دانلود و خرید کتاب در دره آتش محمدحسین حسین‌پور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب در دره آتش اثر محمدحسین حسین‌پور

کتاب در دره آتش

معرفی کتاب در دره آتش

کتاب در دره آتش اثر محمدحسین حسین‌پور، روایتی داستانی از شهدای گرانقدر سپاه حضرت عباس (ع) استان اردبیل در شمال‌غرب کشور است. 

درباره‌ی کتاب در دره آتش

محمدحسین حسین‌زاده در کتاب در دره آتش، از شجاعت‌ها و رشادت‌های شهیدان یونس نوروزی، مختار قهرمان‌زاده، موسی قدیری، میربهروز کریمی، میرهاشم موسوی و محمد قلی‌زاده نوشته است. این اثر، با روایت داستانی خود و با جمع‌آوری خاطرات مختلف از خانواده‌های این شهیدان گردآوری و نوشته شده است. این شهدا، از اعضای سپاه حضرت عباس (ع) در استان اردبیل بودند که در مبارزه با گروهک‌های مختلف به شهادت رسیدند. 

کتاب در دره آتش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران ادبیات دفاع مقدس و داستان‌های شهدا و رزمندگان از خواندن کتاب در دره آتش لذت می‌برند. 

بخشی از کتاب در دره آتش

دل که گره خورد به «یا ربّ»، دیگر چه رازی باقی می‌ماند که برایش فاش نشود و گویی پرده‌ها کنار می‌رود و آن‌سو را می‌بیند؛ هر چه هست و هر چه نیست. اسفندهایی که چند روز مانده به آمدن بهار، سرسبزی، تازگی و نشاط؛ به یکباره جگرِ مردم اردبیل را خون می‌کند و به جای لباس نو، رخت مشکی بر تن‌شان می‌پوشاند. جای لبخند را با گریه عوض کرده و داغی دیگر بر پیکر ساوالانی‌ها می‌گذارد.

اسفند، ماهِ دلهره است که آیا باز هم خبری هست؟ مادری منتظر دیدن روی فرزند، پدری در انتظار به آغوش گرفتن، همسری در پی سرپناه و تکیه‌گاه، فرزندی در انتظار بابا و بابایی...

نقطه هم خجالت می‌کشد کنار «بابا» بایستد و می‌گذارد تا سطر باز بماند تا خانواده‌اش هر چه می‌خواهد، دلِ تنگ‌شان بنویسد. به سراغ هر یک بروی دنیایی خاطره در پشت نگاه‌شان اندوخته‌اند اما به محض صحبت، زبان‌شان بند می‌آید و می‌مانند چه بگویند. خاطرات مثل برق و باد از مقابل چشمان‌شان عبور می‌کند، می‌خواهد حرف بزند... بگوید... زبان می‌گشاید؛ شهید در پس همه این خاطرات گُم می‌شود که... گمنام بماند.

آنجا که «یونس نوروزی» به مادرش عکسی هدیه می‌دهد که وقت دلتنگی به سراغش برود! تو می‌توانی در برابر سیل اشک‌های مادر سیل‌بند یا سد بسازی که آب‌مروارید، سوی چشمانش را ندزدد و با خود نبرد؟ می‌توانی بگویی «مادرم گریه نکن» و او، اشک‌ریزان از فرزند دلبندش بگوید و ببارد. یا پدرش با دست لرزان روایت کند از فرزندی که زود پرید. مردِ جنگ است و جهاد؛ و سال‌ها در جبهه‌ها بوده و مجروح و شهید دیده، روایت پسرش را با مهربانی و استقامتِ پدرانه مخلوط می‌کند که اشکی نیاید و محکم بایستد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

حجم

۱۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان