دانلود و خرید کتاب صوتی از زاویه دید گیاه

کتاب صوتی از زاویه دید گیاه اثری از مایکل پولان با ترجمه بهتاب بلملکی و صدای ناهید صافی است. این اثر ایده ساده‌ای درباره طبیعت را با مخاطبانش درمیان می‌گذارد که می‌تواند برای ابزاری به تغییر رابطه میان ما و جهان هستی بدل شود.

درباره کتاب صوتی از زاویه دید گیاه

مایکل پولان در کتاب صوتی از زاویه دید گیاه، به بررسی ایده جدیدی می‌پردازد که به گفته خودش، ابزاری است برای تغییر رابطه میان انسان‌ها و دیگر موجودات جهان هستی. این ایده جدید که او بیان می‌کند، البته به گفته خودش، بدیع و نو نیست و ممکن است پیش از او، هزاران نفر دیگر هم به آن پرداخته باشند، اما او کسی است که تلاش کرده تا آن را بپروراند و به سرانجامی برساند. این ایده اینطور بیان می‌کند: دنیا را از زاویه دید موجودات دیگر ببینیم: مثلا از زاویه دید گیاه، یا حتی حیوان یا هر موجود دیگری.

بنا به گفته او نگاه کردن به جهان از یک منظر متفاوت، می‌تواند به عنوان درمانی برای بیماری خودمهم پنداری انسان‌ها عمل کند.   

کتاب صوتی از زاویه دید گیاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن کتاب صوتی از زاویه دید گیاه را به تمام علاقه‌مندان به طبیعت و زندگی انسانی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره مایکل پولان 

مایکل پولان (Michael Pollan)، نویسنده، فعال و ژورنالیستِ آمریکایی، متولد ششم فوریه ۱۹۵۵ است. او در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد و در دانشگاه برکلی تا مقطع دکتری در رشته ژورنالیسم تحصیل کرده است. در سال ۲۰۰۶ ،بخش مرور کتاب نیویورک تایمز او را به عنوان یک «روشنفکر لیبرال با علائقِ غذایی» توصیف کرده است. مایکل پولان تابه‌حال کتاب‌های بسیاری نوشته است که از میان آن‌ها می‌توان به طبیعت دوم: یک آموزش باغبانی، جایی برای خودم: آموزش برای یک سازندهٔ آماتور، گیاه‌شناسیِ علائق: نگاهی زمین‌محور به جهان، معضل جانور همه‌چیزخوار: تاریخ طبیعی چهار وعدهٔ غذایی، در دفاع از غذا: مانیفستِ یک خورنده، قواعد خوردن: دستور کار یک خورنده و پخت‌وپز، تاریخ طبیعی تغییر و تبدیل اشاره کرد.

بخشی از کتاب صوتی از زاویه دید گیاه

«چیزی که می‌خوام درباره‌ش حرف بزنم، ایده‌ی بسیار ساده‌ای درباره‌ی طبیعته. می‌خوام چند کلمه‌ای از طبیعت بگم، چون خیلی وقته در موردش حرفی نمی‌زنیم. می‌خوام از خاک، زنبورها، گیاه‌ها و حیوانات حرف بزنم، و ابزار بسیار ساده‌ای که به‌تازگی پیداش کردم رو باهاتون در میون بذارم. اگر چه چیزی که می‌خوام بگم واقعاً چیزی بیش‌تر از یه فریب ساده نیست؛ درباره‌ی تکنولوژی هم نیست. من فکر می‌کنم این ابزار برای تغییر رابطه‌ی ما با دنیای طبیعی و گونه‌های دیگه‌ای که بهشون وابسته‌ایم، بسیار قدرتمنده. و این ابزار بسیار ساده‌ایه. اون نگاه کردن به جهان و خودمون از زاویه‌ی دیدِ گیاه‌ها یا حیواناته. این ایده‌ی من نیست، به ذهن افراد دیگه‌ای هم خطور کرده، اما من سعی کردم ایده رو به یه جاهایی برسونم.

بذارید بهتون بگم که این ایده رو از کجا آوردم. مثل بقیه‌ی ایده‌هام، مثل بقیه‌ی ابزارهایی که تا به ‌حال استفاده کردم، ایده رو توی باغ پیدا کردم. من باغبانی‌ام که خودش رو کاملاً وقف کارش کرده‌. هفت سال پیش، روزی که داشتم گوجه می‌کاشتم، اولین هفته‌ی ماه مه بود. اینجا نیوانگلنده، وقتی درخت‌های سیب شکوفه می‌دن، ابرهای سفید بالاسرشون تو آسمونه. من اینجا داشتم تکه‌های بزرگ می‌کاشتم، سیب‌زمینی‌ها رو می‌چیدم. زنبورها روی درخت مشغول کار بودن؛ زنبورهای گاوی‌ هم همه‌چیز رو مرتعش می‌کردن.

یکی از چیزهایی که در مورد باغبانی دوست دارم اینه که تموم تمرکزت رو نمی‌گیره، صدمه نمی‌بینی، مثل نجاری نیست و کلی فضای ذهنی باز بهت می‌ده تا بتونی فکر کنی. اون روز عصر توی باغ، همونطوری که کنار زنبورهای گاوی مشغول بودم، از خودم پرسیدم: من و این زنبورهای گاوی چه نقاط مشترکی با هم داریم؟ نقش‌هامون توی اینجا چقدر مشابه و چقدر متفاوته با هم؟ متوجه شدم که در واقع کمی نقاط مشترک داریم: هر دومون ژن‌های یه گونه رو داریم نشر می‌دیم، نه ژنی از گونه‌‌های دیگه رو. و اینکه اگه بتونم از دید یه زنبور هم نگاه کنم، هردومون احتمالاً با خودمون فکر می‌کردیم که کنترل اوضاع رو به دست گرفتیم. من تصمیمم رو گرفته بودم که چه سیب‌زمینی‌هایی بکارم، می‌خواستم سیب‌زمینی طلایی یا یلو فین یا چیزای دیگه‌ای بکارم و این ژن‌ها رو از روی کاتالوگ بذر از تمام نقاط کشور جمع کردم، آوردم و کاشتمشون. و بی‌شک زنبوره به فکر این بود که: «می‌رم سراغ درخت سیب، بعدشم اون شکوفه‌هه، می‌رم یکم شهد می‌گیرم بعدشم می‌رم پی کارم».