فرناندو پسوآ
زندگینامه و معرفی کتابهای فرناندو پسوا
فرناندو آنتونیو نگورا د سیبرا پسوا (Fernando António Nogueira Pessoa) بیشتر با نام فرناندو پسوا شناخته میشود؛ هرچند که گسترهی نام او بهمراتب فراتر از تمامی نامهایی است که خود برای خود برگزید. او تقریباً با چندین نام مستعار دیگر نیز داستان مینوشت که از میان آنها سه نام بهویژه شناختهشدهتر از دیگران هستند: آلبرتو کایرو (Alberto Caeiro)، آلوارو د کامپوس (Álvaro de Campos) و ریکاردو ریس (Ricardo Reis). فرناندو پسوا این نامها را صرفاً نام مستعار نمیدانست؛ بلکه کلمهی "heteronyms" را برای توصیف آنها ابداع کرد. این واژه بهمعنای شخصیتی خیالی است که تفکرات، پیشینه و قلمی مستقل از نویسندهی اصلی دارد. این که او کلمهای جدید اختراع کرده و آن را وارد واژهنامهی زبان کرده است، میزان خلاقیت او را نشان میدهد. پسوا را بهعنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای ادبی قرن بیستم و یکی از بزرگترین شاعران پرتغالی میشناسند. پسوا مترجم، منتقد ادبی و ناشر نیز بود و فعالیتهایش تنها به ادبیات پرتغال محدود نماند. او به زبانهای انگلیسی و فرانسوی نیز مینوشت و ترجمه میکرد.
بیوگرافی فرناندو پسوا
فرناندو پسوا زادهی ۱۳ ژوئن ۱۸۸۸ (۲۴ خرداد ۱۲۶۷ خورشیدی) در لیسبون است. او در پنجسالگی، پدر و برادر یکسالهش را بر اثر سل از دست داد. بعد از آن مادرش بهصورت غیرحضوری با افسری پرتغالی در آفریقای جنوبی ازدواج کرد. آنها برای زندگی با شوهر مادرش به آفریقا مهاجرت کردند. پسوا در آفریقا به انگلیسی تحصیل کرد. او سالها بعد در نامهای نوشت که این یکی از تأثیرگذارترین اتفاقات زندگی او بوده است. او در هفدهسالگی از طریق کانال سوئز به لیسبون در پرتغال برگشت. این سفر برای او الهامبخش اشعار زیادی بود.
عموی ناتنی پسوا، انریکه دوس سانتوس روزا (Henrique dos Santos Rosa.) هم شاعر بود. او پسوا را با شعر پرتغالی بهویژه با سبک رمانتیسم و نمادگرایی قرن نوزدهم آشنا کرد.
ناشران بریتانیایی بارها کارهای پسوا را رد کردند. او در زمان حیاتش، چهار کتاب به چاپ رساند که سه تا انگلیسی و یکی پرتغالی بود؛ اما آثار بیشماری از او بهصورت دستنوشته و ناتمام وجود دارد. پسوا این آثار را در صندوقچهای چوبی نگه میداشت. این صندوقچه با تمام متعلقاتش در کتابخانهی ملی پرتغال نگهداری میشود. او حتی خودش در یکی از دستنوشتههایش اقرار کرد که معمولاً کارهایش را تمام نمیکند و این یکی از عادتهای همیشگیاش است.
تحصیلات
پسوا دوران ابتدایی خود را در مدرسهی صومعهی سنت جوزف گذراند. این مدرسه زیر نظر راهبههای ایرلندی و فرانسوی اداره میشد و مدرسهای کاتولیک رومی بود. شاید او دانش زبان فرانسه را از همینجا یاد گرفت. آوریل سال ۱۸۹۹ بود که او وارد دبیرستان تجاری دوربان شد. پسوا در دبیرستان ادبیات انگلیسی خواند و برای ورود به دانشگاه آماده شد. در دانشگاه علوم سیاسی خواند؛ اما دو سال بیماری و اعتصاب دانشجویی بعد از آن باعث شد تا درسش را رها کند. او در تمام مدت درسش را به شکل خودآموز و خودخوان ادامه داد. سال ۱۹۱۰ بود که پسوا دوباره به تحصیل برگشت. این دورهی پیشاانقلابی بسیار بر او، کارش و تصمیماتش تأثیر گذاشت.
عقاید سیاسی فرناندو پسوا
پسوا در سیاست خودش را محافظهکار به سبک بریتانیایی میدانست و به فردگرایی پایبند بود؛ یعنی او لیبرالی محافظهکار و ضد ارتجاع بود. اسامی خاصی هم برای نوشتن از عقایدش انتخاب کرد؛ مثلاً ضد کاتولیک، جهانوطن، لیبرال، عارف و... .
پسوا در سال ۱۹۲۸ از دیکتاتوری نظامی وقت پرتغال حمایت کرد؛ اما مدتی بعد حکومت محبوبش سرنگون شد. در حدود سال ۱۹۳۳ متنی انتقادی دربارهی فاشیسم و سالازار نوشت. حکومت سالازار در سال ۱۹۳۵ بهخاطر انتشار مقالهای در دفاع از فرقهی فراماسونی، نوشتههای او را توقیف کردند؛ بااینحال فرناندو پسوا دو مقالهی تند دیگر هم نوشت. در این مقالهها او حملهی موسولینی به اتیوپی (حبشهی سابق) و فاشیسم را تهدیدی برای آزادی انسان در سراسر جهان عنوان کرد.
درگذشت
فرناندو در ۲۹ نوامبر ۱۹۳۵ با شکایت از درد شکم و تب شدید به بیمارستان منتقل شد. در آنجا نوشت: «نمیدانم فردا با خود چه خواهد آورد.» و فردا برای او چیزی جز مرگ نداشت. او روز بعد در ۳۰ نوامبر ۱۹۳۵ (۹ آذر ۱۳۱۴ خورشیدی) حوالی ساعت ۸ شب از دنیا رفت. علت مرگ او را کبد سیروزی اعلام کردند که احتمالاً بر اثر اعتیاد به الکل به این بیماری دچار بود. پنجاه سال بعد از مرگ پسوا، بقایای جنازهی او را به صومعهی هیرونیمیت در لیسبون منتقل کردند.
فرناندو پسوای رمال
پسوا از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ با عمه و پسرعموهایش زندگی میکرد. در این زمان در خانهی آنها جلسات نیمهمعنوی برگزار میشد. او با فرقهای با منشأ روسی به نام تئوصوفی هم ارتباطاتی داشت. او به گنوستیسم، نئوپگانیسم، روستیکالیسم و فراماسونری هم علاقه نشان داد و این علاقهمندیها روی روحیاتش تأثیر عجیبی گذاشت. فرناندو پسوا بعدها ادعا کرد که هالههای مغناطیسی میبیند. حتی گاهی ادعا میکرد دست راستش بهخودیخود تکان میخورد. او گاهی میگفت نوشتههایش خودکارنویسی یا سایکوگرافی هستند و منبع آنها چیزی جز ذهنش است.
دراینبین او به طالعبینی علاقهمند شد و ستارهشناسی را دنبال کرد. صدها طالعبینی از افراد مشهور نوشت؛ مثلاً ویلیام شکسپیر، اسکار وایلد، ناپلئون و افرادی دیگر. او حتی در ازای پول برای دوستانش هم رمالی میکرد و با نامهای دیگری در این باره مطلب مینوشت. پسوا بارها به دلیل نگارش مطالبی در حمایت یا دفاع از فرقههای مختلف با ممنوعیت کاری و سانسور مواجه شد.
فعالیتها
پسوا اولین شعرش را در شانزدهسالگی نوشت. او این شعر را با عنوان «هیلر برای اولینبار قلمروی قافیه را تسخیر کرد... .» (Hillier did first usurp the realms of rhyme...) و با نام مستعار آنون (C. R. Anon) منتشر کرد. این شعر ۶ ژوئن ۱۹۰۴ منتشر شد. چند ماه بعد او مقالهی «ماکالی» (Macaulay) را در مجلهی دبیرستانش به چاپ رساند.
پسوا در ابتدا از شاعران کلاسیک مانند شکسپیر و میلتون و یا شاعران رمانتیک مانند بایرون، کیتس و... تأثیر گرفت. از سال ۱۹۰۵ نمادگرایان فرانسه مانند رولینات و بودلر را دنبال کرد؛ البته شاعران پرتغالی هم روی او تأثیر گذاشتند. او در مجلهی مرکوری در ستونی به نام «مردی در ماه» حداقل چهار غزل با اسم آنون منتشر کرد. این اشعار معمولاً طنزآمیز بودند.
وقتی پسوا برای دانشگاه آماده میشد، نوشتن داستانهای کوتاه را هم شروع کرد؛ البته این داستانها را با نام مستعار نوشت و بیشترشان را ناتمام رها کرد.
سال ۱۹۰۷ بود که مادربزرگ پسوا از دنیا رفت و ارث کوچکی برای او گذاشت. پسوا با این دارایی، انتشارات کوچکی به نام «امپرزا ایبیس» (Empreza Ibis) راهاندازی کرد. ایبیس پرندهای مقدس در مصر باستان است که در اساطیر یونان او را خالق الفبا میدانند. نشر کوچک پسوا موفق نبود و او مجبور شد تا در سال ۱۹۱۰ آن را تعطیل کند؛ اما تعلق خاطرش به ایبیس و نام آن برای همیشه باقی ماند.
در سال ۱۹۱۲، فرناندو پسوا با مقالهای انتقادی در مجلهی فرهنگی A Águia وارد دنیای ادبی شد. او در این مقاله دربارهی اَبَر کامی (super-Camões) نوشت. کامی یکی از شاعران بزرگ قرن پانزدهم پرتغال است. مقالهی پسوا در دنیای روشنفکران قرن بیستم پرتغال، موجی از مباحث ادبی به راه انداخت.
در سالهای جنگ جهانی اول، ناشران بریتانیایی آثار پسوا را رد کردند. او ناامید از انتشار اشعارش در بریتانیا، دو منظومهی نحیفش را در لیسبون منتشر کرد. نام منظومههای او آنتینوس (Antinous) و غزلیات (Sonnets) بود.
در سال ۱۹۱۵، پسوا به همراه گروهی از شاعران و نویسندگان، فصلنامهی Orpheu را بنیان نهاد. بااینحال، این فصلنامه تنها تا دو شماره منتشر شد و بهدلیل مشکلات مالی فعالیت آن متوقف شد. جالب آنکه شمارهی سوم این مجله سالها بعد، در سال ۱۹۸۴، کشف و منتشر شد. Orpheu با وجود عمر کوتاهش، نقشی تعیینکننده در معرفی و گسترش مدرنیسم ادبی در پرتغال ایفا کرد.
در سال ۱۹۲۰ یکی از ناشران ادبی معتبر به نام Athenaeum شعری از فرناندو پسوا را منتشر کرد. سال ۱۹۲۱ او و دوستانش انتشاراتی به نام اولیسیپو (Olisipo) تأسیس کردند. آنها کتابهایشان را با اسم این نشر به چاپ رساندند. دراینبین، پسوا هم دو کتاب شعر دیگر منتشر کرد: شعرهای انگلیسی I–II و شعرهای انگلیسی III. این انتشارات در ۱۹۲۳ پس از رسوایی معروف به رسوایی ادبیات سدوم (Literatura de Sodoma) بسته شد. این رسوایی را پسوا با انتشار مقالهی «آنتونیو بوتو و آرمان زیبایی شناختی در پرتغال» (António Botto e o Ideal Estético em Portugal) در مجلهی Contemporanea شروع کرد.
