دانلود و خرید کتاب سیمرغ ابوالفضل بالود
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سیمرغ اثر ابوالفضل بالود

کتاب سیمرغ

امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سیمرغ

کتاب سیمرغ نوشتهٔ ابوالفضل بالودی است که انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است.

دربارهٔ کتاب سیمرغ

سیمرغ یک داستان ایرانی است که نویسنده با لحنی خودمانی و صمیمی داستان را روایت می‌کند. 

داستان از زاویهٔ دید اول شخص تعریف می‌شود.

راوی داستان دختری به نام جیداست و داستان با توصیف وضعیت روحی و همچنین ویژگی‌های ظاهری او شروع می‌شود.

قصۀ جیدا با این این جمله آغاز می‌شود: «امیدی برام نمونده بود، تصمیم رفتن داشتم، رؤیاهام پوچ شده بودن، اما غافل از اینکه نمی‌دانستم باید رها کنم تا به دست بیارم.»

او  در این اثر اتفاقات روزمرهٔ زندگی‌اش را توصیف می‌کند و از ماجراهایی می‌گوید که رفته‌رفته برایش اتفاق افتادند.

خواندن کتاب سیمرغ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سیمرغ

«چند روز گذشت و بالاخره تصمیم گرفتم که برم و توی شرکتی که خواهر مشغول بود، کار کنم.

آماده شدم با خواهرم از خونه زدیم بیرون و تا خود شرکت مغزمو خورد، اوففف همش بهم می‌گفت این کارو کنم اون کارو کنم حالا انگار من هیچی نمی‌دونم.

رسیدم شرکت وایی نمی‌دونین چقدر بزرگ بود.

یه ساختمون بزرگ که تمام نمای ساختمون شیشه‌ای بود یه حیاط بزرگ و سرسبز هم داشت.

خلاصه وارد شرکت شدیم واییی دلم گرفت از بس که از رنگِ تیره استفاده کرده بودن، تازه فهمیدم چرا این‌قدر لیندا افسردس.

همه جور آدم اونجا بود، دختر پسرای زیادی اونجا بود حتی آدمای معروف.

خلاصه رفتیم به اتاق آقا کمال... آقا کمال منشی شرکت و به کار حقوق و استخدام شرکت مشغوله. خیلی مرد بانمکیه، قدکوتاه با موهای فرفری و لباس‌های عجیب‌غریب من خیلی دوسش داشتم.

خلاصه منو استخدام کرد برای بخش ببر بیار شرکت، هیی همونی که سرویس چای میاره و پرونده‌ها رو مرتب می‌کنه.

یه همکار هم داشتم اسمش ماجا بود پسر خیلی خوبی بود ولی کارهای عجیب‌غریبی می‌کرد بگذریم آها مدیر بخش ایده‌پردازی و انتخاب مدل‌ها هم جرن خانوم بود یه خانوم عصبی و در عوض جذاب، قدی بلند پوستی سفید و موهایی طلایی، من زیاد ازش خوشم نمیومد چون فکر می‌کرد از خودش بهتر تو جهان وجود نداره نوچ اصلاً هیچ‌جوره باهاش کنار نمیام ولی مجبور بودم دیگه باید کاری که می‌خواست رو براش انجام می‌دادم، همکار دومم که خیلی دوسش داشتم موژو بود یه دختر گوگولی بانمک بود اون توی قسمت رنگ‌آمیزی طرح کاتالوگ‌ها مشغول بود و کلی همکار دوست‌داشتنی دیگه.

روز اول بود که وارد شرکت می‌شدم خیلی برام جالب بود دوستای خیلی خوبی پیدا کردم و با همه کارمندا هم آشنا شدم.

همه‌چی داشت خوب پیش می‌رفت تا وقتی که داشتم سینی چای رو می‌بردم برای بچه‌ها یهویی زارت یکی بهم خورد و همه چاییا ریختن روی زمین، خدا رو شکر که روی من نریخت.

از جام بلند شدم ببینم کی بهم خورد که حسابشو برسم دیدم بلههههه جناب‌عالی همون آقایی بود که چند روز پیش با ماشین بهم زد.

پررو پررو داد هم میزنه منم نه گذاشتم نه برداشتم با سینی زدمش، فکر کرده کیه که داره سر من داد میزنه بی‌ادب، یهوو لیندا بدوبدو اومد دهنمو گرفت گفت جیدا داری چه کاری می‌کنی ایشون آقای جان هستن مدیر شرکت

وقتی این‌جوری بهم گفت دوست داشتم زمین دهن باز کنه منو ببلعه.

سریع سینی رو برداشتم رفتم به آشپزخانه و همون جا موندم...

مطمئن بودم که حتماً حتماً اخراجم می‌کنن.

از همون روز اول گند زدم به همه‌چی.»

نظرات کاربران

-sanam-
۱۴۰۱/۰۸/۲۶

این کتاب را بشدت توصیه میکنم خیلی کتاب خوبیه داخلش پر از معنی و فهمیدن اون معنی بستگی به اون شخصی که داره این کتاب رو میخونه داره😊

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

حجم

۱۰۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

قیمت:
۲۶,۵۰۰
تومان