کتاب پیش از طلوع خورشید

کتاب پیش از طلوع خورشید نوشته محمد جوهری‌فرد است. این کتاب چندین داستان کوتاه است که خواننده را با خودش به دنیای تازه‌ای از تجربه می‌برد. دنیایی که در آن خواننده فرصت می‌کند دنیای تازه‌ای را بشناسد. این کتاب روایت آدم‌های تازه است. آدم‌هایی در تهران در دهه هشتاد میان زندگی‌های شلوغ. زبان داستان ها ساده و خوش ساخت است و خواننده از روبه‌رو شدن با هر داستان لذت تازه‌ای را تجربه می‌کند.

خواندن کتاب پیش از طلوع خورشید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب پیش از طلوع خورشید

یک سرباز که دو تا صندلی جلوتر نشسته بود و حرف‌های پیرمرد را می‌شنید، سرش را به تأسف تکان داد و به بغل‌دستی‌اش گفت: «سربازای بدبختم که دستشون به جایی بند نیست. حرف بزنن اضافه‌خدمت می‌خورن... اون بچه‌ها خوب از پیرمرد تقاص آینده‌شونو گرفتن.» و بغل‌دستی‌اش با این‌که چیزی از حرف‌های او متوجه نشده بود، و راستش حواسش به حرف‌های پیرمرد نبود، خنده‌ای کرده بود. در آن طرف، یک پیرزن مانتویی به یک زن جوان می‌گفت: «درسته. یه همچین بچه‌هایی رو فقط یه همچین آدمایی می‌تونن ادب بکنن.» و زن دیگر هم تصدیق می‌کرد؛ مثل تمام حرف‌های دیگری که تصدیق کرده بود، در مقابل تصدیق‌هایی که زن از حرف‌های او کرده بود. یک دختر هم که به نظرش آمده بود حرف‌هایی از این قبیل چرند است؛ از اول، رویش را آن طرف کرده بود و گاه گاهی به زن مانتویی که بالای سرش ایستاده بود و مدام حرف می‌زد نگاه می‌کرد و با افاده رویش را بر می‌گرداند. دخترها و زن‌هایی که در قسمت لژ نشین اتوبوس بودند، بعد از اتمام ماجرای پیرمرد، دوباره سرگرم گپ زدن و تماشا شده بودند که صدای کوک ویولون را شنیدند و حواسشان به پسرها جمع شد و از لای سر و تن زن‌های دیگر، گاه گاهی آن‌ها را دید می‌زدند.