کتاب جامعه شناسی خودمانی پلاس؛ نه! واقعا چرا درمانده ایم؟
معرفی کتاب جامعه شناسی خودمانی پلاس؛ نه! واقعا چرا درمانده ایم؟
کتاب جامعهشناسی خودمانی پلاس؛ نه! واقعاً چرا درماندهایم؟ نوشته خدیجه بزرگی (قاصدک) در انتشارات متخصصان به چاپ رسیده است. در این کتاب با کلماتی ساده و روان، معضلات فردی انسان که منجر به بروز مشکل در جامعه میشود را بررسی میکند. قبل از بیان هر مطلبی لازم است به این نکته اشاره شود انسانها مجموعهای از صفات مثبت و منفی هستند مضافاً که انسان ذاتاً خوب است و در طلب خیر است بنابراین در بیان صفات منفی و هنگامی که صفات منفی شخصی را میبینیم قبل از اینکه او را بهعنوان یک فرد بد قلمداد کنیم بایستی بپذیریم که او تعمداً نمیخواهد چنین باشد گاهی علتی زمینهای او را به این جهت کشانده است پس باید قبل از اینکه او را متهم کنیم و سرزنش کنیم، ریشهٔ این مشکل را باید دریابیم. ازآنجاییکه ذات هر انسانی بهدنبال خیر و نیکی و خوبی است و انسان، آگاهانه و ناآگاهانه برای آن چیزی که در ذات خودش هست میجنگد به این ترتیب میپذیریم که انسانها عمداً بهدنبال ایجاد مشکل برای خود و جامعه نیستند و علت این رفتار افراد ریشه در برخی از مشکلات دارد که پیدا کردن ریشه آن و حل آن میتواند ما را امیدوار به درمان دردهای اجتماعی کند.
درباره کتاب جامعه شناسی خودمانی پلاس؛ نه! واقعاً چرا درمانده ایم؟
امروزه بسیار میبینیم که مردم در هر شأن و سمت و با هر سطح تحصیلی و هر موقعیتی راجع به مسائل مختلف و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد صحبت میکنند با وجود اینکه، این صحبتها درمورد مسائل و مشکلات جامعه، هم از سوی افراد متخصص و هم از سوی افرادی غیرمتخصص، صورت میگیرد و کما اینکه میتواند برخی درست و برخی نادرست باشد و حتی از بعد حساسیت اجتماعی هم اهمیت دارد و بایستی افراد نسبت به مشکلات اجتماعی توجه نمایند و بیتفاوت از کنار آن عبور نکنند اما به هر روی، مهارت خاص خودش را نیاز دارد، بین گلایه و شکایت کردن با طرح مسئله تفاوت وجود دارد و معمولاً بیشتر گلایه و شکایت میکنیم تا طرح مسئله و حل مسئله! اینکه علت گله و شکایت یا غرزدن، عدم کنترل یا احساس عدم کنترل نسبت به موقعیت است، اما در خوشبینانهترین حالت، انتقادکنندگی ما نسبت به مسائل مختلف نشانهٔ حسننیت است که در تلاش برای ساختن دنیای بهتر برای خود و برای جامعه خویش هستیم اما ظاهراً راه درست برای انجام این کار را پیدا نمیکنیم و با وجود مطرحشدن بسیاری از مسائل و مشکلات در جامعه، کمتر کسی به راهکار و راهحل میپردازد و بهجای ریشهیابی مسائل و مشکلات، به توصیف مسائل میپردازند در حقیقت موضوع اصلی پرداختن به علل مشکل و ریشهیابی مشکل است، دانستن اینکه مشکلی است لازم است اما کافی نیست.
در این نوشتار مخاطبین را با نزدیکترین دوست خود آشنا میشوند اساساً خودشناسی کار مشکل هست چراکه زمانی میتوانیم خودمان را بهتر میشناسیم که کسی از بیرون به ما نگاه کند و نقاط ضعف و قوت ما را هم ببینند گاهی اینقدر ما به خودمان نزدیک هستیم و رفتارهایمان برای ما عادی و قابلقبول هست که آگاهی از نقاط ضعف و مثبتمان مشکل است برای همین خودشناسی سخت است گاهی با دیدن و با شناخت کسانی که دوستان صمیمی ما محسوب میشوند بهتر میتوانیم خودمان را بشناسیم در حقیقت دوستان آینه دوستان هستند و با دیدن آنها، از بیرون خودمان را میبینیم چون دوستان ما کسانی هستند که ما انتخاب کردی و ما کسانی را انتخاب میکنیم که با ما وجه اشتراک دارند بهاینترتیب دوستان ما آینه ما هستند و ما را به ما نشان خواهند داد.
