کتاب ساخت دستوری زبان فارسی
معرفی کتاب ساخت دستوری زبان فارسی
کتاب ساخت دستوری زبان فارسی تألیف مهدی پاکنهاد، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است و انتشارات آوای نور آن را منتشر کرده است. این کتاب توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی است.
درباره کتاب ساخت دستوری زبان فارسی
مولانا جلالالدین محمد بلخی، آفتاب فروزندۀ آسمان ادب فارسی و عرفان اسلامی است. ذهن و زبان و روان وی، عشقنامهای آفرید که در میان آثار منظوم عرفانی، همچون گوهری تابان میتابد و روزبهروز و دمبهدم بر ارج و منزلت آن افزوده میشود. آفتابِ حقیقتِ حقایقی که از زبان آن بیزبانِ خاموش و ببریده از نیستان، حکایت شده است، مانند ماه اندر میان اختران جلوه گری میکند. شاید سالیان سال بگذرد و لعلی همچون مثنوی دربرابر آفتاب، رنگ و تاب و رخشانی نگیرد. آفتاب مثنوی، غذایش از نور عرش است نه چون حسودان و دیوان از دود فرش؛ در برابر این آفتاب، مشرق خورشید، برج قیرگون است، اما این آفتاب از مشرقها برون. شعشاع حضورِ این آفتاب را چشم و دلهای خراب بر نتابند؛ همچون خفاشی که تَف خورشید را بر نمیتابد. عقلهای کمتر از زهره و شهاب، این قرص آفتاب را در نیابند؛ زهره و عطارد و شهاب کیستند تا در پیش آفتاب، برون آیند.
آری، آنکه در قرآن حق میگریزد و با روان انبیا در میآمیزد و آنگهانی آتش اندر هوس میزند، او گواه صدق قرآن میشود. چراکه قرآن جمله شرح خبثِ نفسهایی است که سهل دیدن آنها جهل است و جهل، اگر چه بت شکستن، سهل است و سهل. مادر بتها، همچون دوزخی اژدها صفت است که با دریاها نیز کموکاست نمیگردد. اگر به دنبال رهایی از این دوزخ نفسی و میخواهی جسم خاکی ات را بر افلاک رسانی دوای تو عشق است؛ همان که به شرح و بیان در نمیآید و با دو عالم، بیگانه است؛ میوۀ شرح آن را جز از باغ بیمنتهای عشق نمیتوان چید. همان عشقی که جمله انبیا از آن کار و کیا یافتند.
آتشی از عشق در جان برفروز
سر به سر فکر و عبارت را بسوز
جدای از اینکه مولانا را ندای متعالی عرفان ایرانی و معدن حقایق و سر چشمۀ فیاض معرفت دانستهاند و مثنوی وی آفتاب معنوی است لاجرم درس و شرح آن نگاه هر خواننده را از معنا به لفظ معطوف میکند. واژگان زبان و شیوۀ تعبیر مولانا با هر شاعر دیگری متفاوت است. سببی برای این نمیتوان یافت جز مگر احساس و تخیل و بیشۀ اندیشهای که زبان معهود، تاب مفاهیم معنوی بلند او را نداشته و او با آفرینشِ ترکیبات بدیع و تازه در دل جملههای آسمانی و روح انگیز، روح و لفظ زبان فارسی را طراوتی دیگر بخشید.
عموماً انواع نوشتهها را به چند اعتبار طبقهبندی مینمایند. گونههای زبان، قالب، موضوع و طرز بیان از جملۀ این طبقهبندی هاست. مثنوی به عنوان یک نوشته، به اعتبار موضوع، نوع بیان، قالب و گونۀ زبان بارها و بارها مورد مداقه و بررسی و تحلیل واقع و از این حیث آثار پر بهایی نیز نگاشته شده است. بسیاری از پژوهشهای این چنینی، معطوف به موضوع عرفان و قالب داستان و قصه و مطالعات سبکشناسی ادبی است. برای شناخت سبک مثنوی، لازم است ابتدا زبان و ساختارهای زبانی آن شناخته شود؛ مضافاً اینکه بعضی از مثنوی پژوهان، آگاهی از معانی لغات و ویژگیهای صرفی و نحوی آن را از راههای ورود به جهان معنی آثار مولانا میدانند.
