نظرات کاربران درباره کتاب بندها
۳٫۹
(۱۳۶)
محبوب
ما کلی هزینه اشتراک طاقچه بی نهایت میدیم ولی هر کتابی که بازارش گرم میشه تو بی نهایت نیستش!!
محیا
الان تو بی نهایت هست
IVIehranQ
برادر حتی اگه تو بینهایت هم باشه ناشر خارجش میکنه
طبیعیه این سیاست از سمت ناشر
مساله اصلی تفاهم بین طاقچه و ناشر
خیلی از کتابها هستن که تو طاقچه بودن و بعد حذف شدن
اعتراض که کردم پاسخ گرفتم که به درخواست ناشر بوده
مهم مفاد خصوصا مالی قرارداد فیمابینشونه که ما ازش بیاطلاعیم
کاربر ۵۰۱۰۷۵۳
این کتاب بسیار اثر ارزندهای میباشد توصیه میکنم دوستان مطالعه نمایند..
elima
لطفا بزارید بی نهایت
آرمین
الکی یک ستاره ندید🤦
Rana Abadi
کتاب خیلی خوبیه ولی متوجه نمیشم چرا کتاب هایی که تو همخوانی ها هست هیچکدوم توی طاقچه بی نهایت نیستن
محبوب
پیج یلدا در اینستاگرام
F☆tima
yaldarta رو سرچ کنید
کاربر 3036291
میتونید معرفی کنید ؟
Mah4061
لطفا بذارید بینهایت ماهایی که عضو دائمی بینهایتیم لازم نباشه بخریمش. ممنون میشم
کاربر ۵۰۵۹۰۴۸
کتابیه که با خوندن هر پاراگرافش مشتاق میشدم بقیه رو هم بخونم . تضاد بین ساختن و ویرانی رو کاملا نشون میده . احساس تلاش برای درست کردن اونچه که خراب شده رو خیلی جاها کاملا حس میکردم ، خیلی جاها میشد با شخصیت آلدو همزاد پنداری کرد و با تمام وجود ذوق نهفته در متن و غمش رو فهمید.
ممنون از طاقچه❤️
ساکورا
کتاب کوتاهی هست و سریع پیش میره
اولش یکم انگار تکراری و دم دستی به نظر میرسه، که فکر میکنید ارزش این همه سروصدا رو ندارد
ولی از یه جایی به بعد همه چی به هم میریزه و تازه جذاب میشه
در کل بیشتر از نظر پرداختن به روابط بین آدمها اهمیت داره و داستان خاصی نیست
فاطمه زهرا
اول اینکه جلد اصلی کتاب خیلی بهتر و با معنی تر بود از این جلدی که کتاب ترجمه داره.
دوم اینکه ای کسانی که خیانت کردید یا دارید خیانت میکنید یا حتی قصدشو دارید: جز منفورترین و جنایتکارترین موجودات جهان هستید! بخدا.
*نسخه چاپی*
گلی
اینترنت قطعه
امروز 31 شهریور نت رو رومون بستن
AS4438
شاهکار، بقول مترجم انگلیسی کتاب؛ این کتاب را باید دوباره و دوباره خواند، بیان واضح یک خانواده چهارنفره و رشته های گسستنی ای که بسختی آنها را بهم متصل میکند، شاید درابتدا کمی سردرگم وخسته شوید ازخواندن ، ولی تا آخربخوانید، ترجمه هم عالی بود.
آزاد
بندها عصیانی درباره ی همه ی بندهایی ست که جامعه، دیگران و خود ما برای خودمان میتراشیم.
پ.ن: بهترین ترجمه ای بود که تا حالا خوندم!
Amir Haghighat
چه خوب. خوشحال شدم
دختر بارون
"بندها" کتاب ترسناکیه چون بیپرده و کاملا واقعی به پیچیدگیهای انسان و عواقب تصمیماتش میپردازه.
واقعا عشق برای ازدواج کافیه؟
چی میشه اگه یه روز نقابمون زمین بیوفته و دیگه کنار همسرمون احساس خوشبختی نکنیم یا حتی کمتر، ذرهای شاد نباشیم؟
تنها فرصت زندگی رو با رنج تظاهر سپری میکنیم یا خودمون رو اولویت قرار میدیم، بندهای دستوپاگیر رو میبریم و آماده پرداخت هزینه میشیم؟
اصلا مگه میشه برای همچنین چیزی آماده شد؟
ما پر از اشتباهات محاسباتیای هستیم که گاهی با پشتوانه محکمی هم همراه هستن...
استارنونه با وجود این که از ساختار، قالب یا هر متر و معیاری که انسان رو محدود کنه دل خوشی نداره اما عواقب شکستن بدون "سنجش" اونها رو هم خیلی خوب به تصویرکشیده؛ اون قدر خوب که درد و غم در تمام طول داستان با شماست.
به نظرم نویسنده به تمام کسایی که به خاطر سنت، وظیفه یا هر دلیل غیرعقلانی دیگه ازدواج میکنن و حتی بدتر، بچهدار هم میشن تلگر میزنه که ته این اتفاق تباهیه...چه تا آخر عمر تحمل کنی و ادامه بدی چه بخوای عشق/هیجان رو جایی خارج از دایره خانوادهت پیدا کنی؛
نتیجه اولی دلمردگی و پوسیدگیه نتیجه دومی هم چیزی از زلزله کم نداره! جانکاهه و به معنای واقعی همه چیز رو زیرورو میکنه، ویرانیای که با هیچ تلاشی "عمیقا" آباد نمیشه و از اونجایی که ما خواه ناخواه شباهتهایی با پدرومادرمون داریم، زخمی که ازش به جا میمونه ممکنه باری بشه رو دوش نسلهای آینده!
همونطور که گفتم بندها برای کسایی که ازدواج یا هر رابطهای رو دستکم میگیرن یه کشیده محکمه تا از خواب بیدار بشن.
پس به همه توصیه میکنم...این کتاب شاید تلخ اما پر از حقیقته.
کاربر ۱۲۷۲۷۱۴
کتاب بسیار روانیه و خوندنش راحته. با این حال دید جالبی به مسائل خانوادگی میده و به نظر من کتاب سطحی نیست. با خوندن هر بخش حق رو به یک کسی میدین... در زندگی واقعی هم همینطوره. ما غافل از چالهها و چالشهایی که برای همدیگه میسازیم، به فکر مرهم برای زخمهایی هستیم که به تن خودمون نشسته.
leili
رمان توسط سه راوی روایت میشه.مادر،پدر،دختر.کتابی درباره خیانت هست که چه طور یک اشتباه اثر خودش رو برای سال ها روی تمام ابعاد زندگی اعضای خانواده میگذاره. کتاب نثر روان و ترجمه ای خوب داره که شما رو همراه خودش تا صفحه آخر میبره.نمیدونم آخر داستان احساس کردم مادر داستان با اینکه قربانی بود و خیانت دیده بود باز هم توسط پدر و فرزندانش مقصر بود.تصمیماتی مثل ازدواج و بچه دار شدن بدون بلوغ فکری و سنی باعث تهی شدن زندگی میشن.
نگار
کتاب چالش اصلی یک خانوادهی ۴ نفره رو از دید تمام اعضای اون روایت میکنه.
متن روان و گیراست.
به شخصه در بخش آخر کتاب، تاثیری که والدین بر فرزندان داشتن رو دوست داشتم.
کنجکاوی خواننده هم تقریبا تا پایان کتاب حفظ میشه.
JİLA
بدون شک ترجمههای حقیقت ارزش خوندن داره
کتاب لذتبخشی بود
دوستش داشتم..
❤ محمد حسین ❤
خوندنِ داستانِ این کتاب به ما کمک میکنه تا بیشتر متوجه بشیم، بودن توی یه رابطه، معیار و اصولی داره که با تخطی و سرپیچی از اون، ممکنه اون رابطه واسه همیشه نابود بشه. حتی اگر بعد از پی بردن به اشتباهمون، سعی در پاک کردن اون خاطرات بد، و یا جبرانِ اشتباهِ گذشته کنیم دیگه هیچ وقت نمیتونه باعث فراموشی اون اشتباه بشه، مثل لکهٔ سیاهی که روی یه پارچهٔ سفید میفته و حتی با شستن جاش میمونه، همونطورم ذهنیتِ طرفِ مقابل در رابطه، لکه دار میشه و با کوچکترین تلنگری، مثل یه زخم قدیمی سر باز میکنه.
پس لطفا یا وارد رابطه ای نشید، یا اگه متعهد به رابطه ای شدین، به اون پایبند باشید و به خودتون و طرف مقابلتون احترام بذارید و براش ارزش قائل بشید، حالا این رابطه چه دوستی باشه و چه ازدواج. متاسفانه چیزی که الان توی جامعه خیلی زیاد شده، متعهد نبودن انسانها به رابطه ها هست، من منظورم جنسیت خاصی نیست، متاسفانه هم آقایون و هم خانومها، هر دو رعایت نمیکنن. مخصوصا در باب ازدواج که باعث شده شاهد این همه طلاق و جدایی باشیم. کتاب خوبی بود، پیشنهاد میکنم بخونیدش و تاثیر رفتار پدر و مادر بر روی زندگی خودشون و بچه هاشون رو ببینید. تاثیر متعهد نموندن یکی از دو طرف رابطه، مخصوصا وقتی بچه دار هم باشن، تا آخر عمر روی والدین و بچه ها تاثیر منفی میذاره و هیچ جوره نمیشه اون رابطه رو به قبل از اون فاجعه برگردوند و یه جورایی میشه گفت زندگی رو برای همه اعضا خانواده تلخ و زجر آور میکنه.
mhdse
دوست نداشتم 😑
با اینکه کتاب کوتاهی بود ولی طول کشید تمومش کنم بس که کششی برام ایجاد نکرد ولی اشتباه کردم بیخیالش نشدم
پایانشم خیلی بد بود🤌
امیررضا
چیزی که بند هارو متمایز میکنه از دیگر آثاری که دست روی موضوع خیانت گذاشتن، نوع نگاه نویسنده است که خیلی ویژه و منحصر بفرد. استارنونه با نگاه موشکافانه ای که داره زندگی یک خونواده رو شرح میده. خونواده ای که سال هاست تکه هایی از خیانت و عدم اعتماد و البته عدم استواری در اون دیده میشه، یا شاید بهتره بگم مفهوم خونواده در این خونواده جاش رو از دست داده. خونه اون ها جایی است که تموم این زخم هارو در خودش جمع کرده و بعد از گذشت چند دهه میشه آسیب هایی که روزی رخ داده هنوز در اون مکان حس بشه. نویسنده به ما نشون میده که هر زخمی که زده میشه میتونه تا مدت زیادی یا حتی همیشه جاش بمونه و حتی اگر فراموش بشه ممکنه یک روزی از یک جایی خودش رو نشون ما بده. البته، زخم هایی که درمان نمیشه نه هر زخمی...
بند ها مثل کتاب های دیگه نیست که بخونین و بزارینش تو قفسه . بندها شمارو مجبور میکنه به اندیشیدن. داشتن ۳ راوی و پرش های زمانی و تک تک جزئیات(از حرف های شخصیت ها و افکارشون تا اشیائی که در خانه حضور دارند) در این کتاب شمارو وادار میکنه که بیش از یک بار این کتاب رو بخونین و هر بار بیشتر از قبل متوجه تک تک جزئیات دقیق نویسنده بشین( که چقدر درست و متصل به هم در داستان قرار گرفتن ) و البته لذت بیشتری از خوندن ببرین.
z@n
سلام، یک مترجم دیگه کتاب را با نام گره ترجمه کرده. کتاب را بعد از کتاب بازی خواندم، از موضوع بازی بیشتر خوشم آمد.
مشکل ادم های این داستان به نظر من عدم توانایی بیان درست عقاید و احساساتشون است.
هیچ کدوم از آدم های داستان را درک نکردم! همشون اشتباهات زیادی داشتند و بر اشتباهاتشون پافشاری می کردند.
خشایار
چقدر دو تا بچههارو درک میکردم 🙂
بهار قربانی
عالیه
Minoo
واقعا لذت بردم چون هم داستان قشنگی داشت هم کلی درس داشت :)
sepid
خیلی به زیبایی پیچیدگی روابط انسانی و تاثیر آدم ها روی همدیگه رو نشون میده این کتاب.
کاربر 9108690
کتاب اثر خیانت بر روی جنبه های مختلف خانواده و تاثیر طولانی مدت برخی از اشتباهات در زندگی رو به تصویر میکشید. پاراگراف ها ساختگی و تصنوعی نبودن و میشد باهاشون همزادپنداری کنی.. احساسات خوب توصیف شده بودن و قابل درک بودن. در کل نویسنده تونسته بود هرچیزی که مدنظرش بود انتقال بده. یکی از چیزهایی که غافلگیرم کرد پایان داستان بود.
شکوفه
یک مدل خلاقانه از روایت و داستان
کاربر ۱۱۴۳۶۵۹
چه قدر این کتاب و دوست داشتم .
بعد مدتها یک کتاب رمان ادبیات خارجی خوندم که داستانش خیلی خوب بود، اضافه گویی نداشت ، شیوه روایت داستان هم جالب بود . و نویسنده خیلی نزدیک به ذهن ما نوشته بود واقعا انکار جای تک تک شخصیتها بودی و حرفای اونها حرفای تو ذهن ما بود . خیلی ساده و روان.
Mehr
کتابی که وقایع را از منظر افراد مختلف درگیر ماجرا نشون میده. بسیاااار عالیست. ترجمه هم عالیست.
فرناز
قلم خوبی داشت و جذااب بود، جومپا لاهیری هم براش مقدمه نوشته و همین اشتیاق من رو برای خوندنش زیاد کرد.
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
پیچش خاص کتاب، در ادراک شخصیت ها از موقعیت رقم می خورد، عبارت های خاص کتاب، گاهی ورق را خوب بر می گرداند. خلاصه ی تعریف شده برای کتاب کفایت می کند. باقی اش اگر چیزی بگویم، یادداشتی ست برای خودم.
میل باطنی به رها نشدن و کرنش به رها شدن، آزادی، اینجا یعنی به دندان زندانبان انداختن اجزای آزادی. آزادی معنای کنار گذاشتن انگشت هایی را دارد، که روی زخم را گرفته اند. آزادی، کنار کشیدن گیره های روحی است که از کودکی آورده شدند، که در گوشه ای هستند که گاه به گاه به آن جا سر بزنی و باز پس بکشی و بگریزی سمت مورفین ها تا از زیستن مطالبه کنی. اینجا همه چیز می گوید ما را اشتباه های مان ساخته و ما با انفعال های شدید، با اشتباه هایمان ممارست خاصی در قبال به جا گذاشتن و ادامه دادن فاجعه های خوب و بد نشان می دهیم. ممارستی برای ماندن در وضعیتی که کسی در حلق دست می کند و تکه تکه های وجودمان را بیرون می کشد.
اما نمی توانم قدر مطلق برای کتاب و حرف ها جور کنم. زندگی هایی را دیده ام که همین شکلی مانده اند، آدم هایی که همینطور زندگی کردند. چیزی که سنت فداکاری یا مطالبه برای خودی که ناگاه دست هاش را از حلق رنج هاش بیرون کشیده و می خواهد حقش را از همه چیز بگیرد و البته در جای جای این کتاب درد کشیدن نامحترمانه، آماده است تا بیرون بخزد و سمت چیز هایی که حل نشده با گذر زمان پوشانده شده اند، بگراید. مخالف میل و رغبت سال های بیشتری که بر سال های گذشته گذارده شده است، سال های جوان تر، می خواهد حلق باز کند و دست های بریده را با تمام تکه های ماهیچه، بیرون بکشد و بی اندازد در معرض دید، چون با دیدن آموخته است چطور ارزش زنده ماندن را در گرو تسخیر چیز هایی که اتصال غدد مهمی به آنها وصل شده اند، به چالش و تمنا و دندان بکشد و تکه تکه کند.
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
🙏🏻
خیلی ممنونم از اینکه متذکر این اشتباه شدید.
raha
نگاه متفاوتی به موضوع خیانت داشت.
آزاده بشيري
بسیار مفید و به زبان ساده موضوعات را از نگاه یک خانواده بازگو کرده بود .چون این اتفاق برای من افتاده بود حس و حالم بهتر شد و توانستم موضوع را برای خودم راحتتر پذیرش کنم و از دید طرف مقابل هم آگاه شوم.بسیااااار آموزنده.
نرگس
بسیار عالی و لذت بخش و روشنگر.
در کنار کتاب "نامه به کودکی که هرگز زاده نشد" این کتاب رو هم به افرادی که بدون فکر قصد بچهدار شدن دارند توصیه میکنم.
کاربر 5058719
عمیقا پیشنهاد میکنم.
salek
محشر بوووود.
جواد
میشد خوند و رفت جلو
ساحل
با خوندن هر خط از بخش دوم کتاب عذاب کشیدم
مریم چاهی
زیبا بود.
morteza safari
خوب و قابل تامل
حمیده پارسائیان
داستان جذاب و ترجمهی عالی.
آوا داوودی فر
یک اتفاق در خانواده این کتاب را که شامل سه کتاب به هم مرتبط می کند شکل می دهد. پدر خانواده دو فرزند و همسرش را به خاطر دختری زیبا و جوان ترک می کند. هر کتاب وقایع مشترک آن خانواده را از منظر یکی از اعضای آن تعریف می کند. در واقع این کتاب کشمش بر سر حق آزادی و انتخاب یک انسان و پاسخ به خواسته ها و نیاز هایس است و مسئولیت هایی که بر عهده داد و عواقب تاثیر تصمیم هایش بر اعضای خانواده ای که دوستشان دارد است. بسیار زیبا و خواندنی است و بسیار تامل برنگیز
niayesh74
واقعا کتاب جالب و عمیقی بود در مورد روابط بین آدم ها و اعضا یک خانواده و درونیات خود فرد و...
مهتاب
عجب چیزی بود این کتاب، عجب چیزی...
f_doremami
یک ماجرا از سه نگاه مختلف تعریف میشه،و جذابیت اینجاست که درهر بخش وقتی از نگاه جدید ماجرا رو میشنوی نظرت درباره داستان و قضاوتت درباره شخصیت ها ممکنه عوض بشه.و پایانبندی ای که برای من خیلی جذاب و غیر قابل پیش بینی بود.دوووسش داشتم
کاربر 6520174
بندهای مرئی و نامرئ زیادی هست که همه چیز و همه کس را بهم وصل میکند و وصل نگه میدارد بندهایی از جنس :
درد ترس
ناامیدی
عشق
و....
کتاب جالبی بود..
رفت و برگشت ها بلحاظ زمانی ،کمی پراکندگی داشت اما جذاب بود...
بهار
کتاب فوق العاده خوبی بود و از خوندنش لذت زیادی بردم
toranj
کتاب «بندها» اثر دومینکو استارنونه از نشرچشمه اثر قابل تحسین یکی از بهترین فیلمنامهنویسان و نویسندگان معاصر ایتالیایی در ۱۶۶ صفحه کاغذی فروپاشی یک زندگی خانوادگی را نشانتان میدهد. تغییرات این خانواده همزمان است با دهه 1960 و آغاز انقلاب جنسی و تغییر رویکرد افراد به روابط و نهاد خانواده
مرد خانواده میخواهد آزادی و فضای بیشتری را تجربه کند روحیات هنری و غیر قاعدهمندی دارد و به تازگی به دختری جوانتر از خودش به نام لیدیا دلباخته است. همسرش اما همچنان به قواعد سنتی زندگی خانوادگی پایبند است و از سویی شخصیت کنترلگر و سرکوبگری دارد و به انواع روشها سعی در نگه داشتن شیرازه این خانواده از هم پاشیده را دارد. استارنونه از همان آغاز اجازه نمیدهد با روایتش تنهایش بگذارید از همان ابتدا واندا مادر خانواده یقهتان را سفت میچسبد و توی صورتتان فریاد میزند که:
« آقای عزیز بگذار یادت بیندازم من زنت هستم. میدانم که زمانی از این بابت خوشحال بودی ولی حالا شده اسباب ناراحتیت»
reyhane
کتاب بسیار خوبیه و راویت کنندگان متفاوتی داره برای همین شما زوایای مختلفی از یک اتفاق رو میبیند و تجربه میکنید
ترجمه خوب و روانی هم داره و به سرعت تمومش میکنید
ماهی سیاه کوچولو
کتابی که در ابتدا شبیه داستانی تکراریست اما به مرور، تبدیل به روایتی هنرمندانه و جذاب میشود که از چند زاویهی دید تعریف شده و داوری بر سرِ درست و غلط، حقیقت و دروغ را برای خواننده مشکل میسازد. عشق، مفهومیست که زیر سوال میرود و "بندها"یی را چه بصورت نمادین و چه واقعی به تصویر میکشد که آدم را به تامل وامیدارند!
hsti
من خیلی دوستش داشتم 🥲💔
zahra rahimzadeh
بندها رمانی است پر از قوطی، چه واقعی و چه نمادین.
ولی صرف اینکه قوطی ها حی و حاضرند دلیل نمی شود چیزهایی گم نشوند...
قوطی ها (چیزی در درون چیزی دیگر)!
حجم
۱۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
حجم
۱۹۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان