دانلود و خرید کتاب گنجینة الاسرار
تصویر جلد کتاب گنجینة الاسرار

کتاب گنجینة الاسرار

انتشارات:موسسه هلال
امتیاز:
۴.۶از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گنجینة الاسرار

گنجینة الاسرار یا گنجینه اسرار جان، منظومه‌ای از شاعر بزرگ آیینی‌سرا، عمان سامانی با موضوع عاشورا و کربلا است که به کوشش سیدمحمد سادات اخوی گردآمده است.

 درباره کتاب گنجینة الاسرار

عمان سامانی، تاج الشعرا در این مجموعه می‌کوشد دست مخاطب را بگیرد و به آن سوی سکه عاشورا ببرد. عمان در این مثنوی به عرفان عاشورایی پرداخته است و نکته‌هایی ظریف از عشق  و عرفان را با بیانی شاعرانه مطرح کرده است. 

عمان سامانی اولین شاعری است که اشعار عاشورایی را از قالب سوگ‌نامه خارج کرد و در قالبی حماسی آمیخته به روشنگری و معرفت گنجاند.

برای خواندن گنجینة الاسرار عمان باید آنچه تا به‌حال از عاشورا خوانده‌اید را به فراموشی بسپارید چون سیدالشهدایی که عمان وصف می‌کند با آنچه تابه‌حال خوانده‌اید، متفاوت است.

آنچه در نگاه عمان سامانی مصيبت محسوب ميشود، اين نيست كه نوزادی تشنه باشد، يا دستی، از تن بزرگی جدا شود...يا دامادی از عروسش دور شود...يا زخمي بر تنی بنشيند...يا حتی خواهری از برادرش جدا شود... عمان، اين‌ها را پيوستهای يک مصيبت اصلی مي‌داند نه خود مصيبت. 

شروع عمان از همراهیاش با ندای غيبی، به خواننده منظومه نشان میدهد كه بايد آماده شناختی تازه از سيدالشهدا و عاشورا باشد. شناخت تازه، بر اساس دريافتی شاعرانه و همزمان الهی شكل گرفته است.

آنچه ما و شما از مصيبت‌های عاشورا می‌شناسيم و برايشان اشک میريزيم، از نگاه عمان، بسيار كوچكاند...

در نگاه عمان، مصيبت اصلی، تنها ماندن مردی صاحب شيوه و عاشق در ميان انبوهی از نادانی است... از چشم عمان، همين كه مردی مانند سيدالشهدا ...با آن عظمت، بيداری، شور عاشقانه، مهربانی با مردم، فرزندی رسول خدا ،طراوت و مردمداری، فرزانه‌گی و شناخت خداوند... در ميان مردم تنها و در سكوت می‌ماند، بالاترين داغ است. 

خواندن گنجینة الاسرار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 تمام علاقه‌مندان به شعر آیینی و حماسی و عاشقان اباعبداللّه ‌الحسین (ع).

 ابیاتی از منظومه گنجینة الاسرار

باز هستي، طاقتم را طاق كرد...

دفترِ صبرِ مرا اوراق كرد

يادم آمد خلوتي، خالي ز غير...

پيري اندر صدرِ آن...(يادش به خير!)

خُم‌صفت... صافی‌دل و... روشن‌ضمير...

خِضرَوش... گمگشته‌گان را دستگير 

مر- مرا از حالِ خويش، افزوده«حال»...

خواب بود اين- می‌ندانم- يا خيال؟

پس لبِ گوهرفشان، آورد پيش...

پيشتر بردم دو گوشِ هوشِ خويش

از دمِ آن مقبِلِ صاحبنظر...

گشتم از شورِ شهيدان، باخبر

عالَمی ديدم... ازين عالَم، برون!...

عاشقاني سرخرو... يكسر ز خون

دست بر دامانِ «واجب» برزده...

خود- ز امكان- خيمه، بالاتر زده..

گرد آن شمعِ هدا(از هر كنار)...

پرزنان و... پرفشان، پروانه‌وار...

...

ترسم از اين بيشتر شرحی دهم...

تارِ«تن» را نُطق، بشكافد ز هم



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان