دانلود و خرید کتاب خداحافظ بابابزرگ الفی دونلی ترجمه طاهره علوی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب خداحافظ بابابزرگ

خداحافظ بابابزرگ رمانی برای نوجوانان نوشته الفی دونلی درباره پدربزرگ و نوه‌ای است که خیلی باهم صمیمی هستند. 

خداحافظ بابابزرگ! اولین کتاب دونلی برای نوجوانان است. این کتاب برگزیده منتقدین است و دوبار هم جوایزی در آلمان به آن تعلق گرفته است.

 خلاصه کتاب خداحافظ پدربزرگ  

میشی خیلی با پدربزرگش صمیمی است. پدربزرگ همیشه برای او قصه‌های سرگرم‌کننده و آموزنده می‌گوید و او را به خواندن کتاب تشویق می‌کند. بابازرگ دنیای میشی است او و دوستانش را درک می‌کند و مثل یک پناه‌گاه برای بچه‌ها است. اما غم بزرگی به دل میشی می‌نشیند وقتی میفهمد بابابزرگ چندصباحی بیشتر مهمان آنها نیست و باید بار سفر را برای همیشه ببندد. بابابزرگ بیمار است و دکتر گفته که چند ماه بیشتر زندگی نخواهد کرد. 

درباره الفی دونلی

الفی دونلی از پدری انگلیسی و مادری اُتریشی در ۱۹۵۰ (۱۳۲۹) در انگلستان متولد می‌شود. وی دوران کودکی را در وین می‌گذراند. بعد از فوت مادر، شانزده سال بیشتر ندارد که وارد عرصه کار می‌شود و به همکاری با خبرگزاریی اُتریشی آلمانی می‌پردازد. در حال حاضر نمایشنامه رادیویی می‌نویسد و برنامه‌هایی برای نوجوانان در رادیوتلویزیون برلین تدارک می‌بیند. 

 جملاتی از کتاب خداحافظ بابابزرگ

بابابزرگ توی رختخوابش مشغول مطالعه است. همیشه از این که سنگینی کتاب‌ها به نظرش نمی‌آید، تعجب می‌کنم. روی رواندازش پُر از کتاب است. مامان اغلب از این وضع عصبانی می‌شود.

«کتاب منبع گرد و خاک است؛ برای همین باید یک روز در میان همه ملافه‌ها را عوض کرد.»

به نظر من بابابزرگ خیلی مامان را جدی نمی‌گیرد. هر بار که مامان به او تند می‌شود، فقط لبخند می‌زند. حتی بعضی وقت‌ها خودش را به آن راه می‌زند. آن وقت مامان پاک از کوره درمی‌رود و با تمام قدرت در را پشت سرش به هم می‌کوبد.

نظرات کاربران

Ehsan
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

پر از جزئیات جالب توجهه با تصویرگری های دلنشین. صریح و بدون ساده انگاری. ترجمه خوبی هم داره.

samyar
۱۴۰۱/۰۲/۱۷

جالبه

M ، A
۱۳۹۹/۰۶/۰۶

میشه کسی که خونده بهم بگه چند صفحه است ممنون میشم اگه بگید🙏

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳)
بعضی از شب‌ها بابا یک ساعت تمام از وقتش را با من می‌گذراند. اسم آن را زمان اعتراف گذاشته. توی این ساعت من می‌توانم از هر چه که من را عصبانی کرده و از هر چه که توی سرم می‌گذرد، حرف بزنم.
سپیده
یک دفعه همه غم و غصه‌ام، تمام ناراحتی‌ام از مرگ بابابزرگ پر می‌کشد و می‌رود. چون او واقعاً نمرده. تا وقتی کسی به او فکر کند، او زنده است. با خودم عهد می‌کنم که هرگز فراموشش نکنم؛ هیچ وقت.
شلاله
می‌توانید به من بگویید که چرا همه دارند گریه می‌کنند، در حالی که متوفی پیش همان خدای مهربانی رفته که آدم این قدر در کنارش احساس آرامش می‌کند؟ آن‌ها گریه می‌کنند، چون او مُرده. اگر آن مسیحی مؤمن به بهشت موعود رفته باشد که همه باید از خوشحالی بزنند و برقصند.
شلاله

حجم

۱٫۷ مگابایت

حجم

۱٫۷ مگابایت

قیمت:
۳,۰۰۰
تومان