دانلود و خرید کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر محمدحسین امامی
تصویر جلد کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر

کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر

ویراستار:محمد کمال
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر

کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر اثری از محمدحسین امامی با ویراستاری محمد کمال است که در انتشارات سیمای فلق به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر

این کتاب یک رمان اعتقادی است که داستان جذاب و چالشی مناظره یک پزشک و یک روحانی را درباره دین روایت می‌کند.

کتاب حاضر به صورت گفتگویی دو جانبه و با مایه داستانی به نگارش در آمده است اما در حقیقت در مباحث مطرح شده به بررسی و تبیین عقاید موجود در جامعه می‌پردازد است و در راستای آگاهی بخشی و روشنگری عمل می‌کند.

بی شک می‌توان گفت این عقاید و ایدئولوژِی انسان‌هاست که به صورت عمل و اجرا در می‌آید، یعنی رفتار، گفتار و کردار انسان‌ها تابعی از اعتقادات و ارزش‌های آنان است و به قول معروف: از کوزه همان برون تراود که در اوست.

 خواندن کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های اخلاقی و مذهبی مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب از شهر پزشکان تا پزشکان شهر

گفت: چطور؟

گفتم: اصل مطلب همین جاست، خوب دقّت کن، سؤالی دارم، مسافرت که می روی از نقطه مبدأ تا مقصد، چطور تشخیص می دهی که از کدام مسیر یا جاده بروی؟ یک بار هم که در طول مسیر اشتباه بروی مثلاً به جای اینکه به سمت راست بروی، به جاده سمت چپ حرکت کنی خب معلوم است به مقصد مورد نظر نمی رسی، یعنی در یک مسیر دو راهی یا چند راهی، جاده اشتباه را انتخاب کرده ای که نهایتاً مقصد مورد نظر شما نبوده است.

تا به اینجا رسیدیم، هنوز حرف من تمام نشده آقای دکتر بلافاصله...

گفت: اینکه غصه ای ندارد پس تابلو های کنار جاده را برای چه گذاشتند؟! برای همین که مسیر را به مسافر نشان دهد، تازه جهت را هم با فلش جهت نما مشخص کرده اند که تهران این طرف می رود، اصفهان آن طرف، تازه نقشه هم هست، انسان می تواند یک نقشه از مسیری که می رود تهیه کند یا GPRS که روی موبایل ها هست و ...

گفتم: بارک الله، درسته.

گفت: البتّه من الآن می خواستم بروم، دیگر هیچ احتیاجی به این ها نیست، میروم فرودگاه بلیط را می دهم، سوار هواپیما می شوم، دیگر حرص ندارد، بعد ساعاتی من را در فرودگاه فرانکفورت یا برلین پیاده می کند و من به مقصد رسیده ام.

گفتم: نشد، شما فکر می کنی سوار هواپیما می شوی نقشه، RSGP و جهت نما و تابلوی راهنما احتیاج نیست؟

گفت: چرا هست! پس خلبان چه کاره است؟! ما را می برد مثل راننده ماشین!! خود خلبان با برج کنترل مسیرها را هماهنگ می کند.

گفتم: می دانم پس قبول دارید چه هواپیما، چه اتومبیل، چه کشتی، چه قطار، همه و همه نیاز به راهنما یا تابلوی راهنما، نقشه، GPRS و ... دارند، درست است؟

گفت: بله این که معلوم است ولی این چه ربطی به بحث ما که اسلام باشد، دارد؟

گفتم: آهان، این مطالب و سؤالات که رد و بدل شد، مقدّمه ای بود تا که به اصل بحث برسیم.

گفت: ولی ربطش برای من مشخّص نشد؟ این بحث ها چطور مشخّص می کند که اسلام خوب است؟ کارآمد است؟

گفتم: اندکی صبر، می گویم. ببین ما تا اینجا برای سفر رفتن شما از عقل خودمان کمک گرفتیم که چه چیزهایی احتیاج است، آن هم برای اینکه صحیح و سالم به مقصد برسی و غیر از این باشد به مکان مورد نظر نمی رسی. حالا دقت کن، برای رفتن به یک مکان دیگر که اصطلاحاً ما مسافرت می گوییم، ما نیاز به ابزار یا اشخاص مختلف داریم، بله یا ما خودمان، یا به قول شما، آژانس مسافرتی به علاوه خلبان، راننده، برج کنترل، راهنما و ... همه و همه کمک می کنند تا ما گمراه نشویم؛ مسیر یا جاده درست را پیدا کنیم، نهایتاً در یک کلام به مقصد برسیم. حالا این سفر دنیایی را انطباق می دهیم با سفر از این جهان به جهان دیگر.

احساس کردم که دکتر می خواهد سؤالی بپرسد؛ لذا پیش دستی کردم و

گفتم: خواهشاً سؤالی به ذهنت رسید یادداشت کن تا من حرف هایم را بزنم بعد که تمام شد در خدمت شما هستم البتّه شاید در ضمن صحبت، سؤال هایت مرتفع شود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲ صفحه

حجم

۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۲ صفحه

قیمت:
۶,۰۰۰
تومان