تا زمانی که زنی در موزهٔ ملی
در سکوت و تمرکزِ نقاشی،
شیر میریزد پیوسته
از قدحی به پیالهای
جهان سزاوار پایان جهان نیست.
شعبدهباز واژگان
ما بیشتر سفر میکنیم، سریعتر، دورتر،
ولی به جای خاطره با خود عکس میآوریم.
Mina.Hp
میلیاردها چهره بر گسترهٔ زمین.
چهرهٔ من، تو و آنها که هرگز نخواهید شناخت.
شاید طبیعت باید فریب بدهد،
و کم نیاورد
برای آنکه موفق شود
آنچه را در آیینهٔ فراموشی غرق شده است نجات دهد.
zeinabb
تُندبادی
در شب همهٔ برگهای درختان را کنده است
تنها یک برگ
باقی مانده
رقصندهای تنها بر شاخهای برهنه.
با این مثال
خشونت ادعا میکند
که بله البته
گاهبهگاه لطیفهٔ کوچکی را دوست میدارد.
Mina.Hp
ما بیشتر زیستهایم
ولی با دقتی کمتر
و با جملاتی کوتاهتر.
Mina.Hp
«بیشتر بدبختیها، خرابکاریها و اشتباهات بشری را کسانی به بار آوردهاند که ادعا داشتهاند چیزی میدانند.»
zeinabb
«ما آدمها زیاد حرف میزنیم. همه در حال حرف زدن هستند. بیش از حدِ نیاز. همه فکر میکنند حرفی برای گفتن دارند. من خودم آدم پُرحرفی نیستم. دوست دارم پیش از آنکه در مورد چیزی ابرازنظر کنم، چند روز دربارهٔ آن فکر کنم. دلم میخواهد حرفم ارزش چند روز فکر کردن را داشته باشد.»
zeinabb