هم زبان شناس و هم پژوهشگر ادبی، سبک را به مطالعه میگیرند اما رویکرد این دو متفاوت است. زبان شناس سبک را به هدف تعیین الگوهای کاربرد زبان در گفتار و نوشتار تحلیل میکند و هدف وی طبقهبندی عناصر زبانی متن است اما سبکشناسی ادبی غالباً تحلیل سبک را به هدف تحلیل رابطۀ فرم و محتوای متن و شناسایی زیباشناسی آن انجام میدهد تا برای نقد و تفسیر خود، دادههای علمی فراهم نماید. رنه ولک و وارن، در کتاب نظریۀ ادبیات مینویسند: زبان ادبیات را از دو دیدگاه میتوان مطالعه نمود. میتوان از اثر ادبی به عنوان سندی در تاریخ زبان استفاده نمود چنانکه فرانتس، دستورزبان شکسپیر را تمام و کمال نوشت. اما فقط وقتی مطالعۀ زبان به مطالعۀ ادبی بدل میشود که به مطالعۀ ادبیات کمک کند و هدف آن بررسی تأثیرات زیبا شناختی زبان باشد.
کتاب ساخت دستوری زبان فارسی به توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی میپردازد. منظور از توصیف، تحقیق دربارۀ یک زبان در یک مقطع زمانی معین و یافتن قواعد آن زبان بدون توجه به صورت و ساخت قدیمی آن است. توصیف همزمانی زبان، آن را در برابر دستور تاریخی قرار میدهد که تغییرات و تحولات یک زبان را در دورههای گوناگون بررسی، گاه علل تغییر و تحول آن را نیز تحلیل مینماید. دربارۀ هدف و ضرورت این پژوهش به طور خلاصه میتوان گفت تمامی متون کهنی که به زبان فارسی دری نگاشته شده اگرچه همه به زبان فارسی نگاشته شدهاند ولی هریک از آنها متعلق به یک گونۀ ویژهای از این زبان است. این گونۀ ویژه، جدای از شناخت بیشتر از زبان فارسی در نشاندادن پیرنگ سبک هر شاعر یا نویسنده بیتأثیر نیست.
توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی، گامی مؤثر و قابل توجه در راستای دستور تاریخی و تاریخ زبان فارسی است. در قلمرو همین مطالعات توصیفی است که سبک شاعران و نویسندگان مشخص میشود. مثنوی اثری است متعلق به قرن هفتم که با بررسی نظام دستوری آن، مختصات لهجهای و گویشی، سبکشناسی و جایگاه آن در زبان فارسی آشکار خواهد شد.
خواندن کتاب ساخت دستوری زبان فارسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی و علاقهمندان به مولانا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ساخت دستوری زبان فارسی
در«قلب» جای واجها و حروف یک کلمه عوض میشود. در تعریف «نحت» میتوان گفت: نوعی تخفیف توأم با ابدال است که موارد حذف و ابدال واجها بیش از یکی دو تا ست. این مقولههای قلب و نحت در مثنوی بسامد چندانی ندارد و یا شاید نیازمند مطالعات دقیق تری از حیث آواشناسی و واجشناسی میباشد.
قلب و ابدال در فعل چسبیدن:
آن خیال نور میترساندش
فی السّماءِ رزقکم نشنیدهای
نور آبی دان و هم بر آب چفس
بر شب ظلمات میچفساندش
اندرین پستی چه بر چفسیدهای
چونکه داری آب از آتش مترس
میتوان در بیتهایی مشابه بیت ذیل قائل به نوعی قلب یا جابهجایی مصوتها شد که البته شاید کاربرد کهن را نشان دهد. در بیت زیر کلمۀ «کُهَن» به «کهُن» تلفظ میشود؛ یعنی مصوتهای آن با توجه به تلفظ امروزین جابه جا شده است.
کرد اشارت شه به جلاد کهن
که ز صدرم این خسان را دور کن
5/4085
حجم
۹٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۸۴ صفحه
حجم
۹٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۸۴ صفحه