کتاب نقد فیدوس
معرفی کتاب نقد فیدوس
کتاب نقد فیدوس نوشته دریا لیراوی گرداوری کرده است. کتاب نقد فیدوس مجموعهای از نقدهای منتشر شده درباره مجموعه شعر فیدوس است. کتاب فیدوس را دریا لیراوی نوشته است.
درباره کتاب نقد فیدوس
دریا لیراوی شاعری موجز گوی و توانا است که مجموعه شعرش را با نام فیدوس منتشر کرده است. فیدوس در مجموعه شعر دریا لیراوی بیش از آنکه ابزار موسیقی و وسیله انتقال آب باشد، یک نشانه زبانی است؛ نشانهای که از راه دال به سمت مدلولهای مشخصی در حرکت است و دلالتهای خاص خود را برمیانگیزد. قرارداد ذهنی زبانی لیراوی با فیدوس مبتنی بر دلالتهای تصریحی و گاه تلویحیاند؛ او فیدوس را به عنوان یک نشانه زبانی در کلیت شعرهای این کتاب به کار میگیرد و آن را از یک نشانه صرفا زبانی به یک ارزش ادبی تبدیل میکند و در یک ساختار بزرگتر قرار میدهد و در پیوندی خلاق با سایر عناصر درون متنی که عمدتا رهیافتهایی اجتماعی دارند، به وضعیت و موقعیتی جدید میرساند. در این مجموعه، فیدوس فراتر از یک وسیله خبررسان و موسیقیایی، به نشانهای تبدیل شده که حاوی ارزشهای معناشناختی و دلالتهای تازه است؛ این دلالتها که با خود زیباییشناسی خاصی را وارد این مجموعه کرده بیش از هر چیز نتیجه قرادادهای تلویحی لیراوی با نشانههای تصویرساز است. در این کتاب اشعار دریا لیراوی و کاربرد این نشانهها به شکل دقیق و جامع بررسی میشود.
خواندن کتاب نقد فیدوس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نقد فیدوس
یکی از مهمترین مولفه های حجم، ورود «فقط » نام اشیاء به شعر و جاگذاشتن شیئیت آن است. رویایی میگوید: دالها برای ورود به شعر حجم باید مدلول را کنار بگذارند. این دالهای بیمدلول در شعر حجم، از طریق ارتباطات نوینی که شاعر میآفریند، واژههای دیگری میشوند که مدلولی خارج از شعر ندارند. اکنون ببینیم در این شعر که فاقد تشبیهات و اضافات تصویری است «جاماندن شیئیت» اتفاق افتاده است یا خیر. واژه «لیوان» خاصیت پر و خالی بودن خود را به شعر آورده است و بنابراین شیئیتاش عوض نشده، اما «بوسه » با جدا شدن از لب و کنار گذاشتن لبِ «آن دیگری» و افتادن در لیوان، عماً شیئیت بوسه بودنش را از دست داده و به یک واژه بیمدلول تبدیل شده است. پس بوسه از بوسهگیاش فقط اسمش را به شعر آورده است، اما ارتباط ضمنی بوسه با «خواسته» از عشق و کششی است که باعث و بانی بوسه است. بدون خواستن و عشق، عمل بوسیدن نامحتمل است. ورود «خواسته» به لیوان، علاوه بر اینکه ویژگی مفهومیاش را از آن گرفته و به جایش صفت «چیز» به آن داده، باعث شده تا لیوان نیز از شیئیت خود تهی شود؛ یا حداقل از نظر حمل محتوا، شیئیت خود را تغییر دهد و به جای مایعات، بوسه و خواسته در خود جای دهد. اما این سه کلمه ی تغییر یافته لیوان، بوسه و خواسته از طریق یک میانجی تغییر نیافته به این معنای جدید در شعر دست یافتهاند؛ آن میانجی، واژه «طعم» است. طعم از یک سو با بوسه به طور مستقیم مرتبط است؛ زیرا لبها طعم و مزه دارند و از طرف دیگر ارتباط لب با لیوان را به ویژگی پذیرفتنی این رابطه تبدیل میکند. از سوی دیگر، خواستهها هم بنا به اصطلاح پذیرفته شده، دارای طعم هستند؛ ما معمولاً طعم خواستههایمان را میچشیم یا نمیچشیم. پس میبینیم که طبق فرمول شعر حجم، سه دالِ مدلول ازدست داده (لیوان، بوسه و خواسته) از طریق یک میانجی (که همان طعم است) به دالهای جدید تبدیل شدهاند که در عین حفظ ظاهر واژهای خود، صفات جدیدی را کسب کردهاند.
حجم
۴۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
حجم
۴۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه