کتاب آب و آینه
معرفی کتاب آب و آینه
کتاب الکترونیکی «آب و آینه» نوشتهٔ لیدا آقاجانی در نشر زرین اندیشمند چاپ شده است. این کتاب که درونمایهای عاشقانه دارد سرشار از نمادهای گوناگون است. در کتاب آب و آینه داستان زنی از جنس آب روایت میشود که پا در راهی پر نشیب و فراز میگذارد.
درباره کتاب آب و آینه
آب و آینه داستانی تخیلی، برگرفته از نمادهای ایرانی است. داستان زنی از جنس آب که از بستر رود برمی خیزد و به دنبال یافتن تکه آینه ای سفر ادیسه وار خویش را آغاز می کند. او در این سیر و سیاحت با عشق آشنا میشود. نخست آن را در اطراف خویش میجوید. سپس تسلیم عشق صوری می شود. اما در نهایت آن را در هستی زلالش مییابد. و خویشتن را رها از هر آن چه در این سفر با آن رویارو شد، میکند.
کتاب آب و آینه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به داستانهای کوتاه نمادین پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آب و آینه
در بالای تپه همه چیز را غریب یافت. نمیدانست چه هست و از کجا آمده. غمگین سر در گریبان برد. از بدن شفاف و زلالش ماهی را دید. که به جای قلب تپندهای، در سینه میچرخید تا او جان یابد. خطوط نستعلیق در پشت بدنش همچنان به چشم میخورند، و موج میزنند. دستش را بر روی سینه گذاشته و سپس به درون آن فرو برد. آینهای از اعماق وجودش بیرون کشید. آینه را چرخاند. خود را بر وجهی از آینه یافت. محو تماشای خویشتن گشت. به اطراف نگاه کرد، خود را متفاوت یافت. باز به آینه نگریست. بیاختیار آینه را رها کرد. آینه بر تکه سنگی افتاد، و شکست. وحشت در وجودش عیان گشت. به تکههای آینه نگاه میکرد. خود را تکهتکه یافت. اشکی ریخت. قطرهٔ اشک بر محل ضربهٔ سنگ ریخت. و در ترکهای آینه جاری و ساری شد. ناگهان از محل اشک درختی رویید، و در زن پیچید. درختی از جنس آب و آیینه. که از هر شاخهاش خرده آینهای آویزان بود.
زن که در تنهٔ درخت خود را اسیر یافت، تقلا کرد. تا رهایی یابد. ماهی در تکتک شاخهها میچرخید. شاخهها از حرکت ماهی جان گرفتند. تکههای آینه با تغییر شکل یافتن، هر کدام داستانی را بیان میکردند. تکهای به شکل مردی درآمد، که کنار رود نشسته و دست در آب میبرد. تکهای دیگر مرد را نشان داد، که کاغذهایی را یکی پس از دیگری بر سطح آب رها میکرد. تکهای دیگر شال کمر مرد را نمایاند، که جریان آب با خود برد. رود به داستان تکههای آینه مینگریست. و آنها را میخواند. ناگهان شاخهای شکست. در انتهای شاخهٔ شکسته، تکه آینهٔ کوچکی بود. که از انتهای شاخه رها شد. رفت تا در دل خاطرهها بماند. همچنان که دور میشد، در اعماق بینشانی محو گشت.
حجم
۲۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۲ صفحه
حجم
۲۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۲ صفحه