کتاب رویکرد منجی گرایانه در عصر مدرنیته
معرفی کتاب رویکرد منجی گرایانه در عصر مدرنیته
رویکرد منجی گرایانه در عصر مدرنیته کتابی نوشته راضیه صدق پور خامنه درباره رویکرد منجیگرایی در غرب است.
درباره کتاب رویکرد منجی گرایانه در عصر مدرنیته
عقیده به ظهور یک نجاتدهندهٔ بزرگ آسمانی و امید به یک آیندهٔ روشن که در آن، نگرانیها و هراسها برطرف شده و به برکت ظهور یک شخصیت ممتاز الهی، همهٔ تاریکیها از پهنهٔ گیتی برچیده و ریشهٔ ظلم و تباهی از روی کرهٔ زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره در همهٔ زمانها و مکانها در میان همهٔ ملّتها شایع و رایج بوده است.
مروری بر تاریخ، این نکته را مورد تأکید قرار میدهد که عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی و آمدن مصلحی در آخرالزّمان، به نام منجی موعود جهانی، به قدری اصیل و ریشهدار است که در اعماق دل ملّتها و پیروان همهٔ ادیان و تمام اقوام و ملل جهان، جا گرفته است؛ به طوری که در طول تاریخ بشریت، انسانها در فراز و نشیبهای زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری، پیوسته خود را از یأس و ناامیدی نجات داده و در انتظار آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان، لحظهشماری میکنند.
همچنین در میان ادیان مختلف، این مسئله مشترک است که پیش از آمدن موعود، تحوّلاتی در دنیا رخ میدهد؛ حوادث بزرگ و مهمّی که بیانکنندهٔ نزدیکی ظهور موعود هستند. انسانها برای رسیدن به این اخبار، همیشه عطش داشتهاند؛ زیرا میخواستند از آینده اطّلاع پیدا کرده و باخبر شوند و خود را برای آن آماده کنند.
این کتاب ابتدا برای روشن شدن هر چه بیشتر موضوع در فصل اوّل، برای شناخت نقش و عملکرد اندیشهٔ منجیگرایی در جهان امروز، مبانی نظری موجود در این زمینه را بررسی میکند. فصل دوم با توجّه به اینکه اندیشهٔ منجیگرایی امروزه توسط جریان مسیحیان صهیونیست در جوامع غربی، به ویژه «آمریکا» و «انگلیس» هدایت و رهبری میشود، به معرّفی این جریان خواهد پرداخت. فصل سوم، ظهور و بروز این اندیشه در نحوهٔ عملکرد و همچنین برنامههای طرفداران این جریان را بررسی خواهد کرد. در فصل چهارم به آزمون فرضیههای پژوهش پرداخته شده است.
هر یک از سرفصلهای ارائه شده در این کتاب، میتواند موضوع و محتوای رسالهای مستقل در شناسایی مجموعه بحرانها و بنبستهای عارض شده بر مناسبات بشر امروز باشد؛ چنان که بررسی و تفحص درباره رویکرد بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان غربی درباره منجیگرایی و آخرالزمان میتواند مورد توجه مجامع علمی و پژوهشی واقع شود.
امید که این اثر سبب برانگیخته شدن ذهن و استعداد آحاد دیگری از اساتید دانشگاهی و محققان حوزوی برای تفحص در این باره شود.
خواندن کتاب رویکرد منجیگرایانه در عصر مدرنیته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پژوهشگران حوزه ادیان و جامعهشناسی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب رویکرد منجیگرایانه در عصر مدرنیته
پروتستانتیسم
پروتستانتیسم حرکتی بود که نظام اروپایی ایجاد شده تحت اقتدار کلیسای کاتولیک را ویران ساخت. همراه با پروتستانتیسم دین از مفهوم حقیقی خود جدا شده، به کاتالیزوری اجتماعی تبدیل شد که اهداف نظام فکری سکولار را تقدیس نمود و بدین ترتیب، پیشاهنگ حرکتی گردید که حیات دنیوی را به اساسیترین هدف انسان بدل ساخت.
به عنوان یکی از دستاوردهای این فرآیند، اقتدار، کاملاً از اتوریته جدا گردید. دین از مسئولیت ایجاد و تأسیس نظام خود منفک شد و تابعی از نظامیگردید که مستقر شده بود.
پروتستانتیسم و روشنگری، مفاهیمی هستند که تأثیرات بیچون و چرایی بر فرهنگ و تمدّن دنیای غرب داشتهاند. این دو واقعهٔ بزرگ، دو مرحله از یک روند هستند و تمامی باورها و اندیشههای انسان غربی و بخشهای قابل توجّهی از انسانهای دیگر جوامع را در ارتباط با دنیا، جهان و زندگی، از بنیاد تغییر داده و در پی ایجاد یک دنیای غیردینیاند. همراه با ایجاد این دنیای غیردینی، انسان را نیز از بندگی و ستایش خالق خود، به مثابه وظیفهٔ فطری و اصلیاش بازداشته و به ستایش و پرستش خود وادار کردهاند و باز میدانیم که این دو واقعه، باور به گذار و بیارزش بودن دنیا را از میان برداشته و به جای آن باور پاینده، ابدی و بینهایت ارزشمند بودن دنیا را قرار داده است.
علاوه بر اینها، این دو واقعه، مفهومی را که دین برای انسان در بر داشت، تغییر داد، دین را در میان چهاردیواری معابد و پرستشگاهها زندانی کرد و بدین ترتیب، در صدد برآمد تا خصوصیت دین و فرآیند بیچون و چرای نفوذ دینی - یا الهی - را که همانا نظامدهی به امور دنیا بود، از میان بردارد.
مهمترین دستاورد روندی که با پروتستانتیسم آغاز گردید و با روشنگری ادامه یافت، قطع ارتباط حیات فردی و اجتماعی با دین و مرتبط ساختن آن به ایدئولوژیها و بدین ترتیب، پشت کردن به آخرتگرایی و روی آوردن به دنیاگرایی بود.
لیبرالیسمی که پیروزی آن همراه با نظام جدید جهانی جشن گرفته شد، سوسیالیسمی که رفته رفته رنگ باخت و ناسیونالیسمی که هنوز از نقطه نظر محلّی تأثیرگذار بود. فاشیسمی که در این فاصله سر برداشت و حتّی ایدئولوژی محافظهکاری که در هر زمان از آن به اشتباه، به عنوان دین نام برده میشد و... همهٔ اینها دستاوردهای فلسفهٔ روشنگری بود که با انقلاب «فرانسه» به سمبل تبدیل شد. به بیان دیگر، در پشت جریان سر برداشتن ایدئولوژیهای گوناگون، «دینزدایی» قرار داشت
حجم
۱۷۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه
حجم
۱۷۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه