دانلود و خرید کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم سعید تشکری
تصویر جلد کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم

کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم

نویسنده:سعید تشکری
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم

کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم مجموعه نمایشنامه‌هایی کوتاه از سعید تشکری، نویسنده معاصر است که در انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم

من و تو و... بَستور!، آینه آورده‌ام ای روشنی!، زندگی جای دیگری است...، رؤیای سالینجر!، من سقراط مجروح را دوست دارم! و یک گفتار عناوین نمایشنامه‌های این کتاب‌اند.

سعید تشکری در این کتاب گوشه‌ای از مهم‌ترین دغدغه‌ها و نوع نگاهش به سوژه‌ها را برای روایت در قالب نمایشنامه ریخته و در پیشگاه مخاطب قرار داده است.

در نمایشنامه من و تو، دقیقی و فردوسی دو شاعر خراسانی با هم روبه‌رو می‌شوند و به نزاع می پردازند و در این میان برخی از شخصیت‌های تاریخی هم و برخی از شخصیت‌های خیالی معاصر هم وارد داستان می‌شوند. موضوع بحث هم زبان فارسی است.

آئینه آورده‌ام ای روشنی نوعی نمایشنامه برای آفرینش یک اثر نمایشی صورت‌خوانی است که از ساختارهای نمایشی قدیم  ایران به شمار می‌رود. شخصیت‌هایی مثل تلخک، خنیاگر، سلطان و وزیر در این فضا با هم مشاجره می‌کنند.

زندگی جای دیگری است متمرکز بر ارتباط انسان و خدا است که دو افسر نظامی آمریکایی در برخوردشان با یک دانشجوی ایرانی ان را روایت می‌کنند.

رویای سالینجر بر اساس داستان فکاهی است که در نیویورک رخ می‌دهد. مردی فقیر با جی دی سالینجر دیدار می‌کند.

من سقراط مجروح را دوست دارم اقتباسی از اثر برتوات برشت با نام سقراط مجروح است که در آن مهم‌تریم مسائل زندگی از نگاه سقراط روایت می‌شوند.

 بخش آخر از این کتاب هم مقاله‌ای از نویسنده است با نام اقتباس اندیشه که در آن به موضوع چیستی و چگونگی اقتباس از اندیشه حاکم بر یک نویسنده و دراماتورژ و یا متن نمایش پرداخته است.

 خواندن کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 دوست‌داران ادبیات نمایشی و نمایشنامه مخاطبان این کتاب‌اند.

درباره سعید تشکری

سعید تشکری متولد ۱۳۴۲، نویسنده، کارگردان رمان‌نویس قوچانی است. او نویسنده و کارگردان و دانش‌آموخته ادبیات نمایشی و همچنین عضو کانون ملی منتقدان تئاتر و عضو بین‌المللی کانون جهانی تئاتر ITCA است.

تشکری ادبیات نمایشی، داستان‌نویسی و رمان‌نویس تدریس می‌کند. چاپ مقالات در مطبوعات تخصصی ادبیات و هنر، چاپ آثار در حوزه رمان -ادبیات نمایشی،  ساخت فیلم و نگارش سریال‌های تلویزیونی و نمایشنامه‌های رادیویی از تاکنون بیش از ۴۰ کتاب از تشکری به چاپ رسیده است.

 بخشی از کتاب من سقراط مجروح را دوست دارم

می‌بینیم:

در نزدیک: یک کافه ساحلی با صندلی‌های اسپرت و نقره‌ای

یک تختِ تاشو

در دور: دیوارهای نقره‌ای- تودرتو و- در هم و نئون

چون خطوط گرافیکی را می‌ماند

که حجم یافته است.

صندلی‌ها و تخت-

قابلیت تغییر، به صورت سیال و شناور را دارد.

و هر صحنه، در جایی و به شکلی، تغییر مکان می‌دهد.

جابه‌جایی‌ها در طول بازی آدم‌ها، بدون قطع و به صورت نامحسوس و شناور تغییر وضعیت خواهد داد.

خطوط گرافیکی نقره‌ای دیوارها، قابلیت رنگ آمیزی در بزنگاه‌های نمایشنامه را به عهده خواهد داشت.

اشیای کاربردی: توپ بسکتبال

دوچرخه

چند هدلامپ می‌باشند.

که همه، از همان شیوه صندلی‌ها و خطوط گرافیکی دیوارها، کاربردی چند منظوره خواهند داشت!

رادیو

/صدایی را از رادیو محلی شهر فُرت‌سیل- ایالت اوکلاهاما می‌شنویم./

مری: صدای من رو از برنامه جهش به سوی ایمان، شهر فرت‌سیل از ایالت اوکلاهاما می‌شنوید. با من، مری، مثل هر یکشنبه، می‌خوام بهتون بگم، هرگز توجیه نکن. هرگز نگو کاشکی می‌تونستم این‌طوری نباشم، اون‌طوری باشم. ببین شانس توی ایمان جایی نداره. شانس در انجام خواست خداوند هم، اصلاً جایی نداره. دعا معناش اینه که بدونیم اون طرف تنهایی‌های ما، همیشه خداوند منتظرمونه.

/نور گردان در فضا می‌چرخد./

/علی سوار بر دوچرخه می‌چرخد.

ما تنها چرخ‌های دوچرخه را می‌بینیم.

صدای علی را در حالی که هواپیمایی بر زمین می‌نشیند، می‌شنویم./

علی: وقتی اومدم توی شهر فرت سیل، در ایالت اوکلاهاما، نه تو رو می‌شناختم و نه توماس رو. اما به خودم گفتم، علی اینجا همون جائیه که باید به خودت، به همه اون چیزهایی که معتقدی، درس پس بدی. سخته. ولی باید ثابت کنی. نباید یادت بره که از کجا اومدی! باید همون‌قدر که درس‌های سخت آموزش بالستیک رو یاد می‌گیری و امتحان می‌دی، به خودت و اعتقادت هم درس پس بدی و قبول بشی!

/نور گردان در فضا می‌چرخد./

بازجویی

/یک توپ که بیشتر نشانه است تا معنای واقعی یک توپ،

به زمین کوبیده می‌شود.

توماس در طول گفتگو با جرالد

از توپ به عنوان یک نشانه برای بازجویی از جرالد استفاده می‌کند./

توماس: فکر می‌کنم یکی جای من رو توی زندگی تو پُر کرده و کاری کرده تا تو دیگه مثل قدیم نباشی. حتماً می‌خوای بگی خوبه یا بد توماس؟ خوب یا بد رو، نمی‌دونم جرالد. ولی خودت می‌دونی، قبلاً این‌جوری نبودی! تو حالا اسراری داری که من دیگه اونها رو نمی‌دونم. می‌خوام یادت بیارم. ما، توی گذشته باهم زندگی کردیم. یک وقتی، دوست همدیگه بودیم. من حتی داروهایی که تو مصرف می‌کردی رو می‌دونستم چیه! 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۰۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۵۰۰
۱۲,۱۵۰
۷۰%
تومان