کتاب جامعه شناسی خودمانی پلاس؛ نه! واقعاً چرا درمانده ایم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که به خودشناسی علاقه دارند و میخواهند این خودشناسی را در سطح روابط اجتماعی هم دنبال کنند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جامعه شناسی خودمانی پلاس؛ نه! واقعاً چرا درمانده ایم؟
اما بپردازیم به اینکه چرا ما کتاب نمیخوانیم:
هرچند افراد به دلایل مختلف و انگیزههای مختلف ممکن است کتاب بخوانند و ضمن احترام به هر فرد و انگیزهی او، انگیزه کلی ما برای کتاب خواندن این است که ما کتاب میخوانیم چون سؤالی داریم یعنی اینکه نیازی وجود دارد که با کتاب خواندن رفع میگردد در واقع کتاب نمیخوانیم چون سؤالی نداریم یا نیازی نداریم یا اگر نیازی داریم کتاب را مرجع مناسبی برای رفع نیاز نمیدانیم اما اینکه سؤالی نداریم (منظور از سؤال دغدغهای یا کنجکاوی برای حقیقتجویی در ما وجود ندارد).
اساساً کتاب خواندن و علاقه به کتابخوانی امری توصیهای نیست که افراد با دانستن اینکه کتابخوانی فرهنگ خوبی است بتوانند یا بخواهند کتاب بخوانند بلکه ضرورت آن برای افراد محرز باید باشد و نیازی باشد که با کتاب خواندن مرتفع میگردد اینکه چرا ما سؤالی نداریم به چند دلیل امکان دارد:
اول اینکه ما سؤالی نداریم چون قبلاً به سؤالات ما پاسخ داده شده است و نوعی راحتطلبی یا رفاه در زندگی ما است که نیازی نیست که بهدنبال آن در تکاپو برای خواندن کتاب باشیم و دوم اینکه سؤالی است و نیازی هم هست، کتابخوانی را راه موردنظر در ترفیع نیازهایمان نمیدانیم.
سوم اینکه روش تربیت ما گونهای نبوده است که در ما سؤال ایجاد کند که فرهنگ جستجوگری و کتابخوانی ایجاد گردد وقتی در مدارس بهراحتی به همه سؤالات پاسخ داده میشود و دانشآموز یک مرجع بهعنوان کتاب درسی دارد، در حقیقت ضرورتی نمیبیند که بهدنبال کتاب دیگری باشد گاهی در تربیت از حداقل توان ذهنی یک انسان بهکار گرفته میشود چرا در مدرسه به تاریخ علاقه نداشتیم؟ چون روش ارائه درس تاریخ در ما سؤال ایجاد نمیکرد اینکه شما متنی را بخوانید و باید حفظ کنید و امتحان بدهید بسیار کسالتآور است در حالی که بهجای این روش به چالش کشیدن دانشآموزان خیلی میتوانست این درسها را جذاب نماید. در حالی که در تاریخ طرح سؤال نداشتیم سؤال با جواب حاضر و آماده بود اینکه دلایل شکست فلان کشور چه بود و جواب هم در کتاب بود و کافی بود که فقط توان ذهنی داشته باشیم که آن را حفظ کنیم. در حالی که طرح سؤال بدون جواب اهمیت بسزایی دارد اینکه بهنظر شما چرا فلان کشور شکست خورد؟ شما بودید در فلان تاریخ چه تصمیمی میگرفتید؟ و... چالش ذهنی یک نیاز برای انسانها است بهدلیل اینکه نیاز به حرکت و رشد یک نیاز طبیعی در انسانها است و انسانها برای حرکت نیاز به انگیزه دارند و چالشها به ایجاد انگیزه برای حرکت و رشد، کمک میکنند.
حجم
۹۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۹۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ۴۹۳ از کتابخانه همگانی (بینهایت)، به نظرم همان کتابِ اصلی، جامعه شناسی خودمانی نوشته آقای حسن نراقی، را بخوانید، حق مطلب ادا می شود و دیگر نیازی به توضیح دادن آن مطالب نیست ولی نویسنده این کتاب هم زحمت کشیده