فرناندو پسوا بین سالهای ۱۹۲۴ یا ۱۹۲۵ با کمک روی واز (Ruy Vaz) مجلهی هنری آتنا (Athena ) را راه انداخت. در این مجله ابیاتی از او با نامهای مستعارش منتشر شد. پسوا از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۳۵ مترجمی هم انجام داد. او کتابهای زیادی از نویسندگان برجسته را به پرتغالی ترجمه کرده است. در همین سالها در مجلات متعددی نقد ادبی و تحلیل سیاسی هم نوشت. در سال ۱۹۲۵، پسوا کتاب راهنمای لیسبون را به زبان انگلیسی نوشت؛ اما این کتاب سالها بعد در سال ۱۹۹۲ منتشر شد.
جوایز و افتخارات فرناندو پسوا
در نوامبر ۱۹۰۳، جایزهی یادبود ملکه ویکتوریا برای بهترین مقاله به زبان انگلیسی به او اهدا شد. پرترهی پسوا روی اسکناس ۱۰۰ اسکودویی پرتغال طرح شده بود؛ اما امروزه واحد پول پرتغال یورو است. دو مجسمه از پسوا در معابر لیسبون وجود دارد.
مروری بر کتابها و آثار فرناندو پسوا
دلواپسی
کتاب دلواپسی یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است که تأثیر عمیقی بر ادبیات فلسفی و وجودگرایانه داشته است. دلواپسی به صورت قطعات پراکنده و متنوعی نوشته شده است که هر کدام بازتابی از احساسات و اندیشههای عمیق پسوا در مواجهه با زندگی و وجود انسانی به شمار میروند. این اثر که به شدت از فلسفههای وجودی و شاعرانی مانند خیام تأثیر گرفته، به بررسی تنهایی، پوچی، و آشفتگی انسان در دنیای اطراف میپردازد. پسوا با استفاده از نمادگرایی عمیق، تجربیات و درونیات خود را به تصویر میکشد.
فاوست
این کتاب شامل پنج پرده است که به صورت اشعار قافیهدار نگاشته شده و داستان مردی به نام فاوست را روایت میکند که در جستوجوی دانش و لذتهای بیپایان، روح خود را به شیطان میفروشد. این روایت نمادی از کشمکش درونی انسانها میان امیال متضاد و پیامدهای ناشی از تصمیمگیریهای اخلاقی و وجودی است.
بانکدار آنارشیست و دریانورد
داستان در قالب گفتوگویی میان دو دوست روایت میشود که در یک کافه در لیسبون، سر میز شام، بحثی عمیق دربارهی آنارشیسم و ابعاد مختلف آن را آغاز میکنند. این اثر با نگاه جدلی و تحلیلهای اجتماعی پیشرفته، لایههای پنهان و متناقض آنارشیسم را آشکار میسازد و مفاهیمی همچون آنارشیسم تکنوکرات، آنارشیسم مبارز، و شبه آنارشیسم را به چالش میکشد.
کتاب کمی بزرگتر از تمام کائنات
این کتاب شامل مجموعهای از اشعار فرناندو پسوا است. اشعار این مجموعه به بررسی احساسات، افکار درونی و تنهایی انسانها میپردازند.
بیش از یک روح است مرا
این کتاب نیز شامل اشعار و سرودههای پسوا است.
پیغام
کتاب «پیغام» شامل ۴۴ شعر کوتاه است و به دلیل ساختار موجز و مضمونهای عمیقش، در پرتغال به «کتاب کوچک شعر» معروف شده است. اشعار این مجموعه با الهام از پدیدههای تاریخی و هویت ملی پرتغال، به تقابل بین گذشتهی پرافتخار این کشور و دوران انحطاط معاصر آن پرداختهاند. پسوا در این کتاب از دیدگاههای پدیدارشناختی بهره برده و تصاویری شاعرانه و فلسفی از تاریخ، اسطوره و سرنوشت خلق کرده است.