دانلود کتاب صوتی باغ سالار جنگ با صدای سیدمهرداد ضیائی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی باغ سالار جنگ

دانلود و خرید کتاب صوتی باغ سالار جنگ

نویسنده:ترنس اودانل
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی باغ سالار جنگ

کتاب صوتی باغ سالار جنگ نوشتهٔ ترنس اودانل و ترجمهٔ کمال فهیم است. نشر فرهنگ معاصر این کتاب تاریخ و خاطره را منتشر کرده است. این اثر حاوی خاطرات یک آمریکایی در ایران است.

درباره کتاب صوتی باغ سالار جنگ

کتاب باغ سالار جنگ حاوی خاطرات نویسنده طی ۱۰ سال اقامتش در باغِ سالار جنگ واقع در قصرالدشت شیراز است. «سالار جنگ»، لقب ناصرالدین کوپال شیرازی، شاعر اهل ادب در زمان قاجار بوده است. کتاب «باغ سالار جنگ» گزیده‌ای از شرح خاطرات این آمریکایی در آن باغ است. به‌گفتهٔ «باستانی پاریزی»، ترنس اودانل و خاطرات او، این مزیت را بر دیگران دارد که سال‌ها در متن زندگی ایرانی و آن نیز در متن یک زندگی روستایی روزگار گذرانده، شخم کرده و بیل زده و پیوند درخت آموخته و بیجه و نهال پرورش داده است. با خوی شبانان و روستاییان آشنا است؛ ازاین‌رو غیر از آن‌ها است که در خوابگاه‌های اختصاصی و رزیدانس‌های سفارت‌خانه‌های خود می‌خفته‌اند و با استفاده از گزارش سفیرها و کارگزاران آن‌ها و یا حضور در چند مراسم معمولی و عادی در یک شهر، مطالبی از خلقیات مردم ایران درک می‌کرده‌اند.

کتاب صوتی باغ سالار جنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و تاریخ و قالب خاطرات پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ترنس اودانل

ترنس اودانل، مورخ، محقق و داستان‌سرای ایران‌دوستی بوده است که در ۲۱ اکتبر ۱۹۲۴ در پرتلند واقع در ایالت اورگن در ایالات متحدهٔ آمریکا متولد شد. در ۹سالگی به بیماری ورم استخوان مبتلا شد و تا پای مرگ رفت. هفت سال آزگار بستری بود و پس از بهبود، تا آخر عمر می‌لنگید. طی آن سال‌ها پرستار دلسوز و مهربانی از او مراقبت کرد و در واقع باعث رهایی او از مرگ شد. این پرستار شوق مطالعه و شعر را در اودانل برانگیخت. اودانل در دانشگاه شیکاگو در رشتۀ فلسفه و زبان انگلیسی و در ترینیتی کالج دانشگاه دابلین در ایرلند، در رشتهٔ تاریخ تحصیل کرد، اما چندان ذوق و شوق درس‌خواندن نداشت. مطالعۀ آزاد و مسافرت را به تحصیلات رسمی ترجیح می‌داد و در مجموع ۲۵ سال از عمر خود را در سفر گذراند. در شرح‌حال اودانل نوشته‌اند که دلیل سفر مهاجرت‌گونهٔ او از آمریکا در سال ۱۹۵۰، انزجارش از محاکمات زمان مک‌کارتی و جوِ نژادپرستی رایج در آمریکای آن روزگار بود. در سال ۱۹۵۷ به ایران آمد و ۱۵ سال در این کشور زندگی کرد. ابتدا در انجمن ایران و آمریکا به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. هفت سال در کانون فرهنگی ادارۀ اطلاعات آمریکا در اصفهان خدمت کرد. سال‌ها در دانشگاه‌های اصفهان و شیراز زبان انگلیسی تدریس کرد. در اوایل سال‌های دههٔ ۱۹۶۰ «باغ سالار جنگ» را که باغ میوۀ بزرگی بیرون شیراز بود اجاره کرد و ۱۰ سال در آنجا زیست و از محل فروش میوۀ باغ امرار معاش می‌کرد. در سال ۱۹۷۱ که صاحب باغ برای ویلاسازی تصمیم به تخریب باغ گرفت، ترنس اودانل ناچار به ترک باغ شد و یک سال بعد به ایالات متحده بازگشت. در شرح‌حال اودانل، دوستان و همکارانش نوشته‌اند که او رفیقی شفیق، مصاحبی بذله‌گو و شیرین‌سخن، لذت‌طلبی باوقار، انسانی وارسته و بی‌آلایش و محققی موشکاف و باحوصله بود. به زبان عامیانۀ فارسی تسلط داشت و فارسی را به لهجه‌های اصفهانی و شیرازی صحبت می‌کرد. به ایرانیان علاقهٔ فراوان داشت و برایشان احترام بسیار قائل بود. نگاهی دقیق و قضاوتی روشن و فارغ از تعصب به ایرانیان داشت، ضعف‌ها و بدی‌های آنان را می‌دید و صفات و خلقیات پسندیدهٔ آنان را می‌ستود و همه را بی‌کم‌وکاست بازگو می‌کرد. او علاوه‌بر کتاب «باغ سالار جنگ»، کتاب دیگری نیز دربارهٔ ایران نوشته است و نیز مقاله‌ای تحت‌عنوان «صوفیان و تصوف» (Sufis and Mysticism) که حاصل مطالعات و تجربیات شخصی او در ماهانِ کرمان است.

بخشی از کتاب باغ سالار جنگ

«امروز صبح به حسن‌آباد رفتم، که روستایی است واقع در دامنۀ کوهستان و حدود سی و دو کیلومتر از ناحیۀ ما فاصله دارد. این ده با وجود کوچکی، از جهات مختلف شهرتی غیرعادی دارد، یعنی به خاطر قاچاقچیان و آبشار و کلیسا و خیارشورش.

حال به چه علت در میان این همه روستاهای دیگر فقط این روستا قاچاقچی پرورش می‌دهد، نمی‌دانم. شاید صرفاً به این علت که قاچاق جزو رسوم این روستا است، یعنی شغلی است که از پدر به پسر می‌رسد. در هر حال، این روستا محل توزیع کالاهای حمل‌شده توسط کاروان‌های شتری است که از راه‌های مخفی از خلیج فارس وارد می‌شوند. در حسن‌آباد، انواع کالای قاچاق ــ از صابون گرفته تا چای و سیگار خارجی و پارچۀ ساری هندی‌ــ را از روی شترها بار اتومبیل جیپ می‌کنند، که بعداً به صورت وسیع توزیع می‌شود. چند سال پیش، روستاییان لیموزین شخصی فرماندۀ ژاندارمری استان را دزدیدند تا در حمل قاچاق از آن استفاده کنند و این کار باعث تفریح همه شد. فرماندۀ ژاندارمری که آدم درستکاری بود و یا شاید هم نادرست بود و از کمی رشوۀ روستاییان رضایت نداشت، ظاهراً روستاییان را آزار و اذیت می‌کرد ــ که در این نواحی به این کار می‌گویند اجرای قانون‌ــ و روستاییان هم برای اینکه به فرماندۀ ژاندارمری گوشمالی بدهند، لیموزینش را برداشتند و فرار کردند و چند روز بعد آن را برگرداندند و یادداشتی به این مضمون در آن برجای گذاشتند که: «تا تو باشی و دیگر نان را از دهان بچه‌های ما نگیری». درواقع، من بسیار تردید دارم که در ذهن عموم مردم این ناحیه، قاچاق اصولاً جرم محسوب بشود. البته در قانون مدنی قاچاق جرم است، اما خوب، مگر قانون مدنی ساخته و پرداختۀ سیاستمداران نیست؟ زمانی یک سرهنگ ارتش به من گفت که: «در هیچ کجای قرآن نیامده که بردن پارچه از بیروت به اصفهان حرام است.»

کلیسا داستان غم‌انگیزی دارد. مبلغان مسیحی، اعم از آمریکایی و انگلیسی از اواسط قرن نوزده به بعد به ایران رفت‌وآمد کرده‌اند و تردید دارم که در تمام این مدت توانسته باشند حتی یک نفر مسلمان عاقل و بالغ را واقعاً به دین مسیح درآورند. البته تا این اواخر این مبلغین همچنان خوش‌بین بودند. یک نمونه از این خوش‌بینی، کلیسای کوچک واقع در حسن‌آباد است. اینکه چطور شد این کلیسا را در این محل ساختند، اطلاع ندارم، ولی به هر حال مادام که مبلغان با دادن پول و ارجاع شغل و خاصه خرجی گشاده‌دستی می‌کردند، کلیسا رونق داشت، ولی با گذشت زمان، مبلغین از پول خرج کردن برای روستا خسته شدند و کار که به اینجا رسید، کلیسا همۀ اعضای خود را از دست داد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۱۰ ساعت و ۳۷ دقیقه

حجم

۵۸۵٫۴ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۰ ساعت و ۳۷ دقیقه

حجم

۵۸۵٫۴ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۹۸,۰۰۰
۹۹,۰۰۰
۵۰%
تومان