کتاب روانشناسی رنگ ها
معرفی کتاب روانشناسی رنگ ها
کتاب روانشناسی رنگ ها نوشته حمیدرضا زارعی و میثم سعیدی و مجتبی قاسمی است. این کتاب را انتشارات آفتاب گیتی منتشر کرده است.
درباره کتاب روانشناسی رنگ ها
بدون شک تمامى رنگها وجودشان براى ادامه حیات لازم و ضرورى است و هر کدام نیز اثر خاصى دارند و نقش ويژهاى را ايفا مىکنند به گونهاى که تصور طبیعت منهاى آنها مشکل و يا غیرممکن است. بدون گزافه بايد اذعان کرد و پذيرفت که روان آدمى به اندازهاى که در برابر رنگها قرار مىگیرد و با آنها مواجه است، با چیز ديگرى ارتباط ندارد و از اين رو چیز ديگرى به اين اندازه او را متأثر نمىسازد و به اسارت در نمىآورد. جرانت آلن میگويد: قوهاى بزرگتر يا بیشتر و گوناگونتر از رنگ در زندگى ما اثر ندارد. اثر احساس رنگها تا حدى است که مىتوانند محیط را شاد يا حزنآور، سبک يا سنگین، گرم يا سرد جلوه دهند و در انسان احساس خوشحالى يا غم، قوت يا ضعف، اضطراب يا سکون و جز آن ايجاد کنند.
تا آن جا که تاريخ به ياد دارد، همیشه انسان به رنگ و آثار آن توجه داشته و از فرايندهايش در گذران زندگى، خاصه در پوششها و خوراکىها بهره گرفته است. ديگر موجودات نیز هر يک به فراخور وسعت و گستره وجودى خود، متأثر از رنگها و آثار آنها هستند و در ادامه حیات خويش بدان وابستهاند. به دلیل نقش ضرورى و اهمیت غیرقابل انکارى که رنگها در چرخه حیات، به ويژه حیات انسانى ايفا مىکنند، خداوند رحمان در آياتى چند از اين عنصر حیاتى ياد کرده و به برخى از آثار آن اشاره فرموده است. نویسندگان در اين پژوهش، علاوه بر آيات از روايات و آراء فقها و گفتههاى روانشناسان و متخصصان علوم تجربى نیز در مورد پوششهاى رنگى سود جستهاند. و پیش از ورود به اصل بحث درباره مفهوم رنگ و تفاوت آن با نور مطالبى ارائه میکنند.
خواندن کتاب روانشناسی رنگ ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند راز و رمز رنگها را یاد بگیرند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روانشناسی رنگ ها
ملاصدرا در توضیح مطلب فوق گويد: زيرا مفهوم نور به وجود خاصى که عارض برخى از اجسام مىشود، باز مىگردد و ظلمت يعنى عدم آن وجود خاص؛ و سايه يعنى عدم فىالجمله آن وجود خاص. رنگ، ترکیبى است با صورتهاى مختلف میان حامل اين وجود نورى و حامل عدم آن.
وى در ادامه با اشاره به ضعف سخن کسانى که رنگها را زايد بر مراتب ترکیب نورها مىدانند، نتیجه گرفته که هم صحیح است بپذيريم نور، ظهور رنگ است و هم صحیح است بگويیم نور، رنگ نیست. زيرا از آن جهت که نور است، مختلف نیست و ترکیب با عدم يا ظلمت در آن راه ندارد، به خلاف رنگها که مختلفاند.
نتیجهاى که به طور خلاصه از سخن اين حکیم و عارف گرانقدر مىتوان گرفت اين است که نور و رنگ دو مفهوم متغايرند ولى مصداقاً يکى هستند. بنابراين تفکیک دقیقى از آنها در جهان خارج نمىتوان ارائه کرد. فیزيکدانها و دانشمندان علوم تجربى نیز تفکیک روشنى از آنها به دست ندادهاند و به ناچار در تعريف هر يک از آنها از ديگرى استمداد جستهاند و به اصطلاح دچار دور شده و در تعیین مصاديق نور و رنگ هم به اشتباه رفته و در مواردى بر هر دو عنوان رنگ را اطلاق کردهاند. به نظر مىرسد که تسامح صورت گرفته ـ به طور آگاهانه يا ناخود آگاه ـ به سبب همان مطلبى است که ملاصدرا گفته که نور و رنگ در هر شىء بالذات يکى است ولى به اعتبار، متفاوت.
شهید پاکنژاد ضمن بحث از رنگ سفید گفته است:
«قرآن هم اولین اشعههاى ارسالى از طرف خورشید را به رنگ سفید معرفى فرموده: (کلوا واشربوا حتى يتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود)»
وى در ادامه مطلب، طى نتیجهاى که از کاربرد رنگهاى سفید در قرآن گرفته، میگويد: «به طورى که ملاحظه فرموديد، بسط دانه رنگ سفید از ظاهر جماد هست تا رخساره بهشتیان »
برخى از محققان در توضیح رنگهاى اصلى و منشأ نور سفید گفتهاند: »رنگهاى اصلى ... هفت رنگ است ... نیوتن ... نخستین بار حدس زد که بايد نور سفید مجموعه اين رنگها باشد ... و ثابت کرد مجموعه اين رنگها با هم، اثر نور سفید بر چشم مىگذارند.
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
نظرات کاربران
اصلا کتاب خوبی نیست