کتاب هیجانت را باهوش کن

هیجانت را باهوش کن؛ با تاکید بر رشد خودکارآمدی نوشته معصومه تشکری آبکناری و لیلا ترابی است که در انتشارات راز نهان به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب هیجانت را باهوش کن؛ با تاکید بر رشد خودکارآمدی

امروزه علم، به قدرت و نفوذ هیجآن‌های ذهنی انسان پی برده و در حال کشف و تبیین جایگاه هیجآن‌ها و احساس‌ها در فعالیت‌ها، رفتارها، حرکت ها و شخصیت انسانی است. در حوزه ی مطالعه‌های هوش نیز سیر مطالعه ها از هوش منطقی (که بر پایه شناخت استوار است) به سمت هوش هیجانی حرکت می‌کند. هوش هیجانی سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجآن‌ها و احساس ها در توانمندی های انسانی دارد. بسیاری، از نویسندگان راجع به توانایی‌های بالقوه هوش هیجانی و آثار آن بر زندگی عادی و روزمره انسان قلم فرسایی کرده اند، که به هرحال این بحث‌ها باعث شده این باور قدیمی که ماهیت انسان را در تعارض مداوم بین قلب و مغز می‌داند، به چالش کشیده شود و در مورد درستی آن ابهام به وجود آید. افزون براین سبب شده تا مردم به این باور برساند که هوش هیجانی می‌تواند باعث افزایش میزان سلامتی، رفاه و آسایش عمومی، ثروت، موفقیت، عشق و شادی در فرد شود و کلید موفقیت و اثربخشی در بسیاری از امور گروهی و سازمانی همانند مدیریت اثربخش‌تر، ایجاد روحیه ی کارآفرینانه و افزایش انگیزه های کاری، هوش هیجانی است؛ اما به دلیل نوظهور بودن مباحث مرتبط با هوش هیجانی در مورد این ادعاها لازم است تا ارزیابی‌های دقیق و علمی انجام شود تا درستی و نادرستی آن‌ها مشخص شود. تعامل بین هوش و هیجان منجر به هوش هیجانی می‌شود؛ اما بر خلاف هوش عقلانی که نزدیک یک قرن است درباره آن تحقیقات زیادی صورت گرفته است، هوش هیجانی مقوله ای جدید است که هم اکنون نزد محققان اهمیت ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است. 

کتاب پیش روی، اثری است که بصورت سهل و روان و با رویکردی کاملاً کاربردی و با شرح جزئیات کامل به بررسی موضوعات هوش هیجانی و خودکارآمدی می‌پردازد. 

 خواندن کتاب هیجانت را باهوش کن؛ با تاکید بر رشد خودکارآمدی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های روان‌شناسی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب هیجانت را باهوش کن؛ با تاکید بر رشد خودکارآمدی

صاحب‌نظران و پژوهشگرانی که به بررسی و مطالعه علمی هوش هیجانی می‌پردازند معتقدند که هوش هیجانی می‌تواند کاربردها و تاثیرات مهمی بر فعالیت‌های گوناگون آدمی چون رهبری و هدایت دیگران، توسعه حرفه‌ای یا شغلی، زندگی شغلی، زندگی خانوادگی و زناشویی، تعلیم و تربیت، سلامت و بهزیستی روانی داشته باشد. از هوش هیجانی نباید به‌عنوان یک رقیب یا جانشین برای «توانایی‌ها»، «دانش و آگاهی» و «مهارت‌های شغلی» نام برد. فرض می‌شود که هوش هیجانی می‌تواند سبب بهبود و اصلاح فعالیت‌های حرفه‌ای، موقعیت‌های شغلی و کسب مهارت‌های لازم و مطلوب گردد. هر چند سال ها قبل، صحبت از هوش شناختی و چگونگی سنجش آن مورد توجه اکثر متخصصین در جهان محسوب می گردید؛ اما در دهه کنونی در تمامی محیط‌های کاری علی‌الخصوص سازمآن‌های آموزشی، هوش عاطفی بعنوان پارادایم فکری اکثر متخصصین منابع انسانی گردیده است؛ بطوری که اظهار موفقیت‌های افراد در شغلشان، بیشتر از بهره هوشی، به هوش هیجانی آن‌ها وابسته است (گلمن، ۱۹۹۷).

درباره «هوش هیجانی» و سازه اندازه‌گیری آن (هوشبهر هیجانی) زیاد نوشته می‌شود. هر چند واژه EQ برای هوش هیجانی بصورت عام مصطلح گردیده اما هوش هیجانی در واقع ترجمه کلمه (Emotional Intelligence) یا مختصرا (EI) می‌باشد.

مفهوم «هوش هیجانی» که عمرش به بیش از دو دهه نمی‌رسد، بر پایه دو مفهوم «هوش» و «هیجان» و ارتباط آن دو بنا شده است. برخی از روان شناسان هم انواع هوش را شناسایی و در سه گروه اصلی، طبقه بندی کرده‌اند:

۱. هوش انتزاعی: توانایی ادراک و به کارگیری ماهرانه نمادهای ریاضی و کلامی.

۲. هوش عینی: توانایی ادراک و برخورد ماهرانه با موضوعات.

۳. هوش اجتماعی: توانایی ادراک و ارتباط با مردم.