بهترین ترجمه ۱۹۸۴
داستان کتاب ۱۹۸۴ دربارهی زندگی وینستون اسمیت است. وینستون اسمیت کارمند سازمانی حکومتی تک حزبی و توتالیتر در شهر لندن است. حکومتی که همهجا دم از برابری و برادری میزند اما ذاتش به شدت طبقاتی است و به شدت همه زندگی مردم را زیر نظر دارد. هیچکس هیچجا تنها نیست، تمام حرکات و رفتار آدمها ثبت و ضبط میشود، حق عاشق شدن ندارند، حق ازدواج ندارند، مگر برای تولید مثل، حق تفکر و مطالعه ندارند مگر آنچه حزب میگوید و حق تشکیل محافل دوستانه ندارند، مگر این که در آن سخن از حکومت باشد. فضایی پر از خفقان، وحشت و همراه با حس انزجار از وضعیت سرد و خوفناک جامعه در رمان ۱۹۸۴ در جریان است. در یک جمله، انسان بودن در جامعهای که اورول توصیف میکند، جرم است و داشتن عواطف انسانی گناه به شمار میرود. در رأس این حکومت، فردی قرار دارد که مردم جز نامی از او نشنیدهاند و حتی در وجود او شک است اما همانطور که خدا را میپرستند، او را هم میپرستند. وزارتخانهها و نهادهای این کشور هم عجیباند و همهشان کاری را انجام میدهند که بر خلاف نام و وظیفهشان است.