کتاب پیاده روهای بارانی
معرفی کتاب پیاده روهای بارانی
کتاب پیاده روهای بارانی حاصل گردآوریهای شیدا سکویی و ویراستاری آرش رجبی زاده است. نشر بید این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه جستار است.
درباره کتاب پیاده روهای بارانی
کتاب پیاده روهای بارانی حاوی مجموعهای از آثار شاعران و نویسندگان معاصر است که بههمت «انجمن نامگ» و بهسرپرستی آرش رجبیزاده و شیدا سکویی گردآوری شده است این کتاب دربردارندهٔ آثاری از اقدس قلیپور ارجستان، سودابه شبانی، فاطمه انصاری، مریم کرمی، محمدعلی مقیمی و علی بزمایون است که بهصورت یک مجموعهٔ مشترک جمعآوری شده است.
خواندن کتاب پیاده روهای بارانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
بخشی از کتاب پیاده روهای بارانی
«ثَروَت (به فتح ثا و واو) مال، دارایی، بسیاری مال، بارها در محاورهها، سخنرانیها، نوشتار و یا اشعار، خوانده و یا شنیدهایم که از سلامتی به عنوان ثروتی بزرگ یاد شده و بینوایان و فقرا را با آن به عنوان داروی مسکن فقر تسکین دادهاند.
من از نگاه دیگری هرگونه استفاده غیر حقیقی از واژهها و کلمات را تصرف نابهجا در معانی کلمات و آن را اشتباه و غلط میدانم و انتظار دارم حداقل در محافل ادبی همانند سایر غلطهای مصطلح متداول، به اصلاح آن پرداخته شود.
ثروت اصولا یک نعمت است. یک هدیه الهی به انسان و همه جانداران است.
میپرسم آیا ناتوانی جسمی و مرض فقر است؟ "از نوع ثروت؟"
خیر، اما فقری از نوع توانایی حرکتی و جسمی و روانیست، نه از نوع ثروت.
در پرسش دیگری میپرسم آیا سلامتی قابل واگذاری به غیر است؟
آیا کسی میتواند در مریضی و درد به جای شما بنشیند و شما را از رنج آن برهاند؟
آیا خرید و فروش اعضای بدن با پول مجاز است؟
با آنکه در فقر مطلق بعضی به فروش آن میپردازند.
آیا سلامتی اعضای بدن و یا روان انسان مریض که با دهها و صدها میلیون و بلکه بیشتر ممکن است به دست نیاید، مال و دارایی او محسوب میشود؟
در حالی که ثروت چنین امکان و جابهجاییهایی را به فرد ثروتمند (او) میدهد.
در اینجا او (فرد) کیست؟ جز اندام و اعضا و روح انسانیست؟
مال و دارایی (ثروت)، اساساً خارج از جسم فرد به او توانایی و امکان استفاده و کارآفرینی، بذل و بخشش و... میدهد و به عبارتی خارج از بافت سلولی و حسی اوست، نه از درون فرد. آن چه از درون فرد با غلط مصطلح ثروت نامیده میشود، اقناع است نه ثروت.
بنابراین، روحوروان، اعضا و جوارح که سلامتی به آنها تعلق میگیرد و خود او (فرد) تلقی میشود، نمیتواند چنین نقشی را بازی کند.
از طرف دیگر، آیا انسان ثروتمند و متمکن مالی در حالی که مریض باشد، فقیر است؟
آیا چنانچه مرض همانند فقر از دری وارد شود، دین و ایمان از در دیگری خواهد رفت؟ (کاد الفقر ان یکون کفرا - رسول اکرم 'ص')
نمیخواهم از تمثیلی استفاده کرده باشم، چون معتقدم به اثبات آن کمکی نخواهد کرد. (تمثیلها فقط ابعاد موضوع را روشنتر میکنند و اثبات کننده نیستند.)
توسل انسان به خداوند در دوران مریضی و خطر بیشتر از هر زمان دیگریست در حالی که انسان فقیر و گرسنه فاقد تفکر و توسل است، به طوری که امروزه در همین همسایگی، مادرانی بهخاطر فقر مالی حاضر به فروش فرزندان خود هستند.
آیا شما اگر هدیهای از دوستی دریافت کنید حاضرید در حضورش آن را ارزش گذاری کنید؟»
حجم
۱۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۱۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه