بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گتسبی بزرگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب گتسبی بزرگ

بریده‌هایی از کتاب گتسبی بزرگ

۳٫۵
(۱۶۴)
داراها داراتر می‌شوند و ندارها ــ بچه‌دارتر.
ســحــر
پدرم گفته بود: «هر وقت دیدی که می‌خوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدم‌های دنیا همه این موقعیت‌ها رو نداشتن که تو داری.»
Saeid tl
«باید یاد بگیریم دوستی‌مونو با آدم‌ها تا موقعی که زنده‌ن نشون بدیم، نه بعد از مردن‌شون.
rezaat98
بلافاصله از پرستار پرسیدم دختره یا پسر. گفت دختره، و سرمو برگردوندم و گریه کردم. گفتم: 'بسیار خوب. خوشحالم که دختره. و امیدوارم نفهم از کار دربیاد.` برای دختر بهترین چیز تو دنیا اینه که بشه یه خوشگل نفهم.»
ســحــر
همیشه غم‌انگیز است نگاه‌کردن از چشمی دیگر به چیزی که قدرتت را صرف کنار آمدن با آن کرده‌ای.
شیوا
«یه جایی خوندم که خورشید داره سال‌به‌سال داغ‌تر می‌شه. گویا به‌زودی زود کره زمین می‌افته تو خورشید ــ نه، صبر کنین ــ درست برعکسه ــ خورشید داره سال‌به‌سال خنک‌تر می‌شه.»
rezaat98
پدرم خیلی حق‌به‌جانب می‌گفت و من هم حق‌به‌جانب تکرار می‌کنم که بخشی از مواهب اولیه زندگی در زمان تولد نامساوی تقسیم می‌شود
Par.ya
«هر وقت دیدی که می‌خوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدم‌های دنیا همه این موقعیت‌ها رو نداشتن که تو داری.»
Sara.iranne
هرکسی که می‌شناختم در کار خریدوفروش سهام بود، و من فکر کردم یک آدم مجرد دیگر هم می‌تواند نانش را از این راه دربیاورد.
rezaat98
دارین هرچی لازمه براــ برا چای؟»
rezaat98
بیشترِ قیافه‌گرفتن‌ها حتی اگر در ابتدا چیزی را پنهان نکنند در نهایت چیزی را پنهان می‌کنند
soniya
. تصورات گتسبی از خود دِیزی فراتر رفته بود، از هر چیزی فراتر رفته بود. گتسبی خود را با شوروشوقی بی‌حدومرز به بطن این تصورات انداخته بود. تمام مدت هم به آن افزوده بود، و با هر پروبال و آذین رنگینی که سر راهش سبز شده بود آن را آراسته بود. هیچ مایه‌ای از گرما یا سرما نمی‌تواند برابری کند با آنچه آدمی قادر است در قلب شبح‌آسای خود تلنبار کند.
Sara.iranne
یک نکته از همه روشن‌تر است داراها داراتر می‌شوند و ندارها ــ بچه‌دارتر.
Sara.iranne
پدرم خیلی حق‌به‌جانب می‌گفت و من هم حق‌به‌جانب تکرار می‌کنم که بخشی از مواهب اولیه زندگی در زمان تولد نامساوی تقسیم می‌شود، و من هنوز کمی می‌ترسم که اگر از این نکته غافل بمانم چیزی از دست بدهم.
Sara.iranne
درکت می‌کرد تا جایی که می‌خواستی درک بشوی، باورت می‌کرد آن‌طور که خودت می‌خواستی خودت را باور داشته باشی، و به تو اطمینان می‌داد که دقیقآ همان تصوری را از تو دارد که تو در بهترین حالت می‌خواستی داشته باشد.
کاربر ۲۷۴۶۷۵۷
قیافه مغرور و کلافه‌ای که برای همه دنیا می‌گرفت چیزی را پنهان می‌کرد ــ بیشترِ قیافه‌گرفتن‌ها حتی اگر در ابتدا چیزی را پنهان نکنند در نهایت چیزی را پنهان می‌کنند
Sara.iranne
سیار خوب. خوشحالم که دختره. و امیدوارم نفهم از کار دربیاد.` برای دختر بهترین چیز تو دنیا اینه که بشه یه خوشگل نفهم.»
Sara.iranne
باهاش حرف زدم. به مِرتل گفتم شاید منو بتونه گول بزنه اما خدا رو نمی‌تونه گول بزنه
Mahya☔
بعد جنگ شد، رفیق. خیالم راحت شد، و به این در و آن در زدم که بمیرم
لیمو
ولی من با سرعت کم فکر می‌کنم و پر از بایدونبایدهای درونی‌ام که مثل ترمز در برابر امیالم عمل می‌کنند
ســحــر

حجم

۱۹۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۱۰ صفحه

حجم

۱۹۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۱۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰
۳۰%
تومان