کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو
معرفی کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو
کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو از مهسا تکاپومنش بقایی است و انتشارات کتابهای نردبان (واحد کودک و نوجوان انتشارات فنی ایران) آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو
داستان تابستان من با خرس سیاه و شعر نو روایت پسری به نام سام است که وقتی تابستان پدر و مادرش برای واکسیناسیون کودکان به آفریقای جنوبی میروند، او بهتنهایی بعد از سالها به خانهٔ عمهاش در رودان (استان هرمزگان) بازمیگردد. همین برگشت سام به سرزمین آباواجدادی باعث میشود اتفاقات هیجانانگیزی برای او رخ دهد. شب اول تعطیلاتش، توله خرسی را در مرغدانی میبیند. اما او فقط بخشهایی از داستان پدرش و خرس سیاه بلوچی را میداند. باید پی به این راز ببرد. بنابراین تصمیم میگیرد خرس را نجات دهد. غافل از اینکه شوهرعمهاش نقشهٔ دیگری برای خرس دارد.
خواندن کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو را به نوجوانان و جوانان ماجراجو پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تابستان من با خرس سیاه و شعر نو
یکی زوزه میکشید، ول هم نمیکرد. فکر کردم ساعت باباست. هی زنگش را عوض میکرد. چند روز قبلش بتهوون بود، چند روز قبلترش چایکوفسکی، حاال هم گرگ! تازه با صدای زنگ بیدار هم نمیشد. باید بیدارش میکردم. چشمهام را به زور باز کردم و ... از جا پریدم. هیچچیز آشنا نبود. توی اتاقی تاریک بودم با پنجرهای بلند. بوی نم و کپک و دلفین میآمد. انگار سالها بود جارو نشده. حتی صدای زوزه هم دیگر آشنا نبود. نفسم بند آمد. فکر کردم تروریستها من را دزدیدهاند و توی یک زیرزمین نمناک زندانی کردهاند و وقتی بفهمند مامان و بابام پول ندارند، قطعهقطعهام میکنند و هر تکه را یک جا میاندازند؛ توی سطل آشغال، توی جوب، جلوی سگ.
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
به نام خدا این کتاب عالی بود، در تمام مدت مطالعش و از لحظه لحظش لذت برم و لبخند زدم. داستان کتاب راجع به پسر نوجوونیه که از یه جای دور به یه جای نزدیک و آشنا اومده که ازش خاطرات مبهمی
خوبه دوست داشتم