دانلود و خرید کتاب اسم، مکان، حیوان، شی لاکس ناراین ترجمه میثم رحمتی احمدآبادی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب اسم، مکان، حیوان، شی اثر لاکس ناراین

کتاب اسم، مکان، حیوان، شی

معرفی کتاب اسم، مکان، حیوان، شی

کتاب اسم، مکان، حیوان، شی نوشتهٔ لاکس ناراین و ترجمهٔ میثم رحمتی احمدآبادی و موسی زمان زاده دربان است. انتشارات نوژین این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی روایتی برای بزرگسالان دربارهٔ امید، مثبت‌نگری و به بهترین شکل زندگی‌کردن است.

درباره کتاب اسم، مکان، حیوان، شی

کتاب اسم، مکان، حیوان، شی در ۸ فصل به موضوع امید در زندگی، مثبت‌نگری و زندگی‌کردن به‌شکلی صحیح پرداخته است. 

خواندن کتاب اسم، مکان، حیوان، شی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره لاکس ناراین

لاکس ناراین دانشجوی داستان‌سرایی بوده است. او عاشق دریا، آسمان و کوه است و تجربهٔ غواصی در آب‌های عمیق، خلبانی و کوهنوردی را نیز دارد. پسران او نیز عاشق ماجراجویی هستند. نارایان و همسرش تینا که بهترین دوست یکدیگر هستند، به‌همراه سگشان که یک نجات‌یافته از طوفان ماریا محسوب می‌شود، در تمام ماجراجویی‌ها شریک و یار یکدیگر هستند. سخنرانی لاکس ناراین در TED با عنوان «درس‌هایی از دو هزار سوگنامه» میلیون‌ها بار دیده شد و بر روی صفحهٔ اصلی وب‌سایت TED نیز قرار گرفت. او دانشجوی استندآپ کمدی بوده و در شهر نیویورک نیز اجرا داشته است. این نویسنده که «اسم، مکان، حیوان، شی» نخستین کتاب اوست، در جایگاه کارآفرین، یک شرکت تحلیل رسانهٔ اجتماعی را در سال ۲۰۱۹ تأسیس کرد. او به چندین استارت آپ و مؤسسهٔ غیرانتفاعی مشاوره می‌دهد و در سال ۲۰۲۱ در تأسیس شرکت «WordsWorth.ai» نیز مشارکت داشته است.

بخشی از کتاب اسم، مکان، حیوان، شی

«دو سال پیش ...

در حال لذت بردن از آن عصر زیبا بودیم که جینا نام گروه واتساپ را به مهمانی ماسک سوزی تغییر داد.

علاوه بر من و جینا، گروه همسایگی ما شامل نیل (همسر جینا)، جاسمین و جو بود که از مدت‌ها قبل همدیگر را می‌شناختیم. زمانی که پیام «جینا در حال تایپ است ...» را دیدم، خیلی مشتاق بودم که ببینم چه پیامی می‌فرستد. در پایان، یک پیام از طرف جینا روی گوشیم ظاهر شد:

«همه شما در شنبه آتی. نوشیدنی و باربکیو در خانه ما. فقط ماسک‌های قدیمی خود را برای سوزاندن بیاورید.»

چون جینا را از قبل می‌شناختم، حدس زدم ایدهٔ این مهمانی از ترکیب جنبش سوزاندن لباس‌زیر زنانه و علاقه او به فرهنگ و تکامل انسان عصر آتش نشئت گرفته باشد. با توجه به آشنایی که با شیفتگی جینا نسبت به نمادگرایی و درام داشتم، تعجب نکردم. البته با توجه به تمام اتفاقاتی که در ماه‌های گذشته رخ داده بود، چرا مهمانی ماسک‌سوزی راه نیاندازیم؟ ایده خیلی خوبی بود.

ما پنچ دوست بودیم که در سال ۲۰۲۱ همزمان با از بین رفتن همه‌گیری دور هم جمع شده بودیم. در سالی که مردم جهان بیش از هر زمانی از عمرشان با تعداد زیادی نمودار، جدول و آمار از مبتلایان به بیماری کرونا و بیکاران سر و کله می‌زدند، ما فقط چند نظاره‌گر خاموش بودیم.

