کتاب فروغی در تاریکی
معرفی کتاب فروغی در تاریکی
کتاب فروغی در تاریکی سرودۀ سجاد احمدیان است. انتشارات ماهواره این کتاب را منتشر کرده است. کتاب، شامل مجموعه اشعار آیینی است.
درباره کتاب فروغی در تاریکی
کتاب فروغی در تاریکی شامل چندین شعر آیینی است.
سجاد احمدیان برای هر یک از این شعرها، عنوانی در نظر گرفته که با عبارت «تقدیم به پیشگاه» آغاز میشود. این شاعر هر یک از این شعرها را به یکی از معصومین دین اسلام تقدیم کرده است.
اما شعر آئینی چیست؟
زهرا محدثی خراسانی در تعریف این گونۀ شعری آورده است که «هر مقولۀ شعری که صبغۀ دینی داشته باشد و متأثر از آموزههای اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار میگیرد». آنچه شعر آیینی را از سایر انواع شعر جدا می کند، قلمرو موضوعی آن است. شعر آئینی را میتوان بر اساس موضوع به سه دسته تقسیم کرد:
- شعر توحیدی، نیایشی و عرفانی
- شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس
- شعر ولایی
خواندن کتاب فروغی در تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعرهای آیینی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فروغی در تاریکی
«"تقدیم به پیشگاه فاطمه الزهرا"
با عشق تو باقی ام، نه از نسل عدم
اعجاز تویی معجزهٔ لطف و کرم
گفتی که دل تنگ مرا داری دوست
دل تنگم و آتش زده ام بر عالم
در وصف نجابت نگاهت لالم
ای پاک تر از سورهٔ پاکی "مریم"
در سایهٔ مهر تو نشسته شب قدر
باید که زند بوسه به دستت خاتم
از خاک کف پای تو خالق بسرشت
با دست خودش طینت اول آدم
از شبنم چشمان تو مِی ساخته شد
مخمور لب جام تو شد نای قلم
گر پرچم این خاک به عزت بر پاست
بخشیده شرف عشق تو بر خاک عجم
با خود بکشان مرا به دریای جنون
من نو سفرم مرا ببر قدم قدم»
***
«"تقدیم به پیشگاه امیرالمومنین"
علت پیدایش دل در ازل عشق تو است
رونق شیرین بازار غزل عشق تو است
بر لب زنبورها هر صبح و شامی ذکر توست
قصهٔ شیرینی شهد عسل عشق تو است
در نوای هر موذن رد پایت دیدنی ست
یا امیرالمومنین خیرالعمل عشق تو است
وعدهٔ دیدار دادی بعد مرگ هر کسی
آنچه ما را کرده مشتاق اَجل عشق تو است
طعم آغوش خدا را می توان آیا چشید؟
قیمتش سنگین و اما راه حل عشق تو است
قل هو الله احد بر روی خاکی یا علی
مثل ذات حضرت رب بی مثال عشق تو است»
***
«"تقدیم به پیشگاه امیرالمومنین"
سر من خم نشده پیش کسی الا هو
میزنم نعره به عشقش همه عمرم یاهو
نیمی از خلق خدا سجده به پایش دارند
بنده و شاه و گدا سجده به پایش دارند
عشق او را به دل خلق خدا کاشته است
پرچمش را به سر گنبدش افراشته است
خضر موسی ز تَهِ جام مِیش می نوشد
موج دریا ز ته جام میش می نوشد
همه دلها به تمنا شده فرش ره او
کاسهٔ چشم ثریا شده فرش ره او
قبلهٔ حضرت باران همه جا دامن اوست
حرم امن کریمان همه جا دامن اوست
بانی کعبه خودش بوده و حاشا کرده
ساده با نان جوی پشت به دنیا کرده
خلقتش را چه کسی دیده به جز چشم خدا
ای ازل تر ز ازل مرحمتی کن به گدا
ذکر او حک شده بر سر در هر میخانه
بانی مستی عالم شده او شاهانه
قیمت دُر نجف را صد و ده بار فزود
غیر ذکرش به خدا لایق این سنگ نبود
" ها علیً بشرً کیف بشر ورد" زبان
شده وصف کم او حضرت رزاق جهان
هرکسی عاشق او گشته بداند خلف است
گر چه خالق همه جا هست ولی در نجف است
نه خدا بوده و نه مثل بشر مکنت اوست
هنر خاص خدا روی زمین خلقت اوست»
حجم
۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه