کتاب ۱۲ نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا
معرفی کتاب ۱۲ نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا
کتاب ۱۲ نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا نوشته مصطفی صادقیان است. این کتاب را نشر میراث ماندگار منتشر کرده است.
درباره کتاب ۱۲ نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا
شبهات مربوط به وجود خدا سابقه دیرینهای دارند ولی اخیرا به جهت گسترش رسانههای جمعی ـ شیوع بیشتری پیدا کردند. از آن جایی هم که معمول مردم، دین و ایمانشان را بر اساس تقلید به دست آوردند نه بر اساس تحقیق لذا این شبهات اثرات مخربی رو برروی باورهای آنها به جا گذاشته که البته این یه زنگ خطر به حساب میآید.
البته این شبهات از آن جهت که باورهای تقلیدی مردم را سست میکند و آنها را وادار به تحقیق در مورد اعتقاداتشان میکند یک نعمت محسوب میشود، ولی مشکل کار اینجا است که خیلی از مردم در همین مرحله شنیدن شبهات متوقف میشوند و دیگر درصدد تحقیق و پرسش در مورد جوابها بر نمیآیند. در نگارش این نوشتار به بیان نکاتی پرداخته که تا حدی به صیانت بخشی از باورها و نظر نوجوانها و جوانها در نحوه مواجهه با این شبهات کمک میکند. با این امید که همه ما به دور از تعصب و غرض ورزی و با آزاد اندیشی و صبر و حوصله به تحقیق در مورد وجود خدا و سایر باورهای بنیادین بپردازیم.
خواندن کتاب ۱۲ نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به درک و شناخت خدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ۱۲ نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا
نکته سوم:
این سخن که" باور به وجود خدا نشأت گرفته از جهل انسانهای پیشین به علل و اسبابِ پدیدهها بوده و چون امروزه علل بسیاری از این پدیدهها از طریق اکتشافات علمی، روشن شده پس دیگه نیازی به اعتقاد به خدا وجود نداره" سخنی مغالطی و ادعایی بدون دلیله. نه تنها کشف قوانین جدید نافی وجود خدا نیست بل که گواه و آیه ای بر وجود او به حساب میاد، چون همانطور که گفتیم قانون یعنی نظم و نظم هم ناظم با شعور میخواد.
البته قبول داریم که گاهی برخی از نگرشهای عوامانه الهیّون ـ که همه چیز رو از زلزله و مریضی و طوفان گرفته تا حکومت فلان گروه فاسد و.. به اراده مستقیم خدا نسبت میدن ـ در شکل گیری این دست فرضیهها و شبهات، مؤثر بوده ولی بالاخره بایستی حساب عوام رو از حساب اهل دانش جدا کرد. اهل دانش تعارضی بین اعتقاد به وجود خدا و وجود علتها و معلولهای طبیعی نمیبینند.
نکته چهارم:
برخی اینطور شبهه میکنند که اگه عالم رو خدا خلق کرده پس خودش رو کی خلق کرده؟ اینها دقت نمیکنند که به لحاظ عقلی هر موجودی نیازمند به علت نیست بل که تنها موجودی نیازمند به علته که مخلوق باشه، بنابراین وقتی بواسطه محال بودن تسلسل، پذیرفتیم که خدا مخلوق چیزی نیست پس نیازمند به علت هم نخواهد بود.
ممکنه کسی بگه که "چرا در مورد عالَم، همین حرف رو نمیزنید، یعنی نمیگید که عالَم، خالق خودشه و جز خودش خالقی نداره؟" که این هم پاسخش روشنه، چون همونطور که قبلا گفتیم در واقع ما چیزی به نام عالم یا دنیا یا طبیعت نداریم، هر چه که هست یه سری ذراتِ از هم گسسته و متباینه که به مجموعه این ذراتِ مباین و متجزی میگیم عالَم یا دنیا یا طبیعت؛ خب این ذرات هم که نمیتونن خودشون رو خلق کرده باشن ـ چون معلول نیازمنده به علته و معنا نداره که یه چیزی خودشو از صحنه نیستی به ساحت هستی در بیاره ـ یا این که خودشون همینطوری گتره ای با هم هماهنگ شده باشن و این عالم باشکوه رو شکل داده باشن ـ چون این هم تخلف از اون قانون نظمیه که در موردش توضیح دادیم ـ .
میمونه یه احتمال و اونم این که کسی بگه:"اصلا اون ذرات بنیادین، ازلی اند یعنی نه کسی اونها رو خلق کرده و نه خودشون خودشونو خلق کرده اند" که پاسخ میدهیم: اولا: چطور ممکنه که این ذرات بی شعور، اینقدر منظم و هماهنگ عمل کنند وثانیا: اساسا چیزی که متجزی، متغیر و زوال پذیره نیازمند به علته و چیزی که نیازمند به علته نمیتونه بدون علتش ازلی باشه.
حجم
۵۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
حجم
۵۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه