کتاب بر مدار عشق؛ شرح احوال یاران امام حسین (ع)
معرفی کتاب بر مدار عشق؛ شرح احوال یاران امام حسین (ع)
کتاب بر مدار عشق را که شرح احوال یاران امام حسین (ع) است، انتشارات موعود عصر منتشر کرده است.
درباره کتاب بر مدار عشق
کربلا حکایت دلدادگی عاشقانی است که سر و جانشان را در آستان معشوق خود فدا کردند و راه و رسم وفاداری را جاودان ساختند. آنان بزرگمردانی بودند که در معرفت امام زمان خود به اوج رسیده و به روشنی دریافته بودند که امام، محور مدار هستی و مرکز منظومهٔ عشق است؛ هرکس با او همراه شود، نجات مییابد و هرکس از او پیشی گیرد یا از او پس افتد، سرنوشتی جز نابودی نخواهد داشت.
بر مدار عشق نگاهی است گذرا به زندگی کسانی که پروانهوار برگرد خورشید وجود امام عشق، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گشتند تا کشته و آواره شدند.
واقعهٔ کربلا جنگی بود که در تاریخ ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری قمری (برابر با ۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به روز عاشورا معروف شده است. این جنگ میان سپاه کمتعداد «حسین بن علی (ع)»، نوهٔ پیامبر اسلام و سپاه اعزامی از سوی «یزید»، خلیفهٔ اموی و در نزدیکی محلی به نام «کربلا» رخ داد. دلیل «یزید بن معاویه» برای جنگ، بیعتنکردن حسین بن علی (ع) با او بود. در مقابل حسین بن علی (ع) حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیرشرعی و غیرقانونی میدانست؛ حکومتی که برخلاف پیمان صلح «امام حسن مجتبی» و «معاویه بن ابیسفیان» بود و بهشکلی موروثی به یزید رسیده بود. امام حسین (ع) حکومت اموی را ظالم و گمراه میدانست و برای تغییر جهت جامعهٔ اسلامی بهسوی مسیری دیگر قیام کرد.
این واقعه سرشار از حاشیهها و خردهروایتهایی دردناک است که طی قرنها به شیوههای گوناگون روایت و بازتعریف شده است.
از این واقعه بارها و بارها برای تولید آثار ادبی (داستان، رمان و شعر)، نمایشی (فیلم سینمایی، سریالهای تلویزیونی، نمایش و تئاتر) و هنرهای تجسمی در ایران و کشورهای دیگر برداشت و اقتباس شده است.
خواندن کتاب بر مدار عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند دربارهٔ یاران امام حسین علیهالسلام بیشتر بدانند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بر مدار عشق
«عبدالله بن الحسین (ع) (علی اصغر)
عبدالله در «مدینه» متولّد شده است. مادرش رباب، دختر امرءالقیس است. دربارهٔ رباب، ابوعبدالله الحسین (ع) میفرماید:
«قسم به جان تو! خانهای را دوست میدارم که در آن سکینه و رباب وجود داشته باشد. آنان را دوست دارم و بیشترین مالم را به آنان بذل میکنم و این امر هیچ نوع شماتت و عتاب ندارد.»
نوشتهاند:
حسین (ع) هنگامی که از زندگی مأیوس شد، به خیمهٔ خود آمد و کودک خردسالش را خواست تا با او وداع کند. زینب (س) او را آورد. حسین (ع) کودک را گرفت و بغل کرد و به او مینگریست که حرمله تیری را رها کرد و به گلوی طفل اصابت کرد و به شهادت رسید.
گفتهاند حضرت با کف دستهای مبارک خود، خونها را به سوی آسمان میپاشید و میفرمود:
«پروردگارا! اگر نصرت و پیروزی آسمانی را از ما بازداشتهای، پس پیروزی ما را در هر موردی که به نفع ماست، نصیب ما فرما و از این مردم ستمگر انتقام ما را بگیر. آنچه بر من وارد شد، چون در منظر دید توست، بر من سهل و گوارا است. ای ارحم الرّاحمین!»
گفتهاند: از امام باقر (ع) رسیده است که قطرهای از آن خون به زمین برنگشت. پس حضرت با غلاف شمشیرش زمین را گود کرد و کودک خون آلود را دفن کرد و به میدان کارزار برگشت.
علی بن الحسین (ع) (علی اکبر)
او در اوایل خلافت عثمان بن عفان زاده شد و از جدّش علی (ع) حدیث نقل کرده است. مادرش لیلی دختر ابی مرهٔ عروة بن مسعود ثقفی، از نواده های ابوسفیان میباشد. علی بن الحسین (ع) در گفتار و اخلاق و اندام، به جدّ بزرگوارش رسول خدا (ص) شباهت کامل داشت. ابوالفرج نقل کرده است که معاویه روزی گفت: سزاوارترین مردم به خلافت، علی بن الحسین (ع) است؛ جدّش رسول خداست و در او شجاعت بنیهاشم و سخاوت بنیامیّه و فخر و مباهات ثقیف گرد آمده است. کنیهاش ابوالحسن و ملقّب به اکبر است؛ زیرا بنا به اصحّ روایات، او از تمام فرزندان حسین (ع) بزرگتر بوده است و این احتمال را سخن امام زینالعابدین (ع) در مجلس یزید تأیید میکند: «برادری داشتم بزرگتر از خودم، به نام علی که او را کشتند.» آن حضرت با دختری از نوادگان امّ ولد ازدواج کرد؛ ولی فرزندی نداشت.
او در حادثهٔ عاشورا، ۲۷ سال داشت و اوّلین شهید از بنیهاشم بود. حضرت علی اکبر (ع) در تمام نیکیها و خوبیها معروف بود و شبیهترین مردم به جدّش پیامبر (ص) بود؛ به خصوص صدا، چهره و اخلاقش، آنگونه بود که هرگاه مردم آرزوی دیدن رسول الله (ص) و شنیدن صدایش را داشتند، به حضرت علی اکبر (ع) نگاه میکردند. او جوانی خوشسیما، زیبا، باوقار، شجاع، سخاوتمند و در عین حال خویشتندار بود. در مسائل دینی، عالم و در سخنگفتن، فصیح بود و از جدّش امام علی (ع) حدیث نقل میکرد.
ابوالفرج و دیگران نوشتهاند:
پس از شهادت اصحاب، علی اکبر (ع) نخستین کسی بود که از بنیهاشم به شهادت رسید. او چون تنهایی پدر را دید، خدمت پدر آمد و اجازه خواست تا میدان برود. او زیباروترین مردم بود و نیکوترین خلق و خوی را داشت. با دیدن او اشک از چشمان حضرت جاری شد و سر به زیر انداخت و سکوت کرد. سپس فرمود:
«بارخدایا! گواه باش که جوانی به مبارزهٔ ایشان میرود که از همهٔ مردم، اخلاق و اندام و گفتارش به رسول خدا (ص) شبیهتر است. ما هر وقت شوق دیدار پیامبرت را داشتیم، به او مینگریستیم.»
حجم
۷۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۷۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
نظرات کاربران
عالی
حتماً بخونید عالی بود