حس غالبِ هراس جمعی به تدریج در حال محو شدن بود. مراحل تزریق واکسن با اثربخشی اثبات شده، طبق برنامه در حال انجام بود. جمعیت پرخطر و کادر درمان به شکل مناسبی واکسینه شده‌اند. واکسینه شدن جمعی تنها به گذر زمان نیاز داشت. یک شمارنده روزانه، درصد در حال افزایش جمعیت جهان که واکسینه شده بودند را نشان می‌داد. در آن روز خاص ۷۹% تزریق انجام شده بود. یعنی ۶ میلیارد نفر واکسینه شده بودند. معمولاً واکسن در دو دوز تزریق می‌شود و حجم واکسن تزریقی شاید به صد تانکر برسد.

کشورهای جهان که در ابتدا فقط به فکر خود بودند، بالاخره برای ایجاد یک زنجیره تأمین جهانی با هم همکاری کرده‌اند. برای اولین بار و خوشبختانه آخرین بار، یک محصول، بازار جهانی ۷.۸ میلیارد نفری خواهد داشت.

تنها چیز دیگری که همه نسل بشر به شکل مشترک مصرف کرده‌اند هوا است. متأسفانه حتی آب سالم هم به‌اندازه کل افراد بشر وجود ندارد.

این موضوع دلیلی برای جشن گرفتن بود. و بالاخره پایان همه‌گیری نزدیک بود.

بسیاری از محدودیت‌ها که در ماه‌های اخیر، زندگی روزانه و روزمره ما را تغییر داده بود، برداشته شده‌اند. حالا دیگر از آن زمان که هر کسی را حامل ویروس فرض می‌کردیم، عبور کرده‌ایم. این طرز نگاه باعث می‌شد که به همه افراد مظنون باشیم.

در خانه جینا و نیل، ما در ابتدا یکدیگر را بغل کردیم، کاری که آخرین بار ماه‌ها قبل انجام داده بودیم. احساس جاودانگی داشتیم و همگی فهمیدیم که تجربه تماس، چه حس خوبی دارد و اهمیت آن به حدی است که نوع بشر را به یکدیگر وصل می‌کند.

تماس بدنی در ماه‌های اخیر به شدت محدود شده بود، مثلاً دست دادن‌ها از پشت دست‌کش انجام می‌شد.

به جز در مورد جو که هیچ‌وقت کسی را بغل نمی‌کرد و همه‌گیری باعث شد که این کار او عادی شود. جو همین‌طور وقتی که جینا نوشیدنی به او تعارف کرد، آن را رد کرد.

جینا پرسید «چی شده؟ از دفعه آخر که همدیگر رو دیدیم ترک کردی؟»

جو خندید «نه این طور نیست. من امروز آماده به خدمت هستم.»

نیل با تعجب پرسید «آماده به خدمت؟»

من ادامه دادم «نگو که تو این تعطیلی‌ها یک مدرک پزشکی هم گرفتی؟»

جو خندید و گفت «نه اصلاً، کای». سپس ادامه داد «همه چیز رو در موردش بهت می‌گم. ولی نگه می‌دارم تا جاسمین بیاد، اون وقت می‌گم. من مطمئنم که دوباره این سؤال رو از من می‌پرسه. من بهت یادآوری می‌کنم، گرچه یک ارتباطی هم با موضوع امروز جشن جینا داره.»

نیل پرید وسط حرفش و در حالی که جاسمین با یک نیسان بدون سقف زرد به سمت اون‌ها می‌اومد گفت «در مورد این وروجک صحبت کن».

جینا در حالی که جاسمین سر حال و شاداب با یک لباس گل‌گلی به سمتش می‌آمد فریاد زد «و در پایان و سر وقت، زیردریایی زرد به سطح آب می‌یاد». سپس دستانش را به سمت ما چهار نفر باز کرد و انرژی مثبت و سلامتی را به ما منتقل کرد.

جاسمین، ما (من، جینا و نیل) را بغل کرد و بعد از توقفی کوتاه شروع به رقص استاپ‌استارت کرد تا جو هم همین کار را انجام دهد. همگی خندیدیم و مثل تیم‌های ورزشی که قبل از شروع بازی دور هم جمع می‌شود، یک حلقه را تشکیل دادیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۵۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۰ صفحه

حجم

۴۵۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۰ صفحه

قیمت:
۴۳,۹۰۰
تومان