دانلود و خرید کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول) سمانه پناهی
تصویر جلد کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول)

کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول)

معرفی کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول)

کتاب الکترونیکی «وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول)» نوشتهٔ سمانه پناهی در انتشارات نگار تابان چاپ شده است. این رمان بخش اول یک مجموعه رمان مرتبط به هم است که در نهایت طی ۴ کتاب منتشر خواهد شد و داستان هر کتاب، ادامه کتاب‌های قبل خواهد بود.

درباره کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول)

این رمان با بهره‌گیری از اساطیر کهن منطقه خاورمیانه و در ژانر حادثه‌ای - فانتزی نوشته شده است و نگاه تازه‌ای به این ژانر در ادبیات فارسی زبان و برای نوجوانان داشته است.

کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب مناسب گروه سنی نوجوان و علاقه‌مندان به ژانر فانتزی است.

بخشی از کتاب وایو در سرزمین کیهانه (جلد اول)

باد سردی از سوی جنگل بلوط به اتاق وزید. لرزش شانه‌هایش سبب شد چشم از کلکسیون چیزهای جالبش که روی تختش چیده بود، بردارد و به سوی پنجره برود. قدش به زور تا دستگیرهٔ پنجره می‌رسید. روی نوک انگشتانش ایستاد. پنجره را بست. خیلی وقت بود می‌خواست به پدرش بگوید که پنجرهٔ چوبی اتاقش نیاز به تعمیر دارد؛ ولی این مساوی بود با چند روز سروصدای اَرّه، چکش و میخ در اتاقش؛ پس ترجیح داد سکوت کند.

به جنگل بلوط نگاه کرد. منظرهٔ مقابل اتاقش را در روز خیلی دوست داشت؛ ولی اکنون که هوا تاریک شده بود، خیلی دلش نمی‌خواست جلوی پنجره بماند. قفل پنجره را بست و پردهٔ یاسی گل‌دار را کشید. این پرده را مادرش، مانوش، دوخته بود. دوباره روی تختش نشست. موهای فرفری مشکی بلندش را پشت گوش‌هایش برد. به سنگ‌های رنگارنگ و عجیبش نگاه کرد. به کتاب‌های کوچک و بزرگش، گل‌های خشک و کلی خرت‌وپرت‌های دیگر که به نظرش جالب می‌آمد. میان آن‌ها کتاب قصهٔ قدیمی پدرش را بیشتر از همه دوست داشت. کتاب با دستخط خود پدربزرگش بود. عنوان کتاب با خط کج‌وکوله‌ای خودنمایی می‌کرد. «هفت‌گوهر»

وایو۱ سرش را بلند کرد و به پنجره خیره شد. هنوز نسیم ملایمی پرده‌ها را تکان می‌داد. دستگیره و قفل پنجره خراب شده بود و کامل بسته نمی‌شد. فاصلهٔ بین دو لنگهٔ پنجره سبب می‌شد باد آرام‌آرام به داخل بِوَزد. وایو همیشه به این موضوع فکر می‌کرد که چرا فقط پشت پنجرهٔ اتاق او این‌همه جریان باد کوبنده‌تر است. مرتب قفل پنجرهٔ اتاقش از شدت این بادها و تکان‌ها خراب می‌شد. از نظر باراد این کاملاً معمولی بود؛ ولی مانوش همیشه سر این قضیه عصبی می‌شد و می‌خواست که وایو اتاقش را عوض کند. چند بار هم این کار را کردند؛ ولی دوباره همان‌طور شد. این بار که می‌خواست اتاق عوض کردن‌ها تمام بشود، گفت که کار خودش بوده و خودش قفل پنجره را خراب کرده است.

با یادآوری این حرفش، شانه بالا انداخت و کتاب قدیمی را دوباره باز کرد. دستش را روی دستخط پدربزرگش کشید. دلش می‌خواست او را ببیند. باد شدید دوباره وزید و نگاه وایو به سمت پنجره برگشت. قفل کشویی پنجره باز نشده بود. خیالش راحت شد. کتاب را بست و کنار بقیهٔ چیزها گذاشت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۱۷۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان