کتاب چگونه برندها ما را شستشوی مغزی می دهند
معرفی کتاب چگونه برندها ما را شستشوی مغزی می دهند
کتاب چگونه برندها ما را شستشوی مغزی می دهند نوشته مارتین لیندستروم است که با ترجمه زهره نوروزی منتشر شده است. مارتین لیندستروم در کتاب خود با نام چگونه برندها ما را شستوشوی مغزی میدهند پردهها را کنار میزند. او در این کتابِ جذاب فاش میکند که فعالیت تبلیغاتچیها و شرکتها چگونه است؛ آنها اینگونه القا میکنند که برای مثال، اگر آن مدل جدید آیپد و یا آن برند جدید دئودورانت را نخریم، احساس محرومیت، حماقت و طردشدگی خواهیم کرد.
درباره کتاب چگونه برندها ما را شستشوی مغزی می دهند
در عصر حاضر، صاحبان موفقِ برندهای مختلف هر حرکت خریداران ـ چه بهصورت آنلاین و چه به شکل حضوری در فروشگاهها ـ را ثبت و تحلیل میکنند. آنها هر محصولی را که شما میبینید و بهصورت آنلاین میخرید ثبت میکنند؛ حتی میدانند که کِی و کجا از کارت باشگاه مشتریان استفاده کردهاید و همینطور ازطریق جستوجو در رسانههای اجتماعی به سلیقه شما پی میبرند. سپس با استفاده از این اطلاعات، شما را به خرید ترغیب میکنند و بهطور ناخودآگاه یا حتی بدون اینکه رضایت داشته باشید «شستوشوی مغزی» میدهند.
این کتاب به شما نشان میدهد چطور برندها به راحتی شما را به دام مصرفگرایی و استفاده از محصولاتشان میاندازند.
نشریه «رهآورد مدیریت» در سال ۱۳۹۵ با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت خود را آغاز کرد. در هر شماره چکیده چندین کتاب روز مدیریت به همراه یادداشت اختصاصی بزرگترین نویسندگان مدیریت و کسبوکار مانند ست گادین، سایمون سینک و هنری مینتزبرگ منتشر میشود. در حال حاضر نشریه «رهآورد مدیریت» با تیراژ ۱۰۰۰۰ نسخه یکی از محبوبترین نشریههای مدیریت کشور است.
خواندن کتاب چگونه برندها ما را شستشوی مغزی می دهند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند دید بازتری نسبت به دنیای اطرافشان داشته باشند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه برندها ما را شستشوی مغزی می دهند
شرکت ژیلت به این نتیجه رسید که وقتی پسری دو بار از ریشتراش ژیلت استفاده کند، به احتمال نود درصد در بزرگسالی نیز به استفاده از این برند ادامه خواهد داد. برهمیناساس، ژیلت در روز تولد مردان جوان و یا در هنگام فارغالتحصیلی از دبیرستان، بستههایی را با نام «به بزرگسالی خوش آمدید» برایشان ارسال میکند.
آیا باور میکنید که حتی خودروسازان نیز کودکان را هدف گرفتهاند؟ در یکی از تبلیغات تلویزیونیِ اتومبیل پورشه، پسربچهای در کلاس درس نشسته و در خیالات خود فرو رفته است و درباره بزرگسالی، سرعت و پورشه رؤیا میبافد. او در خیالش به یکی از نمایندگیهای فروش این اتومبیل سر میزند و بهدنبال پورشه مدل ۹۱۱ میگردد؛ در لحظهای باشکوه سوار خودرو میشود، برای مدتی طولانی در آن مینشیند و سپس، از فروشنده کارت ویزیتش را درخواست میکند و به او میگوید «تقریباً بیست سال دیگر میبینمتان!». آنگاه صدایی میگوید «داستان جذاب پورشه همین است: لحظهای که مطمئن میشوید میخواهید صاحب یک پورشه باشید و لحظهای دیگر که مالک یکی از مدلهای آن میشوید. برای تحقق این لحظهٔ دوم به یکی دو دهه زمان نیاز است».
مرغ یا تخممرغ
هرچه در زمان شروع استفاده از برند یا محصولی کمسنتر باشیم، احتمال آنکه در سالهای پیشِ رو نیز از همان محصولات استفاده کنیم بیشتر است؛ اما شرکتها فقط به این علت نیست که در بازاریابی و تبلیغاتشان کودکان را هدف میگیرند. کودکان بهخودیخود ابزاری برای بازاریابی محسوب میشوند؛ زیرا قدرت «پیله کردن» یا اثرگذاری بر خریدهای والدینشان را دارند. همانگونه که جیمز مکنیل، استاد بازاریابی دانشگاه اِیاَنداِم تگزاس میگوید «میتوان ردپای کودکی بهانهگیر را در ۷۵ درصد از خریدهای ناگهانی و بیبرنامه مواد غذایی یافت. برانگیختن میل و هوسی در کودک به معنای برانگیختن هوسی در کل خانواده است.» پروفسور مکنیل در مصاحبه اخیرش با نیویورکتایمز گفته است «کودکان روی هزینههای خانوار اثر میگذارند؛ آنها بر پدربزرگ، مادربزرگ، پرستار و بسیاری از افراد دیگر نفوذ دارند».
حجم
۳۷٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه
حجم
۳۷٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه
نظرات کاربران
جمع و جور و خلاصه!!!! خوندنش بهتر از نخوندنشه!!!!!
متوسط جاهایی میشد ازش نکته هایی رو در اورد برا کار و بازریابی جنس خودمون در کشور خودمون. ولی این نکات خیلی کم تعداد بود چون واقعا بازار و بازاریابی در کشور ما با همه جا متفاوته.
خیلی کتاب خوبی هستش، خیلی بیشتر از اینا ارزش داره
خیلی نکته های جالبی داره