دانلود کتاب صوتی برچسب چشم با صدای فاطمه فرجی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی برچسب چشم

دانلود و خرید کتاب صوتی برچسب چشم

معرفی کتاب صوتی برچسب چشم

کتاب صوتی برچسب چشم، نوشته‌ی چن هدلی، داستان بکا است که در روز تولد پنج‌سالگی‌اش متوجه می‌شود باید عینک بزند و اصلا از این موضوع خوشش نمی‌آید.

برچسب چشم را سارا مسعودی ثابت به فارسی ترجمه کرده است. نسخه صوتی کتاب برچسب چشم با صدای فاطمه فرجی و مهرانه امروانی تبدیل به کتابی جذاب و شنیدنی شده است.

درباره‌ی کتاب صوتی برچسب چشم

بکا و مادرش، باید برای دیدن دکتر آماده می‌شدند. وقتی به مطب دکتر رسیدند بکا اصلا بهانه‌گیری نکرد. در عوض در مدتی که منتظر بودند بکا روی یک کاغذ نقاشی کشید، اسمش را نوشت، اسم سگش را نوشت. عددها را شمرد و خودش را سرگرم کرد. وقتی که دکتر به بکا گفت باید آمپول بزند اصلا نترسید و فقط چند قطره گریه کرد. اما مشکل از جایی شروع شد که دکتر فهمید چشم چپ بکا خیلی خوب نمی‌بیند و به او گفت باید عینک بزند اما قبل از آن باید برچسب چشم بزند تا چشمش دوباره قوی بشود...

بسیاری از کودکان هستند که با عینک زدن مشکل دارند. بچه‌هایی که فکر می‌کنند با عینک ممکن است راحت نباشند، زشت شوند یا دوستانشان آن‌ها را مسخره کنند. برای حل چنین چالشی می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد. اما قصه گفتن و کتاب خواندن در این زمینه، بهتر از هر روش دیگری جواب می‌دهد. بچه‌های می‌توانند خودشان را جای شخصیت اصلی کتاب بگذارند و در حین قصه از نگرانی‌هایشان صحبت کنند. برای مواجه شدن با موضوع تنبلی چشم و عینک زدن، کتاب برچسب چشم یکی از بهترین کتاب‌ها است.

کتاب صوتی برچسب چشم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب صوتی برچسب چشم برای تمام بچه‌هایی که دوست ندارند، عینک بزنند، داستانی خواندنی است. والدین نیز می‌توانند از کتاب صوتی برچسب چشم استفاده کنند تا با کودکشان درباره‌ی این موضوع صحبت کنند.

جملاتی از کتاب صوتی برچسب چشم

دکتر بهش گفت که باید عینک بزنه، تا بهتر ببیند. و روی چشم راستش را با یک پد برچسبی بپوشاند تا دید چشم چپش دوباره قوی بشود. اینجا بود ه بکا شروع به گریه کرد و گفت: «اما اسکیت‌سوارها که عینک نمی‌ذارن. از اون بدتر، اونا اصلا از این برچسب‌ها نمی‌زنن!»

ماردش گفت: «اما اسکیت‌سواری که می‌خواد زمین بازی رو ببیند این کار رو میکنه!»

بکاو مادرش عینک‌های زیادی رو امتحان کردند. اما بکا در مورد عینک طلایی که برق می‌زد، سرش رو به نشونه‌ی مخالفت تکون داد، به عینک صورتی روشن اخم کرد و وقتی عینک قرمز پررنگی رو نشونش دادند، رویش را برگرداند.

کاربر ۱۵۴۰۴۷۶
۱۳۹۹/۰۱/۱۳

خیلی عالی بود

زمان

۹ دقیقه

حجم

۱۳٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۹ دقیقه

حجم

۱۳٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۳,۰۰۰
۷۰%
تومان