کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی
معرفی کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی
کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی نوشتهٔ خسرو اسفندیاری صفاست و نشر نظری آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی
منابع در اختیار بشر محدود است و در مقابل ما انسانها به کم راضی نبوده و خواستهها و نیازهای نامحدود داریم. برای حل این مشکل باید به دنبال راهی باشیم تا از منابع محدود، بیشترین استفادهٔ ممکن مقدور شود. تصور بر آن است که تنها راه موجود اولویتبندی خواستهها و اهداف است تا ابتدا آنها که از همه واجبتر هستند را انجام دهیم. به این عمل اولویتبندی، بودجهنویسی یا بودجهریزی گفته میشود.
بودجهریزی نوعی برنامهریزی برای آینده است که در آن قبل از شروع هر کاری هدفهای مهم و راههای رسیدن به این اهداف مشخص میشوند.
هدف بودجهگذار تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود و حداکثر استفاده از منابعی است که در حد کفایت وجود ندارند و در اصطلاح اقتصادی کمیاباند. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوی از منابع محدود استفاده شود که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با صرف حداقل هزینه حداکثر استفاده به عمل آمده است.
هر فرد، واحد سازمانی و جامعه، بودجهٔ مخصوص به خود را دارند. آنچه فرد در ذهن خود از بودجه ترسیم میکند به میزان زیادی به سلیقهٔ شخصی او وابسته است و از عواملی چون گرایشهای اجتماعی و اقتصادی تاثیر میپذیرد؛ اما در جامعه نظر و سلیقهٔ شخصی در میان نیست. دولت به عنوان نمایندهٔ افراد جامعه، مسئول رفع نیازهاست.
در کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی به تشریح بودجهٔ دولت ایران میپردازیم.
خواندن کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای متخصصان حوزهٔ اقتصاد و مدیریت مناسب است.
بخشی از کتاب مفاهیم اساسی بودجه ریزی با رویکرد عملیاتی
حکومت های اولیه در قلمروهایی شکل گرفتند که در آنها یک فرهنگ، یکسری عقاید و یکسری از حقوق توسط افراد پیروز رقابت بر سایرین و دیگر ملت ها تحمیل می شد. در حکومت های اولیه نفر اوّل و آخر پادشاه بود. در نظام فئودالی یا ارباب و رعیّتی قرون وسطی اروپا، کلیه روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه در خدمت تعداد محدودی از اربابان بود. خان ها و فئودال ها بصورت سلسله مراتب بزرگ و کوچک در تمامی سطوح هرم قدرت پراکنده بودند و هر یک با شیوه خاص خود، در محدوده توانایی و اقتدارشان بر جان و مال و حتی ناموس گروهی از مردمان تحت سلطه، حکمرانی می کردند و مردمان زیردست (بردگان) را ابزاری برای ارضاء تمایلات سیرنشدنی خود می دانستند. در چنین نظامی، بودجه مفهومی جز انعکاس خواسته و تمایلات و تصمیمات فئودال بزرگ نداشت و ابزاری بود در قلمرو واکنش ها و گرایش های روانی و تمایلات گاه ابلهانه و بازی گونه، فردی که هدفی نداشت جزء آنکه خواسته های خود را به عمل در آورد.
فئودال بزرگ در سطح بالاتری نسبت به دیگر فئودال ها در هرم قدرت قرار داشت و همه فرمانبردار او بودند. در قاعده این هرم انبوه انسان هایی قرار داشتند که وظیفه اصلی آنها کاویدن و کاشتن زمین و سهم شان در حد قوت لایموت بود.
بعدها در داخل و درون نظام فئودال، طبقه ای از اشراف و سرمایه دارها به نام بورژوا شکل گرفت. آنها با گردآوری سرمایه و سایر ابزار، به تدریج خود را به سطحی از قدرت رسانند که رقیب تازه و خطرناکی برای نظام فئودالی محسوب می شدند. آنها اعتقاد داشتند دولت نباید در کارهای مردم بویژه فعالیت های اقتصادی شان دخالت کند. از نظر آنها وظایف دولت حفظ امنیت داخلی و استقلال بود.
آرام آرام این نظرات سبب بوجود آمدن تئوری های اقتصاددانان و در نتیجه تغییرات در نقش و وظایف حکومت ها شد. یکی از این اقتصاددانان آدام اسمیت است. آدام اسمیت با طرح فرضیه دست نامرئی، معتقد بود قانون عرضه و تقاضا بطور خودکار تعادل اقتصادی را بوجود می آورد. در این دوره بودجه صرفاً یک صورت دخل و خرج بود و جنبه مالی داشت.
مفهوم حکومت می تواند متمایز از دولت باشد. دولت گروه مشخصی از مردم است که وظیفه اداره کردن کارهای جامعه را در دوره ای که به آنها اختصاص دارد بر عهده دارند. در حالی که ممکن است حکومت پادشاهی یا سلطنتی باشد و از طریق وراثت کنترل امور را در دست بگیرند. اما در دولت هایی که بر مبنای دموکراسی پایه ریزی شده اند هر دولتی که از پی دولت دیگری می آید از افراد متخصص تشکیل شده که انحصار تصمیم گیری های سیاسی را در دست دارند و به اجرای قوانین موجود، تصویب قوانین جدید و... می پردازند.
در گذشته دولت ها مسئول ایجاد نظم، عدالت و دفاع بودند. اما با گذشت زمان و طبق قوانین اساسی کشورها، وظایف اداره امور اقتصادی، دفاعی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به عهده دولت محول گردیده است. در رهگذر این فرآیند باید یکی از اصلی ترین وظایف دولت ها را پذیرش مسئولیت پاسخگویی عمومی و حق پاسخ خواهی شهروندان به عنوان یکی از اصلی ترین حقوق شهروندی در جایگاه صاحبان حق دانست.
وظایف و نقش اقتصادی دولت ها از دیدگاه مکاتب اقتصادی
بی شک روند پدیده ها و واقعیت های اقتصادی در اندیشه انسان متفکر تاثیر دارد و ذهن او را برای توجیه و حل مسائل بر می انگیزد. تلاش فکری انسان برای بیان رابطه حتمی و مطلق بین پدیده های اقتصادی، نظریات اقتصادی گوناگونی را شکل می دهد که در نهایت به خلق یک مکتب اقتصادی منجر خواهد شد.
هر مکتب اقتصادی بر مبنای یکسری اصول و دیدگاه های رایج در جامعه پدید آمده و برای دولت نقش های خاصی را متصور شده است. البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که هر مکتب بر اساس نیازهای بشری و عقاید اجتماعی شکل می گیرد که با شرایط زمانی و مکانی سازگار بوده و با گذشت زمان از اهمیت و اعتبارش کاسته می شود.
حجم
۲۴۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۲۴۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه