دانلود و خرید کتاب کفش باز فیل نایت ترجمه معصومه تاجمیری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب کفش باز

کتاب کفش باز

معرفی کتاب کفش باز

کتاب کفش باز نوشته فیل نایت است که با ترجمه معصومه تاجمیری منتشر شده است. این کتاب خاطرات فیل نایت پایه‌گذار نایکی است. در این کتاب مسیر موفقیت این شرکت را می خواهد.

درباره کتاب کفش باز

نایت قصد داشت مدیران تایگر را راضی کند تا از طریق شرکت او، آنها محصولات‌شان را به آمریکا صادر کنند. او حتی هزینهٔ اولین سفارشش از کارخانهٔ اونیتسوکا را هم نداشت و از پدرش مقداری پول قرض گرفت. زمانی که سفارش‌هایش رسیدند چند جفت از آن کفش‌ها را برای بیل باورمن فرستاد. باورمن مربی سابق دو و میدانی‌اش بود و نایت همیشه شیفتهٔ نوآوری‌های او در ورزش بود. باورمن، بعد از دیدن کفش‌ها بی‌معطلی شراکت با نایت را پذیرفت. هرکدام از آن‌ها پانصد دلار سرمایه‌گذاری کردند و شرکت روبان آبی را تأسیس کردند. کار این شرکت در ابتدا با دویست جفت کفش شروع شد. اوایل، نایت کفش‌ها را پشت ماشینش می‌گذاشت و برای فروش آنها مسافت‌های زیادی را طی می‌کرد. با تلاش‌های فراوانی توانست آنها را به فروش برساند. زمانی که میزان فروش آنها به سه میلیون دلار رسید تصمیم گرفت کفش‌های مخصوص خودشان را طراحی کند. نام نایک را که در زبان یونانی به معنای پیروزی بود به عنوان برندشان انتخاب کرد. این کتاب سرگذشت این موسس و راه های موفقیتش است.

خواندن کتاب کفش باز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کسانی که در زندگی به دنبال راه موفقیت هستند پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب کفش باز

از آن بدتر هنوز مانند همان پسر بچهٔ رنگ پریدهٔ خجالتی پوست استخوانی که همیشه حس می‌کردم بودم. شاید به خاطر آن که هنوز تجربیات زیادی نداشتم؛ حتی چیزهای کوچکی مانند وسوسه‌ها و هیجانات جوانی. حتی در زندگی به سیگار لب نزده بودم و تجربهٔ دود کردن هیچ موادی را نداشتم. هیچ قانونی حتی کوچک و کم اهمیت را نقض نکرده بودم. دههٔ شصت بود، دورهٔ شورش و عصیان و من تنها کسی در امریکا بودم که حتی یک بار طغیان نکرده بود. حتی یک مورد هم به خاطر نمی‌آوردم که به خودم اجازهٔ کاری غیر قانونی داده باشم. در تمام این سال‌ها، هرگز با دختری رابطه نداشتم.

اگر می‌خواستم به چیزهایی که نبودم فکر کنم، کار ساده‌ای بود. آن چیزها برایم حل شده بود. چیزی که فهمیدنش برایم راحت نبود این بود که دقیقاً چه چیزی یا چه کسی بودم، یا این که قصد دارم بشوم. مانند بقیهٔ دوستانم، می‌خواستم موفق باشم، ولی برخلاف آنها، معنی موفق بودن را نمی‌دانستم. پول؟ شاید! تشکیل خانواده، بچه، یا خرید خانه؟ حتماً. اگر خوش شانس می‌بودم همهٔ این‌ها خواسته‌های من بود. همهٔ این‌ها اهدافی بودند که برای انگیزه دادن به خودم در سر می‌پروراندم و بخشی از وجودم به طور غریزی آرزوی این چیزها را داشت، اما در عمق وجودم به دنبال چیز دیگری بودم، چیزی فراتر از این‌ها. این حس دردناک آزارم می‌داد که فرصت ما کوتاه است، کوتاه‌تر از چیزی که فکرش را می‌کنیم و مانند دویدن در صبحگاه کوتاه و زود گذر است. به همین خاطر، من می‌خواستم از فرصتم معنادار و هدفمند استفاده کنم. خلاقیت داشته باشم و اهمیت بدهم. مهم‌تر از همهٔ این‌ها می‌خواستم متفاوت و چیز جدیدی باشد.

می‌خواستم اثر و نشانه‌ای خاص از خودم در این دنیا به جا بگذارم.

می‌خواستم برنده باشم.

نه، البته این طور نبود. می‌خواستم بازنده نباشم.

و این اتفاق محقق شد. آن لحظه‌ای که ضربان قلب جوان من شروع شد و ریه‌های صورتی‌ام مانند بال‌های پرنده‌ای باد شدند. آن لحظه که در چشمم درخت‌ها به لکه‌های مبهم متمایل به سبزی تبدیل شدند. ناگهان همهٔ چیزی که به دنبالش بودم پیش رویم قرار گرفت. دقیقاً همان طور که می‌خواستم زندگی‌ام باشد. پیش رفتند.

با خودم فکر کردم خودش است. اسم رمز، همین است. راز شادی، همین است. همیشه شک داشتم که جوهرهٔ زیبایی و حقیقت چیست یا برای فهم آن چه چیزی نیاز داریم. آن جوهره در لحظه‌ای است که توپ در هوا معلق است، آن لحظه‌ای که بوکسورها نزدیک شدن صدای زنگ پایان را حس می‌کنند، لحظه‌ای که چیزی نمانده دونده‌ها از خط پایان رد شوند و تماشاگران یک دست شانه به شانه یکدیگر مانده‌اند. نیم ثانیهٔ نفس‌گیر قبل از تصمیم‌گیری برای اعلام برنده یا بازنده در وصف نمی‌گنجد. هر چه بود، می‌خواستمش، می‌خواستم با زندگی‌ام عجین شود، هر لحظه و هر روز در زندگی داشته باشمش. 

معرفی نویسنده
عکس فیل نایت
فیل نایت

فیل نایت در ۲۴ فوریه‌ی سال ۱۹۳۸ در اورگان آمریکا به دنیا آمد. او یک خانواده‌ی پنج نفره متشکل از والدین و سه فرزند داشت. پدرش فردی شناخته‌شده در صنعت نشر بود که مجله‌ی اورگان ژورنال را منتشر می‌کرد و وضعیت مالی خیلی خوبی داشت. بنابراین طبیعی بود که فیل در دوران کودکی با مسئله‌ی ویژه‌ای دست و پنجه نرم نکرده باشد، اما فیل در تمام نوجوانی‌اش از یک موضوع گله و شکایت داشت. او عاشق ورزش (مخصوصا‌ دویدن) بود و در رشته‌های مختلف دو با اشتیاق شرکت می‌کرد. در آن زمان کفش‌های باکیفیتی برای ورزش در آمریکا تولید نمی‌شد و کفش‌های ورزشی که وجود داشت از نامرغوب‌ترین پلاستیک‌های ممکن ساخته می‌شدند.

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه