کتاب شهر دل
معرفی کتاب شهر دل
کتاب شهر دل نوشتهٔ عادل معیل (شوان) است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر چندین شعر نو و ترانه را در بر گرفته است.
درباره کتاب شهر دل
نویسندهٔ کتاب شهر دل در مقدمه توضیح داده است که یکی از اهداف نگارش این کتاب گلهکردن از ترانه و شعرهای امروزی بوده است. نویسنده معتقد است که امروزه ترانه و شعرهای بیمحتوا، کممحتوا، ضعیف و گاه سخیف که به قلم بعضی از ترانهسرایان و شاعرانی که نهتنها فقط اسم ترانهسرا و یا شاعر را یدک میکشند، بلکه هیچگونه اطلاعات ادبیاتی و یا آشنایی با بحثهای عروض و قافیه و اوزان و صناعات ادبی ندارند، فراوان ساخته میشود.
عادل معیل (شوان) در این مجموعه بیش از ۲۰ شعر نوی کوتاه را گردآوری کرده است. عنوان برخی از این اشعار عبارت هستند از: «خطِ ممنوعه»، «حسرتِ پیوند»، «علاقهٔ ناپلئونی»، «صکوط لهزح حام» و «غریبه خودی».
شعر نو فارسی با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری بهوجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریانهای اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و بهلحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است.
معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم میکنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندریاری) میدانند.
احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو میسرودهاند.
خواندن کتاب شهر دل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران و نیز علاقهمندان به ترانه پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب شهر دل
«این منم تنهای تنها تنهایی تنهاترین تنهای شهر
این منی دیوونه که عادی شده واسهٔ مردمای شهر
من بهش قول دادم و گفتم میشم شهریاری دگر برات
با تغییر رشتم از کارگری شدم حیدر بابای شهر
گفتم و باور نکرررد من همه جوونیمو واسش میدم
پیرِ اون میشم میشم من جزئی از الگوی عاشقای شهر
هم به پاااش من میشینم هم به پاااش تا ابد میاییستم
من بهش قول دادم و نباید بد شه قولِ خوش قولای شهر
خیلیها میگن نشین دیگه به پاااش دل بکن از اون دلش
تو ببخش اینا تو رو ندیدن از نزدییییک ای زیبای شهر
خیلی هم میگن تمومش کن عادل این عشقِ یکطرفتو
تا که مردم سنگی پررررت نکنن میبیننت هر جای شهر
این مردم، دیوونهٔ عاشق بودن رو اشتبا (ه) میدونن که
هر کسی گم کرده عشقش رو تو این همه سر و صدای شهر
شهریاااار بعدِ سالی زن گرفته و شکسته عهد شو
اما من میمونم با تخلصِ شهریارِ تنهای شهر»
***
«چقد خوبه صدات کنم
تو هم هی فقط جان بگی
از خوشحالی ذوق مرگ بشم
واسم زنده شه زندگی»
حجم
۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه