کتاب بعد از حقیقت؛ حقایقی در مورد اخبار جعلی
معرفی کتاب بعد از حقیقت؛ حقایقی در مورد اخبار جعلی
کتاب الکترونیکی «بعد از حقیقت؛ حقایقی در مورد اخبار جعلی» نوشتهٔ مارکوس گیلروی ور با ترجمهٔ مرتضی چشمه نور و سیده سارا میرقاسمی و هانیه عظیم زادگان و زهرا حکیمی شاهرودی در انتشارات پشتیبان چاپ شده است. این کتاب را میتوانید از طاقچه دریافت کنید.
درباره کتاب بعد از حقیقت؛ حقایقی در مورد اخبار جعلی
سدِ سَنت فرانسیس در پایان سال ۱۹۲۶ میلادی ساخته شد تا برای شهر لسآنجلس آب ذخیره کند. این سد توسط مهندس ایرلندی ویلیام مالهالند طراحی شده بود. با گذشت زمان، ترک و سوراخهایی در این سد خاص ایجاد شدند. مهندسها نقصها و مشکلات را گزارش کرده بودند و حتی خودِ مالهالند هم شخصاً سد را بررسی کرد و اصرار داشت که این نقایص چیز غیرعادی و عجیبوغریبی نیستند؛ اما بودند و درست، قبل از نیمهشب در ۱۲ مارس ۱۹۲۸ میلادی تنها یک روز پس از بازدید مالهالند از آن، سد فروریخت و دوازده میلیارد گالن آب به دره پایین و شهرهای اطراف آن وارد شد و بیش از چهارصد نفر جان خود را از دست دادند.
درس عبرتی که میتوان از این روایت غمانگیز گرفت، درواقع خراب شدنِ سد و یا ناامن بودنِ تسلط و حاکمیت انسان بر طبیعت نیست، بلکه نشاندهنده وجود غرور کاذب مالهالند و بیتوجهی و بیمسئولیتی او نسبت به ایرادهای بهوجودآمده در ساختار سدی بود که تحت نظارت او ساخته شده بود. درسهایی که از داستان سَنت فرانسیس میگیریم، این است که هرچه بیشتر عیب و ایرادهای موجود در هر سیستم ناپایدار را کتمان کنید، ممکن است آن سیستم در برابر فشاری که باید تحمل کند ضعیفتر و کمتحملتر شود و هرچه بیشتر از آسیبهای احتمالی که شاید گریبانگیر افراد وابسته به آن شوند چشمپوشی کنید، درنهایت زمانی که یکباره فروبریزد و بهایی که جامعه باید بابت آن بپردازد بیشتر و اسفناکتر خواهد بود.
کتاب بعد از حقیقت؛ حقایقی در مورد اخبار جعلی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به علوم سیاسی و علوم مربوط به انواع رسانهها پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب بعد از حقیقت؛ حقایقی در مورد اخبار جعلی
«این تأسیسات و بازسازیهای دولت از آن جهت حائز اهمیت بودند که آنها وارد مرحلهای شدند که در آن، برای مدیریت بحرانهای بزرگ، بر اساس ارزیابیهای تجاری و یا اتخاذ رویکرد محافظهکارانه، سیاستِ حفظ منافع عمومی جمعی بهعنوان خطمشی ضروری خروج دولت از وضعیت بحرانی بعد از جنگ در اولویت قرار گرفت، بیش از آنکه سیاستهای پولی و قراردادهای تجاری مورد اهمیت باشند، خودِ مردم مهم تلقی میشدند! در انگلستان، سیاست حزب کارگری در ملی کردن صنعت زغالسنگ، بانک انگلستان، ارتباطات از راه دور، برق، گاز، نفت و استیل در فضای پس از جنگ، مغایر با سیاستهای حزب محافظهکار بود؛ اما در فضای پس از جنگ، گرایش به اصلاحات اساسی کمتر از حد تصور بود. وزارت بهداشت و درمان جدید بیش از اندازه مورد توجه واقع شد و همه احزاب اصلی با این رویکرد موافق بودند. درواقع چشمانداز دولت (دولت-رفاهِ حزب محافظهکار) که مسئولیت سلامت و رفاه شهروندانش را بر عهده داشت، با آنچه تحت عنوان سرمایهگذاری تجاری در معالجه افراد و فروش دارو و یا اختلاف شدید طبقاتی، پیش از این وجود داشت، متفاوت بود (تمام مواردی که در سال ۲۰۱۹ میلادی بهخصوص در آمریکا و همچنین در انگلستان مهم و اساسی بودند و بعد از جنگ بر اساس توافق عمومی «توافق پس از جنگ» اساسیترین رویکرد دولت چرچیل را تشکیل میداد). برای درک اتفاقاتی که دموکراسی را در دهههای بعد تحت تأثیر قرار داده، باید بدانیم که برای عبور از بحران، دستیابی به وضعیت مطلوب و آرمانی از طریق روی کار آمدن دولتی که اولویتش مردم باشند امکانپذیر بود. البته احتمال نابودیِ ایدهآلهای مورد نظر آنها وجود داشت که در مطالعات اتفاقاتی که در طول زمان رخ داد به آنها خواهیم پرداخت.»
حجم
۴۰۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۱ صفحه
حجم
۴۰۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۱ صفحه