کتاب به فردی تأثیرگذار تبدیل شوید
معرفی کتاب به فردی تأثیرگذار تبدیل شوید
کتاب به فردی تاثیرگذار تبدیل شوید نوشته جان سی مَکسوِل و جیم درنان درباره چگونگی گذاشتن تاثیر مثبت در زندگی دیگران نوشته شده است.
چگونه میتوانید از فردی موفق به رهبری تاثیرگذار، فردی محبوب در گروه و تغییردهندهای مثبت تبدیل شوید؟ چگونه میتوانید با دستیابی به حداکثر توانمندی خود با دیگران ارتباط برقرار کنید؟ هر هدفی داشته باشید، رهبری یک سازمان، پرورش خانواده، ارتقاء جامعه یا دیگر اهداف، میتوانید با یادگیری اینکه چگونه فردی تاثیرگذار باشید به آنها برسید
جان سی مکسول و جیم درنان در این اثر توضیح میدهند که در حقیقت، اگر زندگی شما به هر نحوی با افراد دیگر در تماس است، شما فردی تاثیرگذار هستید. هر کاری که در خانه، زندگی، شغلتان انجام میدهید، روی زندگی افراد دیگر تاثیر میگذارید. هر هدفی داشته باشید، رهبری یک سازمان، پرورش خانواده، ارتقاء جامعه یا دیگر اهداف، میتوانید با یادگیری اینکه چگونه فردی تاثیرگذار باشید به اهدافتان برسید.
جان مکسول و جیم درنان بیشتر زندگی خود را صرف پرورش افراد تاثیرگذار کردهاند و به شکلی مثبت بر زندگی میلیونها نفر در جهان تاثیر گذاشتهاند. آنها دهها سال تجربهی خود را به شکلی منحصربهفرد در اختیار افراد قرار میدهند. در این کتاب میآموزید چگونه تاثیر مثبت بر دیگران را با تبدیل شدن به فردی تاثیر گذار افزایش دهید. بدون نفوذ و تاثیگذاری، موفقیتی حاصل نمیشود.
خواندن کتاب به فردی تأثیرگذار تبدیل شوید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری
بخشی از کتاب به فردی تأثیرگذار تبدیل شوید
یک شب پس از شام، من و جیم صحبتمان را با چند سؤال شروع کردیم: یک فرد چگونه میتواند یک سازمان را بسازد؟ در این کار چه عوامل دخیل هستند؟ کلید موفقیت چیست؟ به عنوان مثال، جیم چگونه توانسته سازمانی را ترتیب دهد که در بیست و شش کشور شعبه دارد و بر زندگی صدها هزار نفر تأثیر می گذارد؟
در مورد جان، چگونه توانسته است ابعاد کلیسای خود را سه برابر کند و آن را به بزرگترین در حوزه خود تبدیل کند؟ بودجه را از حدود ۸۰۰ هزار دلار به بیش از ۵ میلیون دلار افزایش دهد؟ و مشارکت فعال داوطلبان را از ۱۱۲ نفر به ۱۸۰۰ نفر برساند؟
مهم نیست کارتان ساخت قطعات کامپیوتر، فروش کتاب، ساخت خانه یا طراحی هواپیما باشد؛ کلید موفقیت، درک دیگران است.
جیم میگوید: درسته. من مثل جان نیستم. من با جهتگیری به سمت مردم رشد نکردم. وقتی هنوز دبیرستان بود دورههای دیل کارنگی۸۲ را گذراند و به دانشگاه رفت چون میدانست میخواهد شغلی را انتخاب کند که هدف آن، کمک به دیگران باشد. اما من به دانشگاه پردو۸۳ رفتم و در دانشگاه رشتهٔ مهندسی هوا فضا را انتخاب کردم، پس از گرفتن مدرک لیسانس فکر میکردم برای موفقیت در هر شغلی، دو عامل مهم است: سختکوشی و مهارتهای فنی، آن زمان مهارتهای دیگران در نظرم ارزشی نداشت.
در حالی شغل اولم را شروع کردم که آمادهٔ سختکوشی و به کارگیری دانش فنیام بودم، دانشگاه و درسهای آن، اطلاعات لازم برای انجام کارها را به من داده بود، علاوه بر این خودم هم به سختکوشی اعتقاد داشتم اما کمی بعد متوجه شدم که موفقیت کاری یعنی بتوانم با دیگران و در کنارشان کار کنم، در حقیقت، کل زندگی در برخورد و ارتباط با دیگران خلاصه میشود، متوجه شدم نه تنها چه به عنوان مهندس، مشاور یا کارافرین بلکه در تمام ابعاد زندگی، در برخورد با اعضای خانواده، دوستان و همکاران مهمترین نقش را ایفا میکند.
اگر نمیتوانید ضمن درک دیگران در کنارشان کار کنید، هرگز نمیتوانید موفق شوید و در نتیجه نمیتوانید فردی تاثیرگذار باشید.
توانایی درک دیگران یکی از بهترین داراییهایی است که فرد میتواند صاحب آن شود. این توانایی نه تنها در حوزه کاری بلکه در زندگی شما نیز تاثیر مثبتی میگذارد.
حجم
۱۰۳٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۱۵ صفحه
حجم
۱۰۳٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۱۵ صفحه
نظرات کاربران
در کل کتاب خوبیه اگه بتونین سریع بخونیدش و ازش ایده بگیرین. منتها ترجمه متوسطی داره و پر غلط تایپی. امیدوارم نسخه ی چاپی آنقدر غلط تایپی نداشته باشه.