دانلود و خرید کتاب صوتی چگونه کمالگرا نباشیم
معرفی کتاب صوتی چگونه کمالگرا نباشیم
کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم نوشته استفان گایز راهی جدید به سوی خودباوری، زندگی بدون ترس و رهایی از کمالگرایی به شما معرفی میکند.
درباره کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم
خیلی از ما فکر میکنیم کمالگرایی صفت خیلی خوبی است و شخص کمالگرا انسان فرهخیتهای است؛ اما از آسیبهایی که کمالگرایی میتواند به روح و جسم ما بزند غافلیم.
کمالگرایی همان چیزی است که باعث میشود یک کودک هنگام رنگآمیزی خود را برای خارج نشدن از خطوطی که مشخص شده عذاب دهد، یا نوجوانی به دلیل این که نمیتواند در ورزش با درس همیشه بهترین نمره را بیاورد دچار افسردگی شود. کمالگرایی را والدین به کودکان میآموزند. والدینی که خود کمالگرا هستند.
کمالگرایی در دنیایی که پر از نقص و ناکاملی است مانند تلهای شما را به کام خود میکشد و نمیگذارد به جلو گام بردارید. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، چنان ذهن را اسیر خود میکند که از ترس آن که نتوانید آنچه را در ذهن دارید در حد اعلی اجرا کنید، حتی قدمی هم در آن مسیر برنخواهید داشت. این طرز فکر، همان سدی است که استفان گایز در کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم از آن سخن میگوید. سدی که سالها باعث شده بود خود استفان گایز هم در جهت خواستههایش گامی برندارد.
گایز در این کتاب صوتی به تک تک موانع و دغدغههایی که در زندگی یک کمالگرا وجود دارد پرداخته است و برایشان چندیدن راه حل معرفی کرده است. انتظارات غیرواقعی، نشخوار ذهنی، نیاز به تایید شدن، نگرانی از ارتکاب اشتباه و...
شما باید یاد بگیرید برای رهایی از چنگال کمالگرایی معیارهایتان را درست تظیم کنید و اعتمادبه نفستان را بالا ببرید. تا بتوانید بر این خصلت خود غلبه کنید. گایز در کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم با شما همچون مربی همراه میشود تا دیگر کمالگرا نباشید.
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به کتاب های موفقیت و روانشناسی مخاطبان کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم هستند.
در بخشی از کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم میشنویم
معمولگرایی همان آزادی است زیرا حالت طبیعی ماست. همانطور که متولد شدهایم. کمالگرایی، سازهای مصنوعی است که محدود میکند، سخت میکند و رفتار را به استانداردی غیرمنطقی تبدیل میکند.
معمولگرایی تنبلی نیست. استانداردهای سطح پایین، راضی شدن به شکست، بیعلاقگی به برتری و پیشرفت و یا دلمردگی نیست. معنای اصلی معمولگرایی، دنبال کردن و انجام کارهای خوب در زندگی است بدون آنکه آرزو و یا انتظار حد کمال هر چیز را داشته باشیم. انجام دادن بر عالی انجام دادن، مقدم است. مقوله معمولگرایی مانند کمالگرایی، حکم صادر نمیکند که همه چیز بی عیب و نقص انجام شود فقط ترس فلج کننده عالی انجام ندادن کاری را، در ما از بین میبرد.
پیشفرض یک معمولگرا –نکته کلیدی همین جاست– این است که داشتن استانداردهای سطح پایین برابر با گرفتن نتایج بدتر نیست. یک تصور غلط و همه گیر شده این است که آرزوی حد کمال چیزی را در سر پروراندن، شما را به آن نزدیکتر میکند. در حالیکه خلاف آن حقیقت دارد: در آغوش کشیدن معمولگرایی بسیار بیشتر از طرز فکری کمالگرایانه، شما را به حد کمال چیزی نزدیکتر خواهد کرد. در تحقیقی که پیشتر به آن اشاره کردیم، دانشجویان کمالگرا به طرز قابل ملاحظهای تکالیف نوشتن را بدتر از دیگران انجام میدهند.
بیایید یک قدم به جلو برداریم. پذیرفتن معمولگرایی به این معنا نیست که فکر کنید متأسفانه، باید این طرز فکر را برای آنکه حال خوبی داشته باشم، بپذیرم.
اگر معمولگرایی را برای خود، به عنوان دشمنی که حضورش واجب است تعریف کنید، زیاد کمکتان نخواهد کرد. بهتر است به این باور درونی برسید که چگونه و چرا لازم است آن را به عنوان راه زندگی خود در نظر بگیرید. افراد سختکوش، همانهایی هستند که معمولگرایی را در آغوش گرفتهاند.
این بحثی جدا و متفاوت از مباحث «انسانی» نیست. میتوانیم زیبایی معمولگرایی را در اطرافمان بیاییم. به عنوان مثال، الماسها به شکل سنگهای بسیار زیبایی برش داده شده و پرداخته میشوند. اما قبل از اینکه به شکل سنگهای زیبایی درآیند، چیزی جز تودههای زشتی از کربن نیستند. پس از آنکه کربن، سالیان درازی فشار و گرمای زیاد را تحمل میکند، به صورت الماس درمیآید. تلاشهایتان را همان فشار و گرمای فوقالعاده زیادی در نظر بگیرید که توانست کربن را به مشهورترین سنگ جهان تبدیل کند. صرفاً تلاش بسیار زیاد، کافی نیست، بلکه زمان و استقامت است که میتواند شما را به شخص فوقالعادهتری تبدیل کند. آنچه که رسیدن به حد کمال را ممکن میکند به دلیل این تصور (متناقض) و غلط نیست که تمام چیزهای خوب را میتوان به یکباره و پس از یک بار تلاش به دست آورد.
اولین مزیت معمولگرایی، استرس کاهش یافته و به دست آوردن نتایج بهتر است که با اقدام به انجام کار مثبت در بیشتر موقعیتها، میتوان به آن رسید. هرچه فرد، بیباکتر، به خود مطمئنتر و رهاتر باشد، بیشتر میتواند معمولگرایی را در آغوش بگیرد. اگر میخواهید چیزهای خوبی در زندگیتان اتفاق بیفتد، باید از همین جا به جلو حرکت کنید. حتی اگر یک چرختان پنچر است، اسکلت اتومبیلتان زنگ زده و چراغ جلوی آن شکسته است. فقط با حرکت به سمت جلو است که میتوانید افقهای جدید را ببینید، احتمالات را بالا برده و موقعیتهای جدیدی را برای رشد و لذت بردن از زندگی به وجود آورید.
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد