کتاب برگ های مرده
معرفی کتاب برگ های مرده
کتاب برگ های مرده نوشتهٔ باربارا جیکوبس و ترجمهٔ نازنین میرصادقی است. انتشارات نیلوفر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمانْ گذار انسانی صمیمی و صادق از دورانی پر فرازونشیب را نشان میدهد.
درباره کتاب برگ های مرده
کتاب برگ های مرده که مستقیم از متن اسپانیایی آن ترجمه شده، دیدگاهی ضدامریکایی دارد. باربارا جیکوبس در این نخستین رمانش، با شیوهای خاص و بهگونهای غیرمستقیم گذشتهٔ پدرش را بازسازی میکند تا نسبت به او و آرمانهای عدالتخواهانهاش ادای دینی کرده باشد. نویسنده در این رمان لحن سادهای را به کار گرفته است تا با آن نشان دهد که پدرش در وطنش «عنصر نامطلوب و خطرناک» خوانده شد و ناچار به مکزیک هجرت کرد. جداشدگی نویسنده (راوی رمان) از پدرش و گذر او از جوانی به پیری، بهعنوان یک کمونیست آرمانگرا، در این رمان شرح داده میشود.
«پاپا» در سال ۱۹۰۹ در منهتن از پدر و مادری مهاجر متولد شد. او در سال ۱۹۳۴ بهعنوان خبرنگار مجلهای تازهوارد به مسکو سفر کرد. در بازگشت به ایالاتمتحده به حزب کمونیست پیوست و سپس برای جنگ در جنگ داخلی اسپانیا با تیپ «آبراهام لینکلن» عزیمت کرد. او پس از بازگشت در طول جنگ جهانی دوم به ایالاتمتحده، بهعنوان یک برانداز معرفی شد. پاپا به مکزیک مهاجرت کرد؛ جایی که با خانوادهاش زندگی کرد و تا زمان بازنشستگی یک هتل را اداره کرد.
نویسندهٔ رمان حاضر، بهطرز قانعکنندهای داستان غمانگیز مردی را روایت میکند که سرانجام از دنیایی کنار میکشد که به نظر او «نامطلوب و خطرناک» است؛ کسی که تمام روز را در خانه میخواند و «کمکم خودش را با برگهای مرده میپوشاند».
خواندن کتاب برگ های مرده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر مکزیک و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره باربارا جیکوبس
باربارا جیکوبس در سال ۱۹۴۷ در مکزیک به دنیا آمد. او نویسندهای است که بیش از همه بهخاطر داستانهای کوتاه و مقالههای ادبیِ محققانهاش مشهور شده است. اولین رمان او «برگهای مرده» نام دارد که او را بیش از پیش مشهور کرد. این رمان در سال ۱۹۸۷ یکی از معتبرترین جوایز ادبی مکزیک را به دست آورد؛ جایزهٔ ویلااوروتیا. این رمان در سال ۱۹۹۳ به انگلیسی برگردانده و در امریکا نیز منتشر شد؛ رمانی که دیدگاهی کاملاً ضدآمریکایی دارد.
بخشی از کتاب برگ های مرده
«این داستانِ باباست. بابای همه ما.
بابا برادری داشت که اسمش «گوستاو» بود، البته فقط با یک «و» و از بابا بزرگتر بود، وقتی ما بچه بودیم عموگوستاو تو ساگیناو، تو ایالت میشیگان، با زنی مسنتر از خودش زندگی میکرد که خیلی مشروب میخورد و دختری داشت که او هم صاحب دو تا بچه بود که موهای بلند و صاف قهوهای داشتند. خانه عموگوستاو خیلی مدرن بود و اسباب و اثاثه چوبی زیادی داشت و بوی خانههای مدرن امریکایی را میداد.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۳۷ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۳۷ صفحه