دانته آلیگیری
دانته آلیگیری شاعر و محقق ایتالیایی، بیشتر به واسطهی شاهکارش La Commedia (که در انگلیسی با نام کمدی الهی شهرت یافته) شناخته میشود که یکی از بزرگترین شعرهای تاریخ جهان محسوب میشود. کمدی الهی که به سه بخش دوزخ، برزخ و بهشت تقسیم شده است، مروری دایرهالمعارفی از آداب، نگرشها، عقاید، فلسفهها، آرزوها و جنبههای مادی جهان قرون وسطی ارائه میکند.
دانته علاوه بر شعر، آثار نظری مهمی از مباحث بلاغت گرفته تا فلسفهی اخلاق و اندیشهی سیاسی نیز نوشت. او کاملا با سنتهای کلاسیک آشنا بود و برای اهداف خود از آثار نویسندگانی مانند ویرژیل، سیسرو و بوئتیوس استفاده میکرد. دانته همچنین تسلط چشمگیری به جدیدترین فلسفهی مکتبی و الهیات داشت. آموختههای او و مشارکت شخصیاش در مناقشات سیاسی داغ عصر خود، او را به نوشتن سلطنت، یکی از رسالههای اصلی فلسفهی سیاسی قرون وسطی سوق داد.
دانته آلیگیری از اعتمادبهنفس فکری و زیباییشناختی قابل توجهی برخوردار بود. همانطور که خودش در اثر زندگانی نو نیز میگوید، در ۱۸ سالگی، هنر شعر گفتن را به خودش آموخته بود.
دانته در حدود سال ۱۲۶۵ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. او پسر آلیگیرو دی بلینسیون آلیگری و بلا دی آباتی بود و در میان اشراف فلورانسی بزرگ شد. محققان حدس میزنند که او در یکی از مدارس فرانسیسکن شهر آموزشهای رسمی در زبان و فلسفه دریافت کرده است. ظاهرا دانته در ۹ سالگی، دختری به نام بئاتریس پورتیناری هشت ساله را دید و متحیر از زیبایی او، عاشق او شد.
دانته آلیگیری در دوران نوجوانی، علاقهی شدیدی به ادبیات نشان داد. او شاگرد برونتو لاتینی، شاعر و نثرنویس مشهور زبان ایتالیایی بود و همچنین با گویدو کاوالکانتی شاعر دوستی داشت. مطابق خواستهی والدینش که هر دو در دوران کودکی دانته از دنیا رفته بودند، دانته در حدود سال ۱۲۸۵ با جما دی مانتتو دوناتی ازدواج کرد و از این ازدواج دارای دست کم سه فرزند شد. در سال ۱۲۸۷، دانته در دانشگاه بولونیا ثبت نام کرد، اما در سال ۱۲۸۹ در ارتش فلورانس نامنویسی کرد و در نبرد کامپالدینو نیز شرکت نمود.
بئاتریس که دانته آلیگیری همچنان عاشق او بود، در سال ۱۲۹۰ درگذشت. دانته که از این واقعه بسیار غمگین بود، خود را متعهد به مطالعهی آثار فلسفی بوئتیوس، سیسرو، و ارسطو کرد، با جدیت شعر سرود و صدای شاعرانهاش را با موسیقی بدیع و اشعار غنایی تثبیت کرد.
اثر زندگانی نو که بین سالهای ۱۲۹۲ و ۱۲۹۴ به مناسبت بزرگداشت مرگ بئاتریس نوشته شد، اولین تلاش دانته برای به تصویر کشیدن بئاتریس به عنوان الگوی انتزاعی عشق و زیبایی را منعکس میکند. در این مجموعهشعر، دانته از رویکردی تازه و بدیع در سرودن شعر عاشقانه به نام dulce stil nuovo یا به معنای «سبک شیرین جدید» استفاده میکند که تجربهی عشق را با مکاشفهی معنوی الهی و عرفانی برابر میداند. زندگانی نو با جملهی «آنچه پیشتر برای هیچ زنی نوشته نشده است» که نقل قولی از دانته است، به پایان میرسد. نقدهای زندگانی نو تقریباً همیشه مثبت بودهاند، اگرچه برخی منتقدان گاهبهگاه حساسیت آن را بیشازاندازه دانستهاند و معتقد بودهاند که در آن تخیل و حساسیت بیشازحدی به کار رفته است.
در حدود سال ۱۳۰۰، دانته آلیگیری به طور فزایندهای در زمینهی سیاست در فلورانس فعال شد و خود را با گوئلفهای سفید، جناح رقیب پاپ، متحد کرد. او وارد صنف داروسازان شد، صنفی که به او فرصتهای سیاسیای داد که معمولا به فیلسوفان ارائه میشد. هنگامی که گوئلفهای سیاه، با حمایت نیروهای پاپ، کودتا کردند، گوئلفهای سفید برجسته، از جمله دانته، دسترسی به اموالشان را از دست داده و از شهر تبعید شدند. دانته که هرگز به فلورانس بازنگشت، کمدی الهی و آثار دیگری از جمله دربارهی فصاحت بومی، ضیافت و سلطنت را در دوران تبعید به پایان رساند. اثر ضیافت، مانند زندگانی نو، مجموعهای از اشعار (کانزونی) است که استفادهی شاعر از سبک جدید شعری را بیشتر توسعه میدهد. زندگانی نو تلاشهای شاعرانهی دانته را از پیش از سال ۱۲۸۳ تا تقریبا ۱۲۹۲-۱۲۹۳ گرد هم آورده است. ضیافت، اثری حجیمتر و جاهطلبانهتر بوده و حاوی مهمترین آثار شاعرانهی دانته از پیش از سال ۱۲۹۴ تا زمان نوشتن کمدی الهی است. ضیافت همراه با تفسیر نثر گسترده، اخلاق، سیاست و متافیزیک را بررسی میکند. فصاحت در زبان بومی نیز یک رسالهی لاتین ناتمام و بحثی نظری در باب منشا گویشهای ایتالیایی و زبان ادبی است و چگونگی ارتباط آنها با سرودن شعر بومی را بررسی میکند. اثر سلطنت نیز یک رسالهی لاتین است که فلسفهی سیاسیمسیحی دانته را ارائه میدهد.
مشهورترین اثر دانته آلیگیری، کمدی الهی، از نظر علمی، نجوم و فلسفه بسیار غنی است و ریشه در اصول مذهب کاتولیک قرن چهاردهم و سیاست ایتالیا دارد. این حماسه، سفر خیالی دانته را از جهنم و برزخ به بهشت توصیف میکند. دوزخ، محبوبترین و پرمطالعهترین بخش کمدی الهی، سفرهای دانته در مناطق مختلف جهنم را به رهبری مربی و محافظ او، شاعر رومی، ویرژیل، بازگو میکند. مارک موسا در ترجمهی خود از دوزخ مینویسد: «دانته ما را دعوت میکند که شعر او را بخوانیم، همانطور که از ما انتظار دارد کتاب مقدس را بخوانیم، یعنی به حقیقت تاریخی سطح تحتاللفظی، ایمان داشته باشیم. این موضوع به نمادگرایی فیگورال شخصیتهای اصلی در تمثیل شعر میرسد. ما در این اثر با یک تمثیل منسجم یا معمولی سروکار نداریم... این اثر بسیار پیچیدهتر است.»
دوزخ دانته که به صورت یک قیف بزرگ با ۹ حلقهی دایرهایشکل توصیف شده است، دارای یک اتاق شکنجهی وسیع و سازماندهیشده است که در آن گناهکاران، که به دقت بر اساس ماهیت گناهانشان طبقهبندی میشوند، مجازات وحشتناکی را متحمل میشوند، که اغلب با توجهی ترسناک به جزئیات، به تصویر کشیده شده است. در این دوزخ به گناهکارانی که گناهان خود را میشناسند و منکر آنها میشوند، این فرصت داده میشود تا از طریق فرآیند سخت تطهیر، که در برزخ ادامه دارد، به بهشت برسند. تغییر شعور انسانی به وحی الهی در برزخ اتفاق میافتد، جایی که توبهکنندگانی که در انتظار سفر نهایی به بهشت هستند، پیوسته ایمان خود را تایید میکنند و کفارهی گناهانی را که در زمین مرتکب شدهاند، میدهند. حال و هوای محبت برادرانه، حیا و اشتیاق به خدا در برزخ حاکم است. اگرچه در دوزخ، ویرژیل -نماد عقل انسانی- به دانته در درک گناه کمک میکند، در برزخ، شاعر به راهنمای قدرتمندتری نیاز دارد که نمایندهی ایمان باشد و این راهنما کسی نیست جز بئاتریس.
سرانجام، بهشت روند بازسازی و تطهیر معنوی لازم برای ملاقات با خدا را به تصویر میکشد که در نهایت نیز به شاعر پاداش برخورداری از دانش کامل داده میشود.
دانته آلیگیری در اواخر عمرش در راونای ایتالیا، تحت حمایت گویدو دا پولنتا ساکن شد، جایی که در ۱۳ یا ۱۴سپتامبر ۱۳۲۱ در همانجا درگذشت. اگرچه کمدی الهی در طول زندگی دانته هیجانی فوری در جامعه ایجاد کرد، شهرت دانته در دوران رنسانس ایتالیا کاهش یافت و بعدها در قرن ۱۹ و ۲۰ مجددا احیا شد. بسیاری از محققان وحدت ساختاری اشعار را مورد بررسی قرار دادهاند و در باب رابطهی نمادگرایی قرون وسطایی و تمثیل در سه بخش کمدی الهی و بررسی استراتژی روایی دانته بحث کردهاند. دیگران نیز از غنای صوری و معنایی ظاهرا پایانناپذیر متن دانته شگفتزده شدهاند. کمدی الهی با لایههای معمایی مختلف از پیچیدگیهای لغتشناسی و فلسفی، مورد بررسی دقیق منتقدان، نظریهپردازان ادبی، زبانشناسان و فیلسوفان قرار گرفته است، کسانی که این اثر جاودانه را گرامی میدارند، دقیقا به این دلیل که حقیقت خشن در مورد وضعیت انسانی را به شعری در یک زیبایی بیزمان برمیگرداند.