دانلود و خرید کتاب صوتی صمیمیت
معرفی کتاب صوتی صمیمیت
کتاب صوتی صمیمیت نوشته ریموند کارور با صدای هدی فلاح را آوای چیروک منتشر کرده است. این رمان داستان مردی است که بار دیگر در مسیر یک ارتباط عاطفی قرار میگیرد.
درباره کتاب صوتی صمیمیت
مردی چهار سال پس از جدایی از همسرش برای دیدار با او میرود. متوجه میشود همسر سابقش هنوز اندوه و رنج شکست زندگی مشترکشان را به دوش میکشد. زن احساسات و عواطفی را که سالها در قلبش پنهان کرده بوده و از مرد انتظار داشته را به او میگوید. این اتفاق مرد را در موقعیت جدیدی قرار میدهد.
شنیدن کتاب صوتی صمیمیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی و آثار ریموند کارور پیشنهاد میکنیم
درباره ریموند کارور نویسنده کتاب صمیمیت
ریموند کِلِوی کاروِر جونیور نویسنده ی داستانهای کوتاه و شاعر آمریکایی بود. او یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم و همچنین یکی از کسانی شمرده میشود که موجب تجدید حیات داستان کوتاه در دهه ی ۱۹۸۰ شدهاند.
کارور در ۲۵ مه، ۱۹۳۸ در شهر کلاتْسْکانی در ایالت اورگن که شهری صنعتی در کناره ی رودخانه کلمبیا است به دنیا آمد. او در شهر یاکیما در واشنگتن بزرگ شد. پدرش، کِلِوی ریموند کارور، کارگر کارخانه ی چوببری و الکلی بود. مادر او، اِلا کیسی کارور، گاهی به عنوان پیشخدمت و فروشنده کار میکرد. در خانه او را جونیور، قورباغه و دکتر صدا میکردند. پیشه ی کارور به عنوان نویسنده به داستانهای کوتاه و شعر اختصاص یافته بود. او خود را بهعنوان کسی که «تمایل به ایجاز و قوّت دارد» و «به نوشتن داستانهای کوتاه معتاد است»، معرفی کردهاست. دلیل دیگری که برای ایجاز آثار او مطرح میشود این است که «داستان کوتاه و شعر را میتوان در یک نشست نوشت و خواند». این مسئله برای وی یک انتخاب ساده نبود، بلکه یک اجبار بود تا او با در نظر داشتن آن بتواند در کنار شغلهای متفاوتش به نوشتن نیز برسد. موضوعات و ایدههای آثار او که عموماً بر تجربههای کارگری تمرکز دارند به وضوح انعکاسی از زندگی خودش هستند. همین مسئله را میتوان در مورد بُنمایههای مکرر اعتیاد به الکل و بازپروری از آن که در آثار او موجود است، مطرح کرد.
بخشی از کتاب صوتی صمیمیت
در غرب کارهایی دارم، به هر حال، به همین دلیل در مسیر توی این شهر کوچک که زن سابقام زندگی میکند توقف میکنم. چهار سال است که هم دیگر را ندیدهایم. اما گه گاه هر وقت مطلبی از من منتشر شده یا چیزی راجع به من در مجلات یا روزنامهها چاپ شده، آنها را برای او فرستادهام. نمیدانم چه منظوری از این کار داشتهام فقط میدانم که فکر میکردم ممکن است برایش جالب باشد. به هر حال هیچ وقت جواب آنها را نداد.
ساعت نُه صبح است، تلفن نکردهام و راستش نمیدانم دنبال چی آمدهام. ولی به خانه راهم میدهد. ظاهرا تعجب هم نکرده روبوسی که هیچ، حتی با هم دست هم نمیدهیم مرا به اتاق نشیمن میبرد. به محض این که مینشینم برایم قهوه میآورد بعد در میآید و میگوید که چه فکر میکند، میگوید من باعث شدهام که او افسرده شود، کاری کردهام که احساس میکند بیدفاع و سرافکنده است...
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد