کتاب شدنی نشدنی

شدنی نشدنی؛ دو نمایشنامهٔ کودک اثر فرشید قلی پور است که انتشارات بوی کاغذ (بوکا) آن را روانهٔ بازار کتاب کرده است.

درباره کتاب شدنی نشدنی

کتاب شدنی نشدنی شامل دو نمایشنامه است که هرکدام سعی دارند چگونه اندیشیدن را به کودکان بیاموزند. برای فرشید قلی پور، به عنوان نویسنده، این مهم است که بچه‌ها یاد بگیرند از چه زاویه‌ای به خواسته‌های خود بنگرند و چه مسیرهایی را برگزینند تا آن‌ها را به هدفشان برساند. در حقیقت او معتقد است داشتن هدف و آرزو برای همهٔ انسان‌ها امری ذاتی و طبیعی است که هر فرد، با توجه به شرایط زیستی خود، می‌کوشد تا در مسیر موفقیت و دستیابی به خواسته‌هایش باشد، پس چه بهتر که این سیاق اندیشه‌ورزی را از کودکی بیاموزد. بر این اساس، تلاش نگارنده مبتنی بر تقویت خودباوری توسط خودِ بچه‌هاست و اینکه بیاموزند برای موفق بودن و پیشرفت در کارهایشان، همواره باید به دنبال راه‌های درست و شیوه‌های مبتنی بر اندیشه باشند. بنابراین، می‌توان کتاب شدنی نشدنی او را تماماً ذیل همین هدف قرار داد.

در نمایشنامهٔ اول، افسانه‌ی شهر عددها، مسیر قصه به سویی می‌رود تا بچه‌ها آگاهی بیشتری نسبت به پیرامون خود بیابند و با چشمانی باز و تمرکزی بالا با رویدادهایی که در مسیر زندگی‌شان رخ می‌دهد روبه‌رو شوند. همچنین در نمایشنامهٔ دوم، آرزوهای مورچگانه، قصه به دنبال برآورده‌شدن آرزویی است که شاید در برخورد ابتدایی جنبهٔ بروز و اجرایی نداشته باشد. اما با کمی درنگ و اندیشه و نیز قرارگرفتن در مسیر و موقعیتی به‌هنگام، می‌شود به تحققش امیدوار بود.

خواندن کتاب شدنی نشدنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب شدنی نشدنی را به تمام کودکان و نوجوانان و همچنین معلمان و کسانی که با کودکان و نوجوانان کار می‌کنند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شدنی نشدنی

مورچه ۱: چی شد مورچه کوچیکه؟ چرا آه می‌کشی؟

مورچه کوچیکه: هیچی. همین‌طوری.

مورچه ۲: مامانم می‌گه هیچکی همین‌طوری آه نمی‌کشه. وقتی کسی دلش گرفته باشه آه می‌کشه.

مورچه ۳: مگه تو دلت گرفته مورچه کوچیکه؟

مورچه کوچیکه: نمی‌دونم شاید.

مورچه ۱: خب ما که تا الان داشتیم شعر می‌خوندیم و بازی می‌کردیم.

مورچه کوچیکه: آره می‌دونم ولی... .

مورچه ۲: ولی چی؟ بگو.

مورچه کوچیکه: ببینید بچه‌ها. به آسمون نگاه کنید. ببینید چقدر آبی و صاف و خوشگله.

مورچه‌ها همگی به آسمان نگاه می‌کنند.

مورچه کوچیکه: ولی چه فایده؟! ما که نمی‌تونیم پرواز کنیم و بریم اون بالا.

مورچه ۳: خب نتونیم. عوضش از همین‌جا تماشا می‌کنیم.