کتاب دلنوشته‌ای به نام پدر

کتاب دلنوشته‌ای به نام پدر اثر فاطمه قنوانی فرزند مدافع حرم شهید قنواتی است. نویسنده در این کتاب با بیانی داستان مانند و عاطفی به بیان عواطف و احساسات خود می‌پردازد و با پدر شهیدش صحبت می‌کند و دل‌تنگی و دوری خود را ابراز می‌کند.

درباره کتاب دلنوشته‌ای به نام پدر

در این کتاب نویسنده سعی می‌کند در بستری شبیه به داستان و با استفاده از زبانی عاطفی و احساسی حسرت از دست دادن پدرش را بیان کند. نویسنده خاطرات کنار پدرش بودن را مرور می‌کند و پس از آن در سوگ از دست دادن پدر دوباره در آن خاطرات زندگی می‌کند. این کتاب ۴۸ صفحه‌ای سرشار از عواطف دختری است که می‌داند پدرش دیگر با او خاطره مشترکی نخواهد ساخت.

جملاتی از کتاب دلنوشته‌ای به نام پدر 

روزها و شب‌ها در پی هم می‌رفتند و من غافل از این که در حال از دست دادن ثانیه‌های با تو بودن هستم. به راستی چرا فکر می‌کردم که جاودانه می‌مانی برایم و من هرگز حس تلخ نبودنت را تجربه نخواهم کرد؟ چقدر خام و بی‌تجربه...

چه دنیای عجیبی... به راستی هنوز هم نتوانستم بپذیرم نبودنت را. بابایخوبم خوشحالم از این که وجودت هنوز هم روشنی‌بخش جاده‌های تاریک زندگی‌ام است. خیلی جاها زمین خوردم و تو دست مرا گرفتی و قطعا بعد از این هم کنارم هستی.

ا گر بخواهم تو را در یک جمله تعریف کنم تو را اسطوره‌ی صبر خواهم خواند،چرا که بارها شاهد این فضیلت بزرگ‌ات در مواجهه با مشکلات بودم. بهراستی که شهادت و عنوان بزرگ شهید مدافع حرم حضرت زینب که معلم صبر و بردباری بود برازنده‌ی وجود با ارزش‌ات بود.

گوارای وجودت شهد شیرین شهادت.