساس، منطق اکتشاف نیز دو خاصیت دارد: یکی، پرهیز از خطای شناختاری تاحد ممکن، و دیگری، پرهیز از سفسطه از حیث واقع. از ترکیب منطق عام صوری و منطق اکتشاف، منطق سنجش و اکتشاف، نتیجه می شود که هم در دانش عقلی و هم در دانش تجربی به کار میرود.»
فهرست کتاب نقد قوه شناخت (جلد اول)
فصل اول: مختصات و احکام شناختشناسی
فصل دوم: ماهیت شناخت
فصل سوم: انقسامات شناخت
فصل چهارم: عناصر شناخت
فصل پنجم: منطق سنجش و اکتشافات
فصل ششم: دستگاه دانش در قوهٔ شناخت
فصل هفتم: نظریهٔ سنجشگرانه اکتشافی شناخت
فصل هشتم: تحلیل نظریهٔ شناخت ترانسندنتال کانت و نقد آن بر پایهٔ نظریهٔ سنجشگرانه اکتشافی شناخت
فصل نهم: تمایز نهادینهٔ نظریهٔ سنجشگرانه اکتشافی شناخت از نظریهٔ شناخت ترانسندنتال کانت
فصل دهم: تمایز نهادینهٔ نظریهٔ سنجشگرانه اکتشافی شناخت از نظریههای فلسفه پس از کانت
حجم
۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
حجم
۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه